احساس درد: 6 نکته کلیدی درباره احساس درد، علل و نحوه مدیریت آن
احساس درد چیست؟ بررسی علل، انواع و نحوه مدیریت و درمان درد
«احساس درد یه تجربه حسی و احساسی ناخوشاینده که مربوط میشه به یه آسیب واقعی تو بافت یه بخشی از بدن. اما گاهی قبل از اینکه این آسیبها اتفاق بیفتن، درد احساس میشه و گاهی هم اصلاً احساس درد، مربوط به یه اتفاق روحی هست».
6 نکته کلیدی درباره درد و احساس درد
برای درک بهتر این موضوع، شش یادداشت کلیدی زیر رو بررسی و کلمه درد رو ریشهشناسی میکنیم.
درد همیشه یک تجربه شخصیه که به درجات مختلفی تحتتأثیر عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی قرار میگیره.
درد و احساس درد، دو موضوع متفاوت هستن. درد رو نمیشه فقط از فعالیت در نورونهای حسی دریافت کرد.
افراد از طریق تجربیات زندگی خودشون، مفهوم درد رو یاد میگیرن.
توصیف یک فرد از یک تجربه بهعنوان درد، باید مورداحترام قرار بگیره.
هرچند درد معمولاً نقش یکسانی داره، اما ممکنه اثرات ناخواستهای روی عملکرد، سازگاری با دیگران و البته روان داشته باشه.
توصیف کلامی، تنها یکی از چندین رفتار برای بیان درد هست. ناتوانی در برقراری ارتباط و توصیف احساس درد، این احتمال رو نفی نمیکنه که یک انسان یا حیوان درد رو تجربه میکنه.
علت احساس درد چیه: بررسی علل و انواع دردها
بیشتر مواقع، علت درد مشخصه؛ مثلاً پایشکسته یا کبودی. اما مواقعی وجود داره که منبع درد دیده نمیشه؛ مثلاً لغزش دیسک. گاهی اوقات پیداکردن علت دقیق درد یه فرد، خیلی سخته.
متخصصان بهداشت از اصطلاحات مختلفی برای انواع درد استفاده میکنن.
درد کوتاهمدت، حاد نامیده میشه. مثلاً میشه به رگبهرگ شدن مچ پا اشاره کرد.
درد طولانیمدت، مداوم یا مزمن هست. مشکل کمر یا آرتروز نمونههایی از درد مزمن هستن.
دردی که میاد و میره، عودکننده یا متناوب نامیده میشه. دندان درد میتونه یکی از دردهای عودکننده باشه.
دردی که منشأ جسمی نداره و به دلیل فشار روانی و مشکلات شخصی ممکنه بروز پیدا کنه مثل معده درد عصبی.
خیلی از دردهای حاد، مثل زنگ خطری هستن که به ما میگن مشکلی وجود داره. درمان بیشتر موارد جزئی آسونه؛ اما بعضی وقتها ممکنه نشونه چیز جدیتری باشه. مثلاً، درد یک پایشکسته باعث میشه، تا زمان بهبودی کامل، به پا استراحت بدیم. اینجا درد به ما کمک میکنه.
اگر همیشه احساس درد دارین، باید بدونین این درد، دیگه نشانه بیماری نیست بلکه ثابتکننده وجود بیماریه و باید مراقبت و پروسه درمان شروع بشه. اگه به این درد هم بیتوجهی کنیم، ممکنه با گذشت زمان روی کاری که میتونیم انجام بدیم، عملکرد شغلیمون و همچنین الگوهای خوابمون تأثیر بذاره. این میتونه تأثیر منفی شدیدی روی روابط بهخصوص روابط خانوادگی و دوستانه ما داشته باشه.
عوامل مؤثر بر احساس درد
حالا سؤال اینه که احساس درد چطور منتقل میشه و آیا چیزی بر این احساس تأثیر داره یا نه؟ سیگنالهای درد، از طناب نخاعی و رشتههای عصبی برای حرکت به سمت مغز استفاده میکنن. این سیگنالهای عصبی که کارشون انتقال احساس درد هست، کل بدن رو درگیر میکنن و تحتتأثیر خودشون قرار میدن. جالبه بدونین اجزای سیستم عصبی نخاعی ما مثل یه کامپیوتر خیلی قدرتمند کار میکنن و خیلی پر سرعت پیامهای مختلف رو به مغز میرسونن.
بااینوجود بروز برخی بیماریها میتونه این کامپیوتر قدرتمند رو دچار اشکال کنه. در این صورت پیامهای عصبی دچار مشکل میشن و مغز نمیتونه سیگنالهایی که بهش میرسه رو درست پردازش و درک کنه؛ در نتیجه جواب مناسبی هم نمیده. این مسئله میتونه منجر به درد مزمن یا مداوم بشه که ترمیم اون بسیار کار سختیه. متأسفانه، ما نمیتونیم این سیستم رو دوباره راهاندازی کنیم.
