چطور به اطرافیانمون بگیم که میخواییم رویاهامون رو دنبال کنیم؟
بهترین راه برای اینکه به مردم (مخصوصاً خانواده و دوستان) بگین که میخوایین دنبال رویاهاتون برین چیه؟ آیا باید پیامک بفرستین؟ حضوری بگین؟ یا ایمیل بفرستین؟ آیا باید فقط به بعضی از اعضای خانواده بگین؟ بهترین وقت برای گفتنش چه زمانیه؟ در حین یه دورهمی خانوادگی یا تکبهتک؟ آیا اصلاً لازمه بهشون بگین؟ آیا منتظر "زمان مناسب" هستین یا در لحظه میگین؟
اینها بخشی از پرسشهاییه که وقتی با موضوعی مواجه میشیم که باید با اعضای خانواده مطرحش کنیم از خودمون میپرسیم. اغلب، ما فکر میکنیم که اونها یه جواب پیشپاافتادهای میدن. بااینحال، نگرانی در مورد گفتن تصمیم خود برای تعقیب رویاهاتون به خانواده، لزوماً ربطی به پاسخ اونها نداره. بزرگترین مشکل شما با خانواده نیست، بلکه با خودتونه.
این شما هستین که میخوایین دنبال رویاهاتون برین. تنها کسی که باید راهی برای تحقق رویاهای شما پیدا کنه خود شمایین. این شما هستین که باید آنقدر مستقل باشین تا به فردی تبدیل بشین که میخوایین. این شما رو به سمت رویاهاتون هدایت میکنه. وقتی یه "تیمی" رو دور خودت گسترش بدی، نقش رهبری بر عهدۀ شماست نه خانواده. برای انجام این کار:
-
از توانایی خود مطمئن شوید!
اطمینان شما از سلامت، قدرت و تعهد برای رسیدن به رویاتون خیلی اهمیت داره. بعد میتونین هدفتون رو به یکی از اعضای خانواده بگین. این امر به اونها اطمینان میده که طرز تفکر شما برای حال خودتون مناسبه. زیرا صرفنظر از واکنش هر یک از اعضای خانواده، این رویای شماست. بازتاب شخصی رویاتون یا به عبارتی خوداندیشی برای خود شما هم مهمه، اینکه چه پیامهایی به خودتون میدین که میتونه در مسیر رسیدن به رویاهای شما موانعی ایجاد کنه.
مثلاً:
-
قدرت خوداندیشی
خوداندیشی به شما کمک میکنه موانع رو بشناسین و اگه لازمه اون پیامها رو تغییر بدین. بهواسطۀ تأمل و تفکر، ممکنه تازه متوجه بشین که باید یاد بگیرین چگونه در اعتقادات خود راسختر و قویتر باشین. شاید لازم باشه یاد بگیرین چطور مستقل باشین تا بهجای نیاز به بازخورد خانواده، متکی به خودتون باشین. آنچه که باید بدونین اینه که آن رویا در خور شما هست یا نه. شاید لازم باشه کتابهای خودیاری بیشتری بخونین، در کلاسهای مرتبط شرکت کنین، یا شاید هم بیگدار به آب بزنین و بدون فکر به آنچه که میخوایین برسین.
ممکنه رسیدن به اون رویا کار سختی باشه، اما باید بهاندازه کافی خوداندیشی و اعتمادبهنفس داشته باشین تا بدون توجه به حرفهای دیگران چه مثبت یا منفی، روی تصمیم و اعتقادتون بمونین. سپس...
-
خوب متوجه باشین که چرا به خانواده میگین؟
این کار نیازمند بینشی عمیق دربارۀ اینه که چرا در وهله اول اونها رو در جریان میذارین. آیا میخوایین از مطرحکردن آمال و آرزوهاتون چیزی به دست بیارین. برای مثال، بسیاری از افراد با اعضای خانواده دربارۀ رویایی که در سر دارن حرف میزنن تا راهی باشه برای دریافت حمایت، تشویق یا کمک اونها.
بستگی به خانوادهتون داره ممکنه پاسخی بگیرین که روی همه چیز تأثیر منفی بذاره. گاهی اوقات که به دنبال حمایت و تشویق هستیم، در واقع به دنبال عشق و حمایتی هستیم که در دوران بچگی یا نوجوانی نگرفتیم. وقتی پاسخهای خانواده کمتر از انتظارات ما باشه، موجب دلسردی بیشترمون میشه.
