5 نکته که والدین موقع ناراحتی و دلخوری از دست بچههاشون باید یادشون باشه!
-
یه روزی خودتم بچه بودی!
برای بعضیها سی یا چهل سال پیش بود، برای بعضیهای دیگه خیلی کمتر. پس وقتی با بچههاتون سروکار دارین این رو در نظر بگیرین یهوقتی خودتونم بچه بودین. سعی کنین اون وقتی رو که بچه بودین و بابا و مامانتون از دست شما ناراحت می شدن یادتون بیفته که اوضاع چطور پیش میرفته. احتمالاً پیکنیک نمیبردنتون یا سرزنش و دعواتون میکردن شایدم بدتر. ببینین اونموقع رو یادتون میاد که چه احساسی داشتین، نکنه شما هم همین رو برای بچههاتون میخوایین؟
قبل از هرجور مجازات سختی، خودتون رو به جای اونها بذارین. طرز نگاه شما به مسائل اطرافتون با برداشت بچههاتون یکی نیست. به چیزهایی که اونها میدونند فکر کنین، حتی نصف اون چیزی نیست که شما میدونین.
کودکان طبق قوانین کاملاً متفاوتی رفتار میکنن و دنیاشون خیلی کوچکتر از دنیای شماست. اولویتهای اونها سادهست و وجودشون به شما بستگی داره. خطراتی که شما میتونین از فاصله یه مایلی بچهها ببینین، خیلی دیر به رادار اونها میرسه. به جای تندخویی و بداخلاقی، سعی کنین بچهها رو راهنمایی کنین. بهشون بفهمونین که یه کار اشتباه ممکنه باعث مشکلاتی بشه که خودشون متوجه نیستن.
-
کاریه که شده غصه نمیخوریم، اما میکوشیم برطرفش کنیم.
مگه اینکه بچهتون هنگام بازدید از پارک ملی گرند کانیون بخواد از بین اتومبیلها رد بشه یا از روی تختهسنگی بیفته، اینها احتمالات پیشپاافتادهای هستن که ممکنه موجب ناراحتی شما بشن. خطر دور از انتظار مستحق واکنش فوری از طرف شماست، اما گذاشتن نتبوک روی پیشخوان موضوع مهمی نیست (حتی اگه هزاربار هم بگین که بردارن و بچهها گوش ندن). پیشنهاد من اینه که در مورد نوتبوک از علت و معلول استفاده کنین. "دفعۀ دیگه نوتبوکت رو پیشخوان ببینم، آخر هفته رو باید توی اتاقت بگذرونی.» هیچ واکنش عاطفی از طرف شما لازم نیست، فقط باید بتونین پیگیری کنین.
بهخاطر داشته باشین که ناراحت شدن فقط یه واکنش احساسیه. شما باید سعی کنین با مسائل پیشپا افتاده سیاستمدارانهتر رفتار کنین. این به بچهتون یاد میده که منظور شما از زندگی فقط داشتن موهای سفید بیشتر از قبل نیست بلکه مهم تجربهست، اونوقت برای اقتدار شما احترام قائل میشه (مخصوصاً اگه با یه بچه کوچیکتر سر و کار دارین).
من کریستوفر شارپ (نویسنده مقاله) خیلی خوشحالم که وقتی از فرزندم میخوام زبالهها رو بیرون ببره، اون این کار رو بدون هیچ سؤال و شکایتی و بدون اینکه انرژی بیشتری (جز تشکر) از من بکشه انجام میده. دستیابی به این امر سالها طول کشیده، اما این درک از طرف او مطلقه، "اگه کاری رو که از من خواستن انجام بدم، مجبور نیستم وقتی بقیه بیرون مشغول بازی هستن من توی اتاقم باشم و به دیوارها خیره نگاه کنم."
-
آیا به دلیل انتظارات غیر منطقی از جانب خودتون ناراحت میشین؟
اینها بهراحتی میتونه منجر به ناامیدی بشه و شما رو از دست بچهتون عصبانی کنه. ما میخوایم بچههامون در هر کاری که انجام میدن برتر باشن و این کار خوبیه که اونها رو تشویق کنیم. اما اگه متوجه میشین که ممکنه هردفعه هم اینطور نباشه که از تشویق شما استقبال کنن و ممکنه ناراحت بشین، پس باید اون رو کم کنین. همۀ ما دوست داریم بچههامون بهترین باشن و تشویق اونها بسیار فراتر از دلخور شدن از دستشونه.
