احساس همدلی و 11 نشانه مهم آن
احساس همدلی چیست؟
همدلی یا هم احساسی درک احساس و فهم تجربۀ حسی دیگران و توانایی درک شرایط از نگاه اونها و تصور خودتون در جایگاه اونهاست؛ یعنی خودتون رو در موقعیت دیگران بذارین و احساسشون رو درک کنین؛ مثلاً وقتی میبینین که شخصی بهدلیل ازدستدادن یکی از عزیزانش رنج میبره، خودتون رو در شرایط اون فرد بذارین و احساس کنین چی بهش میگذره.
وقتی افراد بهخوبی احساسات و عواطفشون رو درک میکنن و آگاهی دارن، ورود به ذهن بقیه کمی سخت میشه. توانایی احساس همدلی به افراد این امکان رو میده که بهاصطلاح خودمون رو جای دیگری بذاریم و با دیدِ اونها به زندگی نگاه کنیم. یعنی اینکه فرد بتونه احساسات، رفتار و شرایط دیگری رو کاملاً درک کنه.
11 نشانه احساس همدلی
بعضیها در مقابل درد و رنج دیگران بیتفاوت هستن که واقعاً غیر قابل درکه. واکنش چنین افرادی بهوضوح نشان میده که همدلی لزوماً پاسخی جهانی به رنج دیگران نیست. نکاتی که نشان میدن شما فرد همدلی هستین از این قراره:
- در گوشدادن به صحبتهای دیگران، خوب و صبور هستین
- مردم اغلب مشکلاتشون رو به شما میگن
- زمانی که به حرفهای طرف مقابل گوش میکنین حوصلتون سر نمیره
- اغلب به احساس دیگران فکر میکنین
- افراد برای مشورت به شما مراجعه میکنن
- اغلب احساس میکنین تحتتأثیر حوادث غمانگیز هستین
- سعی میکنین به دیگرانی که در رنج و عذاب هستن کمک کنین
- رک و راست هستین و به طرف میگین صادق باشه
- گاهی اوقات در موقعیتهای اجتماعی احساس خستگی یا فرسودگی میکنین
- خیلی جدی به دیگران اهمیت میدین
- براتون سخته که توی روابطتون حدومرز تعیین کنین
انواع همدلی
انواع مختلفی از همدلی که ممکنه فرد تجربه کنه:
-
همدلی عاطفی
به معنای توانایی درک احساسات شخص دیگه و پاسخ مناسبه؛ یعنی فهم عمیق یا بهعبارتی، جذب احساسات شخص شدن. چنین درک عاطفی ممکنه منجر به احساس نگرانی دربارۀ رفاه یا منجر به احساس نگرانی برای حال خوب فرد دیگه، یا به احساس پریشانی تبدیل بشه.
-
همدلی تنی یا سوماتیک
نوعی واکنش فیزیکی است بهخاطر آنچه شخص دیگهای تجربه میکنه؛ به عبارتی همدلی تنی به معنای درک احساسات اشخاص و اقدام مناسب برای کمک به اونهاست. افراد گاهی اوقات از نظر جسمی آنچه دیگری احساس میکنه رو حس میکنن؛ برای مثال، وقتی میبینین شخصی استرس و اضطراب داره ممکنه ضربان قلب شما هم بالا بره.
-
همدلی شناختی
به معنای توانایی درک افکار شخص دیگه هست. روانشناسان از اون بهعنوان "تئوری ذهن یا فکر دربارۀ فکر" یاد میکنن. در مهارت همدلی شناختی، ما افکار، عواطف و هیجانات فرد مقابل رو تشخیص میدیم اما خودمون دچارش نمیشیم.
همدلی در مقایسه با همدردی و در مقایسه با شفقت
این کلمات هر چند به هم نزدیک هستن اما مترادف هم نیستن و از لحاظ معنایی با هم فرق دارن. اغلب تصور میشه شفقت و همدردی بیشتر یه ارتباط آگاهانه است؛
همدلی معمولاً تلاش برای درک احساس شخص دیگه و شفقت در تلاش برای ازبینبردن رنجهای دیگران معنی میشه.
فواید داشتن احساس همدلی
مهارت همدلی خیلی سودمنده. همدلی هم بهصورت انفرادی و هم بهصورت اجتماعی مزیتهایی ازاینقبیل داره:
- فراهمکردن شرایطی برای ایجاد ارتباط اجتماعی. با درک افکار و احساسات افراد، میتونین در موقعیتهای اجتماعی واکنش مناسبی نشان بدین. بر اساس تحقیقات انجامشده، داشتن ارتباطات اجتماعی در رفاه جسمی و روانی افراد نقش مهمی داره.
