آنچه باید درباره مرحله افسردگی در سوگ بدانید.

آنچه باید درباره مرحله افسردگی در سوگ بدانید.

سوگ در مراحل مختلفی اتفاق می‌افتد که یکی از آن‌ها افسردگی است. مرحله افسردگی در سوگ با غم و اندوه مشخص می‌شود، زیرا واقعیت فقدان درک می‌شود. نشانه‌های افسردگی در این مرحله شامل غم، پشیمانی، احساس تنهایی، دشواری در عملکرد روزمره، تغییرات در خواب و اشتها و کناره‌گیری اجتماعی است.

اگر برای از دست دادن چیزی یا کسی که برایتان مهم بوده سوگوار هستید، ممکن است احساس غم و اندوه عمیقی داشته باشید. ممکن است همه چیز بی‌روح و ناامیدکننده به نظر برسد و علاقه‌ای به انجام کارهایی که قبلاً برایتان مهم بودند، نداشته باشید. ممکن است احساس کنید همه چیز بیش از حد سنگین است و حتی بلند شدن از تخت و گذراندن روز مانند گذشته دشوار باشد.

اگر چنین احساسی دارید، بدانید که تنها نیستید. بسیاری از افراد در مواجهه با فقدان، خواه از دست دادن یک عزیز، رابطه، شغل، یک ایده، حس کنترل یا هر چیز دیگری که برایشان ارزشمند بوده است، تجربیات مشابهی دارند.

در یک نگاه

احساس افسردگی بخشی طبیعی از فرایند سوگ است. نشانه‌های افسردگی که ممکن است هنگام سوگ تجربه شوند شامل دشواری در عملکرد روزمره، ناامیدی، خواب زیاد، گریه مکرر و کناره‌گیری از عزیزان است.

در حالی که این احساسات طبیعی هستند، کارهایی وجود دارند که می‌توانید برای کنار آمدن با این زمان دشوار انجام دهید. حمایت اجتماعی می‌تواند کمک‌کننده باشد؛ همچنین پیدا کردن آیین‌های معناداری که به شما کمک کند فقدان خود را پردازش کنید و به یاد عزیزتان احترام بگذارید.

پنج مرحله سوگ چیست؟

در سال ۱۹۶۹، روان‌پزشک سوئیسی-آمریکایی، دکتر الیزابت کوبلر-راس، کتابی با عنوان «درباره مرگ و مردن» منتشر کرد که در آن نظریه‌ای را مطرح کرد مبنی بر این‌که افراد در پنج مرحله سوگ را تجربه می‌کنند:

  1. انکار
  2. خشم
  3. چانه‌زنی
  4. افسردگی
  5. پذیرش

کتابخانه ملی پزشکی ایالات متحده یادآوری می‌کند که این نظریه از نخستین نظریه‌هایی بود که به موضوع مرگ پرداخت و به متنی استاندارد برای حرفه‌ای‌هایی که با بیماران در حال مرگ و خانواده‌هایشان کار می‌کنند، تبدیل شد. این نظریه همچنین محبوبیت عمومی پیدا کرد.

دکتر جاناتان دپیریو، استادیار روان‌پزشکی در دانشکده پزشکی ایکان در کوه سینا، می‌گوید این نظریه تسلی‌بخش است، زیرا به چیزی وحشتناک نظم می‌بخشد.

با این حال، دپیریو توضیح می‌دهد که تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که بیشتر افراد هنگام تجربه فقدان، دقیقاً در این مراحل قرار نمی‌گیرند.

"سوگ پیچیده است. افراد به روش‌های مختلفی سوگ را تجربه می‌کنند و احساسات بسیاری را به‌طور هم‌زمان احساس می‌کنند، بنابراین برای سوگ زمان‌بندی و فرآیندی پیش‌بینی‌پذیر وجود ندارد."

با این حال، دپیریو اشاره می‌کند که این نظریه می‌تواند به افراد کمک کند تا درک کنند چه نوع واکنش‌هایی را می‌توانند به‌طور کلی پس از یک فقدان انتظار داشته باشند.

مرحله افسردگی در سوگ چیست؟

مرحله افسردگی چهارمین مرحله از نظریه سوگ است. دکتر دپیریو توضیح می‌دهد که در ابتدا تصور می‌شد افراد مراحل سوگ را یک‌به‌یک طی می‌کنند، اما این الزاماً درست نیست.