"آیا نهایت سعی خودت رو کردی؟" این چیزیه که من از بچههام میخواهم، یه جواب رکوراست مثبت برام کافیه. در اینجا ترفند کار اینه که شما به عنوان پدر و مادر همیشه میدونین که آیا بچهها بهترین کار خودشون را انجام دادهن یا نه و بچه هیچ سرنخی از نحوۀ اطلاع شما نداره. باور کنین، اگه ببینم که اون داره بازیگوشی میکنه یا دل به کار نمیده، حسابی سرزنشش میکنم.
کارنامه تحصیلی، این یه مثال و فرصت عالیه تا انتظارات خودمان از بچهها رو بررسی کنیم و ببینیم که آیا اونها سخت تلاش کردهن یا نه. همۀ ما دوست داریم بچهمون شاگرد اول باشه و شاید در چند سال اول مدرسه، هم واقعاً بوده. الان که به مقاطع بالاتر رسیدن، نمره 20 اونها به 17 و 15 تبدیل شده. اگه شما در انجام تکالیف و درس کمکشون میکنین و اونها هم به رغم تلاش زیاد نمرههاشون بیشتر نمیشه، باید این واقعیت رو بپذیرین که ظرفیت یادگیریشون برای بعضی دروس خاص آنقدرها هم زیاد نیست. هر کس یهجور متفاوته، زندگی همینه. انتظارات بیش از اندازه رو رها کنین و بچهها رو بهخاطر کارهای خوبشون تحسین کنین. زمانی که مشکل دارن کمکشون کنین و وقتی به کمک نیاز دارن همیشه کنارشون باشین.
-
براندون لی: «مادر نام خداست بر جان و لبان همه فرزندان!»
من این نقل قول خاص رو دوست دارم زیرا دیدگاه کودک را تنها در چند کلمه خلاصه کرده. بچهها بهدنبال تأیید، راهنمایی، تمجید و هر چیزی از جانب شما هستن. شما رهبر و حامی اونها هستین و حرفهای شما در نظرشون بیش از هر چیز دیگهای ارزشمنده. این یه قدرت حیرتانگیز بر یه انسان دیگهست و شما نباید فقط ازش استفاده کنین. با یه کلمه، میتوانین قلب کوچیکشون رو به اوج برسونین یا برعکس روحشون رو در هم بشکنین، این رو قبل از اینکه بهخاطر چیزهای بی اهمیت از دستشون عصبانی بشین به یاد بیارین.
نکته دیگری که هنگام برخورد با بچهها باید بهیاد داشته باشین اینه که از خودتون بپرسین: «آیا رفتار اونها بازتاب مستقیم رفتار خود منه؟ آیا چیزی که باعث ناراحتی من میشه همون چیزیه که از خودم یاد گرفتهن یا از من شنیدهن؟» یه آینه بین خودتون و بچههاتون بذارین اونوقت میفهمین اون کسی که باعث ناراحتیتون شده و باید سرزنش بشه خود شمایین نه اونها.
-
هیچ چیز اونقدرها هم بد نیست.
ما در دنیایی با کاستیهای بسیار زندگی میکنیم و بچۀ شما مدت زیادی نیست که به اینجا قدم گذاشته. وقتی کاری رو انجام میدن که مورد تأیید شما نیست به جای ناراحت شدن، بد اخلاقی کردن یا نشون دادن رفتار پرخاشگرانه، اشتباهشون رو بگین براشون توضیح بدین. بهشون بگین چرا ناراحت هستین. خردی رو که در زندگی بهدست آوردین بهکار ببندین و دیدگاه بیتجربهشان را به روی چیزهایی که نمیتونن ببینن باز کنین.
در نهایت، باید یادتون باشه که این پوشیدن و تعویض لباس نیست، یه واقعیته. وقتی بچهها بزرگتر میشن، فراز و نشیبهای دوران کودکیشون رو به یاد میآرن، باور کنین، وقتی به سنی رسیدن که بتونن خودشون برای زندگیشون تصمیم بگیرن روی رابطهای که با شما میخوان داشته باشن تأثیر میذاره. پس حالا صبوری کنین تا در آینده فردی باشین که با افتخار مامان و بابا خطابتون کنن.
دیدگاه خود را ثبت نمایید.