هوش هیجانی چیه؟ چقدر مهمه؟ چطور میشه تقویتاش کرد؟
با فردی که هوش هیجانی پایینی داره چطور رفتار کنیم؟
بعضیها خیلی راحت دچار استرس میشن. درحالیکه بعضیها به شعار «سخت نگیر و بیخیال باش» معتقدن. عدهای جسور و بیباک هستن و برخی نه. نتیجهگیری عجولانه، کینهورزی، پافشاری روی اشتباهات، سرزنش دیگران، مدام دچار سوءتفاهم شدن، ناآگاهی از محرکهای درونی، یا سرکوب خشم و ... همگی ویژگیهایی هستن که برخی افراد اونها رو دارن و برخی دیگه ندارن؛ بنابراین، میشه گفت که بعضی از افراد روی ذهنشون مسلطتر هستن یا ذهن و تفکراتشون رو خوب میشناسن.
پاسخ بله هست. هوش هیجانی عبارتیه که برای تعریف این موضوع به کار برده میشه.
تمام صفات منفی ذکرشده نشانههای هوش هیجانی پایینه و ویژگیهای مثبت هوش هیجانی بالا رو نشان میده. در این مقاله با هوش هیجانی، اهمیت اون، مراحل تقویت، نشانههای هوش هیجانی پایین و راههای برخورد با افرادی که هوش هیجانی پایینی دارن آشنا میشین.
هوش هیجانی چیه؟
هوش هیجانی (EI) که بهعنوان ضریب عاطفی (EQ) هم شناخته میشه، توانایی شناسایی، درک، پردازش، بیان و مدیریت احساسات به شیوهای مثبته که شاملِ توانایی درک، تفسیر و پاسخدادن به احساسات دیگران هم میشه.
هوش هیجانی چند مهارت در زندگی رو شامل میشه از جمله: آگاهی عاطفی یا توانایی آگاهی از احساسات، توانایی استفاده از احساسات برای استدلال و رفع مشکلات، توانایی کنترل احساسات در خود و حتی در دیگران. درحالیکه برخی از روانشناسان بر این باورن که هوش هیجانی رو میتوان آموخت و تقویت کرد، برخی دیگر اون رو یک ویژگی ذاتی میدونن.
هوش هیجانی در انواع رابطه کارآمد و مفیده به خصوص در بهتر کردن رابطه با اعضای خانواده؛ بهبود روابط خانوادگی با هوش هیجانی
چرا هوش هیجانی مهمه؟
هوش هیجانی روی ویژگیهای تعیینکننده افراد نقش داره؛ در خودآگاهی، خویشتنداری، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارن راحتتر و سریعتر از بقیه افراد ویژگیهای سمی رو تشخیص میدن و از آدمهای سمی فاصله میگیرن، همینطور قابلیت تبدیل شدن به یه آدم امن برای اطرافیانشون رو دارن.
شما برای رسیدن به سطح بالاتری از هوش هیجانی باید این کارها رو انجام بدین:
- مدیریت و کنترل سطح استرس
- غلبه بر چالشها
- کاهش ناسازگاری
- برقراری ارتباط مؤثر
- همدلی و درک احساسات دیگران
هوش عاطفی به شما کمک میکنه تا با احساساتتون ارتباط برقرار کنین، خواستههاتون رو عملی کنین و آگاهانه تصمیم بگیرین. در نتیجه باعث میشه تا در هر کاری که انجام میدین موفق بشین، به اهداف موردنظرتون برسین و روابط محکمی رو شکل بدین.
این یعنی برای بهترین استفاده از زندگی، باید هوش هیجانی بالایی داشته باشین. اغلب اوقات کسانی که در زندگی موفقیتهای بیشتری به دست میارن، ضریب هوشی (IQ) بالایی ندارن بلکه از هوش هیجانی بالا برخوردار بودن.
چیزی که به موفقیت شما کمک میکنه هوش هیجانی یا همان (EQ) است.
گامهایی برای تقویت هوش هیجانی
خیلی از آدمها هوش هیجانی رو یه ویژگی ذاتی میدونن. بااینحال بهترین کاری که میتونین برای خودتون انجام بدین کارکردن روی هوش هیجانیتونه.
معمولاً شما میدونین چه کاری رو باید انجام بدین، اما به دلایل مختلفی برنامههاتون رو عملی نمیکنین. بهخاطر همین هم هست که تردیدهایی درباره اینکه میشه هوش هیجانی رو یاد گرفت یا نه به وجود اومدن.
شما میتونین هوش هیجانیتون رو با کار روی مهارتهای کلیدیتون افزایش بدین مانند خودآگاهی، خویشتنداری، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط. اینها اقداماتی هستن که میتونین برای بهبود EQ تون انجام بدین:
- بادقت به حرفهای دیگران گوش بدین.
- با دیگران همدلی کنید.
- احساساتتون رو پردازش کنین و روی اونها تأمل کنین.
- در این زمینه مطالعه کنین و چیزهایی که یاد گرفتین رو در رفتارتون بگنجونین.