افراد ممکن است در هر مرحله از فرایند سوگ، غم و علائم افسردگی را تجربه کنند یا ممکن است اصلاً این احساسات را نداشته باشند. مدت زمان، فراوانی و شدت این احساسات و علائم نیز ممکن است متفاوت باشد. هر فرد به شیوه‌ای متفاوت به فقدان واکنش نشان می‌دهد.

با این حال، درک ویژگی‌ها و علائم مرحله افسردگی در سوگ، همان‌طور که در این نظریه توضیح داده شده، می‌تواند مفید باشد زیرا به شما کمک می‌کند برخی از تجربیاتی را که ممکن است پس از یک فقدان داشته باشید، تشخیص دهید.

علائم مرحله افسردگی در سوگ

بر اساس گفته‌های دکتر دپیریو، این‌ها برخی از افکار و احساسات افسرده‌کننده‌ای هستند که ممکن است در طول سوگ تجربه کنید:

  • احساس غم، پوچی یا بی‌حسی
  • احساس خستگی از انجام وظایف روزمره
  • تجربه ناامیدی و یأس
  • خوابیدن یا ماندن در تخت تمام روز
  • گریه‌های مکرر
  • احساس غم عمیق با هر یادآوری از فقدان
  • فکر کردن به این‌که دیگران فقدان شما را درک نمی‌کنند.
  • باور این‌که سوگ شما دیگران را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
  • کناره‌گیری از دیگران به جای اجازه دادن به آن‌ها برای کمک
  • احساس خستگی و کمبود انرژی

"این واکنش‌ها طبیعی هستند. معمولاً با گذشت زمان کمتر می‌شوند و معمولاً نشانه‌ای از اختلالات روانی که نیاز به درمان حرفه‌ای دارند، نیستند."

چطور با مرحله افسردگی در سوگ کنار بیاییم؟

دکتر دپیریو برخی استراتژی‌هایی را پیشنهاد می‌کند که می‌توانند به شما در مدیریت احساسات افسردگی در طول فرایند سوگ کمک کنند:

پذیرش حمایت

پذیرفتن حمایت از دوستان، خانواده، همکاران، رهبران معنوی و دیگرانی که در گذشته به شما کمک کرده‌اند، بسیار مهم است. کناره‌گیری از افراد اغلب احساسات افسردگی را بدتر می‌کند.

احساسات خود را سرکوب نکنید.

روی پذیرش تمام احساساتی که به سراغتان می‌آید کار کنید. هیچ احساسی درست یا غلط نیست. قضاوت‌هایی مانند "نباید الان این‌طور احساس کنم" می‌تواند احساسات افسردگی را بدتر کند.

انجام یک آیین معنادار

آیین‌ها و روال‌ها می‌توانند به شما کمک کنند فقدان را پردازش و درک کنید. برای مثال، اگر عزیزی را از دست داده‌اید، راه‌های زیادی برای یادآوری و احترام به زندگی او وجود دارد. برخی افراد به فردی که فوت کرده نامه می‌نویسند یا در سنت‌های مذهبی خود تسلی می‌یابند.

در صورت نیاز کمک بگیرید.

اگر سوگ شما تمام زندگی‌تان را فرا گرفته و جایی برای هیچ چیز دیگر باقی نگذاشته، ممکن است مفید باشد که از حمایت حرفه‌ای استفاده کنید، زیرا درمان‌های مؤثری وجود دارند.

حدود ۹.۸٪ از افرادی که فقدانی را تجربه می‌کنند، دچار چیزی به نام سوگ پیچیده می‌شوند. این نوع سوگ بیش از حد معمول طول می‌کشد و اختلالات قابل توجهی در زندگی فرد ایجاد می‌کند.

اگر از یادآوری فقدان اجتناب می‌کنید، حتی پس از شش ماه هنوز با پذیرش فقدان مشکل دارید، احساس بی‌حسی، پوچی یا خشم شدید دارید، یا افکار خودکشی به سراغتان می‌آید، باید به دنبال کمک باشید.

چه معنایی برای شما دارد؟

تجربه فقدان دردناک و دشوار است و ممکن است علائمی از افسردگی را تجربه کنید. این علائم بخشی از یک واکنش طبیعی به فقدان هستند و معمولاً با گذشت زمان کاهش می‌یابند. با این حال، اگر احساس می‌کنید نمی‌توانید با این فقدان کنار بیایید، می‌توانید از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرید.

دیدگاه خود را ثبت نمایید.