قسمتی از این فرایند، مستقیماً با مراکز عاطفی مغز در ارتباطه. این یعنی احساس ما، روی درد ما تأثیر داره. اگر احساس عصبانیت، افسردگی یا اضطراب کنیم، احساس درد ما هم بدتر میشه.
بیشتر بخوانید
11 محرک شگفتانگیز اما رایج در زندگی که ممکن است اضطراب شما را برانگیزانند.
عکس این قضیه هم درسته. اگر احساس مثبت و شادی داشته باشیم، دردمون کمتر به نظر میاد و ما خیلی بهتر میتونیم با اون کنار بیایم. یعنی احساسات مثبت و منفی، روی احساس درد تأثیر گذارن.
این نشون میده که درد هیچوقت "فقط در ذهن" یا "فقط در بدن" نیست. این یه ترکیب پیچیده هست که تمام وجود ما و نحوه تفسیر سیگنالها در مغزمون رو در برمیگیره. این ترکیب میتونه تغییر کن؛ مثلاً ترکیب امروز با ترکیب فردا فرق داشته باشه. پس لازمه که بدونیم اصلاً درد چیه و چطور میشه برطرفش کرد.
درد چطور رشد میکنه؟
گاهی اوقات، درد میتونه اولش خیلی کوچیک باشه که خیلی زود شروع به گسترش و بزرگتر شدن میکنه. مثل یه دسته از تماشاچیهای فوتباله. فقط لازمه یه نفر یه شعار بده یا شروع کنه به خوندن یه آهنگ. خیلی زود تمام تماشاچیها به اون ملحق میشن.
این یکی از دلایلیه که درد مزمن بهراحتی از بین نمیره. "احساس درد" میتونه ساعتها، روزها یا حتی سالها ادامه پیدا کنه و منجر به یک مشکل طولانیمدت و ناراحتکننده بشه که برای بهبود، نیاز به زمان و صبر داره.
مسیری که پیام درد طی میکنه، به یه ماده شیمیایی خاص احتیاج داره. این ماده شیمیایی نوعی خاص از انتقالدهندههای عصبیه که احساس درد رو منتقل میکنه و بیشتر از صد نوع مختلف داره.
تأثیر انتقالدهندههای عصبی بر احساس درد
دو نوع انتقالدهنده عصبی وجود داره؛ انتقالدهندههای عصبی خوب و انتقالدهندههای عصبی بد؛
بدها درد رو بدتر میکنن و موارد خوب میتونن به جلوگیری از اون کمک کنن. باز هم هر طوری که ما احساس کنیم، احساسات ما درگیره. با انجام کاری که از اون لذت میبریم، خندیدن یا ورزشکردن، میتونیم انتقالدهندههای عصبی "خوب" خودمون رو تقویت کنیم و بنابراین دردمون رو محدود کنیم.
بههرحال اگر افسرده یا بدخلق باشیم، بیانگیزه باشیم و فعالیت نکنیم، انتقالدهندههای عصبی بد تقویت میشن و دردمون بدتر میشه.
داروهای ضددرد و سایر داروها هم میتونن این انتقالدهندههای عصبی "خوب" رو تقویت کنن.
خیلی از تکنیکهای مدرن که توسط پزشکان استفاده میشن، به ما تو درک بهتر و درمان درد کمک کردن؛ اما هنوز چیزهای زیادی وجود داره که باید یاد بگیریم.
جمعبندی
امروزه، پزشکها متوجهشدن که شرایط شخصی ما تفاوت زیادی در احساس درد ما ایجاد میکنه. فقط کسی که درد داره، میتونه واقعاً بگه که چقدر این مسئله، دردناکه. در نتیجه، پزشکها به صحبتهای بیمار گوش میدن و میخوان با هم برای بهترشدن وضعیت همکاری کنن. برای همینه که بهتره همه افراد بدونن درد چیه تا بتونن بهتر درمانش کنن. این هنوز هم میتونه کاملاً یه چالش باشه. بیمار باید بتونه وضعیت خودش رو برای متخصص مراقبتهای بهداشتی توضیح بده. پزشک هم به نوبه خودش، باید سعی کنه بیمار رو به بهترین شکل درک کنه و بهش کمک کنه.
از طرفی شرایط روحی بیمار هم باید بررسی بشه که دچار دردهای عصبی نشده باشه؛ نکته عجیبی که درباره احساس درد وجود داره اینه که ما هر چقدر دردهای روحی بیشتری داشته باشیم بیشتر دچار احساس درد میشیم و در نتیجه تو یه چرخه عجیب از درد گیر میکنیم. پس مراقب احساساتتون و حالتون باشین!
دیدگاه خود را ثبت نمایید.