بااینحال، حتی اگه حمایتی رو که دنبالش هستیم بگیریم، شاید چندان هم فوقالعاده نباشه. طبق تحقیقات انجام گرفته معمولاً وقتی هدفی رو با بقیه به اشتراک میذارین که میخوایین بهش برسین و برای تلاش در رسیدن به اون هدف از حمایت و تحسین زیادی برخوردار میشین. مانند: " این واقعاً عالیه." "من همیشه میدونستم تو با استعدادی." "من میدونم تو هر کاری رو که بخوای انجام میدی." یه ماده شیمیایی در مغز شما ترشح میشه دقیقاً مثل همون ماده شیمیایی که هنگام دستیابی به هدف توی مغزتون پخش میشه.
این یعنی شما در مسیر دستیابی به اهدافتون تلاش کمتری انجام میدین و در واقع مانع رسیدن به رویاتون میشین. ما فکر میکنیم چون احساس نزدیکی با خانواده داریم از آرزوهامون براشون حرف میزنیم و میخواییم زندگیمون رو باهاشون تقسیم کنیم. این روش شاید منصفانه باشه اما ممکنه خیلی عاقلانه نباشه. بنابراین، مهمه که...
-
حواستون باشه شخصی که قراره بهش بگین چه واکنشی نشون میده قرار نیست واکنشش طبق خواستۀ شما باشه.
حالا این رو چطوری بفهمیم؟
پس از اعلام رویاهاتون شما مجموعهای از پاسخهای مختلف رو میتونین از خانوادهتون دریافت کنین. احتمالاً میتونین جوابهای اونها رو حدس بزنین چرا که سالهاست موارد زیادی رو باهاشون در میون گذاشتین و بهخوبی میشناسینشون، اینکه چه واکنشی نشون میدن یا چی میگن. خوب میدونین که آیا خانواده شما کاملاً حمایتکننده یا انتقادکننده یا حد وسط هستن.
بینش شما ممکنه مبهم باشه چون سعی میکنین چیزی رو از خانواده بگیرین که قبلاً هرگز به دست نیاوردینش. راستش رو بخوایین، احتمالاً هرگز جواب دلخواهتون رو نمیگیرین. آرزو کردن، امید داشتن و انتظار تغییر اونها، بهجای دانستن واقعیت، اغلب مانع ایجاد ویژگیهای بلوغ فکری و کنار اومدنتون با اونها میشه و این یکی از اجزای اصلی تحقق رویاهای شماست.
برای مثال، اگه میدونین که پدرتون ناراحت میشه و ازتون انتقاد میکنه، شاید بهجای رودررو گفتن بهتر باشه بهش پیامک بدین. اگه جزو اون دسته پدرهای منطقیه که میتونین با خیال راحت خواستههاتون رو بهش بگین پس شخصاً باهاش حرف بزنین. با «آگاهی» از اینکه با کی سروکار دارین، میتونین به سؤال «چطور» به اونها بگین و از قبل خودتون رو آمادۀ پاسخگویی کنین. و کلام آخر...
-
خاطرجمع شو که بعد از گفتن آرزوهات به خانواده، بدون توجه به هر اتفاقی، همچنان به رویاهات متعهد بمونی.
رویا به معنای دستیابی به چیزی باارزشتر از اون چیزی که قبلاً براش تلاش میکردین. اگه همۀ کارهایی که باید انجام میدادی رو به انجام رسوندی، گفتن رویاهات به اعضای خانواده باید پرقدرت باشه، چون در مراحل مختلف مسیر رسیدن به آرزوها، با مخالفتها و موانع زیاد و همچنین حمایت روبرو میشی.
مخالفت افراد غریبه مثل مخالفت اعضای خانواده است. گفتن به اعضای خانواده در واقع عزم و ارادهتون رو قوی میکنه، نه بهخاطر آنچه گفته شده یا انجام شده، بلکه به این دلیل که برای این باور زحمت کشیدین پس رویای شما مهم و ارزشمنده.
با داشتن این موضع و این نگرش با خانواده احساس قدرت میکنین چون آنقدر مستقل شدین تا به رویاهای خود ایمان داشته باشین و درعینحال رابطه جدیدی با اونها برقرار کنین. همونطور که دررابطهبا خانواده خود قویتر میشین، در ارتباط با دنیا هم قویتر میشین و این برای شما این امکان رو فراهم میکنه تا بهتر با موانع احتمالی روبرو بشین.
وقتی کارهایی برای بهدستآوردن بصیرت خود و خانوادهتون انجام دادین باید توسعهشون بدین، تصمیم شما برای گفتن رویاها و آرزوهاتون به خانواده میتونه گام مهمی بهسوی آینده روشن شما باشه.
مریم
1401/03/03من ورزش میکنم اما در کنارش تغذیه سالم ندارم این باعث شده که تنگی نفس پیدا کنم و راحت نتو نم ورزش کنم