علائم هوش هیجانی پایین
هوش هیجانی پایین یک اختلال روانیه و باعث مختل شدن تمام اعمال و رفتار شما میشه. علائم رایج EQ پایین عبارتند از:
- تغییرات خُلقی یا ابراز احساسات شدید
- ناتوانی در درک علل بروز احساسات
- قاطعیت نداشتن
- بیعلاقگی به رفع مشکل
- برخورد شدید در زمانی که مورد انتقاد قرار میگیرن
- سرزنش کردن اشتباهات دیگران و داشتن ذهنیت قربانی
- ناتوانی در کنار آمدن با شرایط احساسی
- دچار سوءتفاهم شدن
- بروز دادن احساسات نادرست در زمان نامناسب
- بیاطلاع بودن از نیازهای عاطفی دیگران
- پافشاری روی اشتباهات و امتناع از یادگیری و رهاکردن
- دیدگاههای بدبینانه
- فقدان انگیزه در مواجهه با مشکلات
- ناتوانی در ایجاد روابط مستحکم
راههای کنار آمدن با افراد فاقد هوش هیجانی:
افرادی که EQ پایینی دارند از نظر عاطفی متغیر هستن. اونها در تشخیص احساسات دیگران ناتوانن و در پردازش احساسات خودشون هم مشکل دارن. به همین دلیل برای فردی که EQ بالاتری داره، پذیرش و تحمل این رفتارها سخته.
از طرف دیگه، برای فردی با EQ پایین، درک رویکردِ هیجان محور شما سخته. کنار اومدن با فردی که هوش هیجانی پایینی داره، به این افراد کمک میکنه تا خلأشون رو دراینخصوص پر کنن.
-
اونها رو بدون تعصب بپذیرید.
هیچ دونفری شبیه هم نیستن، هر کدوم از ما منحصربهفردیم و در نهایت به روشهای مختلفی با هم کنار میاییم. یاد بگیرین که افراد رو همان جور که هستن، بدون تلاش برای تغییرشون بپذیرین. چون اگه بخوایین اونها رو قضاوت کنین یا تفاوتها رو به یادشون بیارین، دچار مشکل میشین. ممکنه در مقابل هر کاری که انجام میدین با مقاومت شدیدشون مواجه بشین، حتی اگه نیت شما خوب باشه.
به اونها و شخصیتشون احترام بذارین و سعی کنین بهجای نقاط ضعف، بیشتر نقاط قوتشون رو در نظر بگیرین. بهجای تلاش برای تغییر دادنشون، اونها رو تشویق کنین تا برای کنترل بهتر احساسات و عواطفشون تلاش کنن. عشق و حمایت بیقید و شرطی رو بهشون ارائه بدین. تشویق و حمایت همیشه پیروزه درحالیکه انتقاد و سرزنش همیشه منجر به شکست میشه.
- میتوانید از اونها بپرسین که وقتی استرس دارن احساسشون چیه و در صورت نیاز نظر خودتون رو مطرح کنین.
- میتوانید آرام و خونسرد باشین، همدلی و شفقت رو تمرین کنین و با دلجویی کردن تأثیری آرامبخش روی اونها بذارین.
- میتونین اونها رو به انجام کارهایی برای به آرامش رسیدن تشویق کنین مثل مدیتیشن، تنفس عمیق، یوگا یا پیادهروی
-
بدون اینکه حرفشون رو قطع کنید بهشون گوش بدید.
حتی اگه حرفهاشون رو قبول ندارین یا موافقشون نیستین، دقیق گوش بدین که چی میگن. فقط تصور کنین وقتی حرفشون رو قطع کردین و حتی برای درک اونها تلاش نمیکنین، چه حسی بهشون دست میده. ازاونجاییکه سَبک تطابق اونها به هم ریختهست، طبیعیه که احساس ناامیدی و رنجش کنن. به اونها این احساس رو بدین که هم شنیده و هم دیده میشن. میتونین حین صحبتشون سؤالایی بپرسین که متوجه بشن واقعاً دارین بهشون گوش میدین. حتی در پایان برای تأیید درست متوجه شدن، خلاصهای از گفتوگو رو براشون بازگو کنین.
-
ثابتقدم باشین و به دیدگاههای منطقی پایبند بمونین.
ازاونجاییکه فردی با EQ پایین در درک احساسات خودش و دیگران مشکل داره، برقراری ارتباط مؤثر با اونها از طریق منطق و استدلال میتونه مفید باشه. بهجای عواطف و احساسات، به حقایق و جزئیات اهمیت بدین؛ یعنی چیزی رو بر اساس حقایق، درست همانطور که اتفاق افتاده توضیح بدین و از ذکر تأثیر عاطفی صرفنظر کنین. افکارتون رو با شفافیت بیان کنین و مطمئن بشین که در نگرش خود ثابتقدم هستین. احساساتتون رو با کلمات بیان کنین چون نمیتونین انتظار داشته باشین که اونها از لحن یا زبان بدنتون، پیام شما رو دریافت میکنن.
سخن آخر
افرادی که EQ پایینی دارن در درک احساسات خودشون و دیگران مشکل دارن؛ اما این بدان معنا نیست که اونها عاطفه و احساس ندارن. رفتار اونها از سرکوب احساساتشون ناشی شده.
دیدگاه خود را ثبت نمایید.