- کنترل و مهار احساسات. کنترل عواطف ازاینجهت مهمه که بهتون امکان میده احساساتتون رو حتی در مواقع استرس شدید مدیریت کنین، بدون اینکه تحتفشار قرار بگیرین.
- گرایش به کمک و خدمترسانی. نهتنها وقتی با دیگران احساس همدلی میکنین، احتمال بیشتری وجود داره که کارهای مفیدی انجام بدین، بلکه اون افراد هم وقتی همدلی رو تجربه میکنن، بیشتر بهتون دست یاری میدن.
مشکلات احتمالی همدلی
همدلی زیاد باعث میشه که بیشازحد نگران رفاه و شادی دیگران باشین. یعنی ممکنه گاهی اوقات آنچنان غرق در احساسات دیگران بشین که شما رو از پا در بیاره. این امر میتونه همدلی رو از بین ببره و باعث خستگی روانی بشه. پس مشکلات طرف مقابل رو درک کنین اما به همراه او در مشکلاتش غرق نشین.
خستگی همدلی یک اصطلاح روانشناختیه که برای توصیف خستگی عاطفی یا جسمی به کار میره و ممکنه منجر به کاهش توانایی برای همدلی نسبت به دیگران بشه. یعنی ممکنه بعد از قرارگرفتن مکرر در معرض رویدادهای استرسزا یا آسیبزا، هم از نظر احساسی و هم از نظر جسمی چنین احساسی بهتون دست بده. همچنین ممکنه احساس بیحسی یا ناتوانی کنین و دچار کمبود انرژی بشین.
خستگی همدلی در شرایط خاص، مثل زمانی که بهعنوان پرستار مراقب بیمار هستین، نگرانکننده است. مطالعات نشان میدن که اگه کارکنان مراقبتهای بهداشتی نتونن احساساتشون رو از همدلی، بهخصوص همدلی عاطفی متعادل کنن، ممکنه منجر به خستگی شفقت هم بشه. یعنی افرادی که تحتفشار کاریشون با آدمهایی مواجه هستن که دچار حوادث آسیبزا شدن.
تحقیقات دیگری سطوح بالاتر همدلی رو با تمایل به احساسات عاطفی منفی مرتبط میدونن که ممکنه باعث پریشانی احساس همدلی شما بشه. حتی میتونه بر نحوۀ قضاوتتون هم تأثیر بذاره و کاری کنه که بر خلاف عملکرد منطقیتون رفتار کنین.
تأثیر همدلی
مهارت همدلی میتونه روی روابطتتون تأثیر بذاره. مطالعات مربوط به خواهر و برادرها نشان داده که وقتی احساس همدلی بینشون زیاد باشه، کمتر با هم درگیر میشن و صمیمیت بیشتری نسبت به همدیگه دارن. در روابط عاشقانه، همدلی، تمایل به بخشش رو در شما بالا میبره.
هرکسی نمیتونه در هر شرایطی همدلی رو تجربه کنه. بعضی افراد ممکنه ذاتاً بیشتر از دیگران نسبت به همنوعشون همدل باشن؛ اما افرادی هم هستن که چندان تمایلی به اون ندارن. عواملی که در این گرایش نقش دارن عبارتاند از:
- نحوه درک شما از طرف مقابل
- رفتارهای فرد مقابل رو چطور تعبیر میکنین
- بهخاطر گرفتاریهای طرف مقابل شما رو سرزنش میکنن
- تجربیات گذشته و انتظاراتی که از شما داشتن
تحقیقات نشاندادن که در تجربه و ابراز همدلی تفاوتهای جنسیتی وجود داره، اگرچه این یافتهها تا حدودی پیچیده هستن. زنها در آزمونهای همدلی امتیاز بیشتری میگیرن و همچنین تمایل بیشتری به احساس همدلی شناختی نسبت به مردها دارن.
در اساسیترین سطح، بهنظر میرسه دو عامل اصلی وجود داره که بر توانایی ما در تجربۀ همدلی تأثیر میذارن: ژنتیک و فرآیند اجتماعی شدن یا اساساً همان تأثیرات همیشگیِ طبیعت و تربیت. والدین ژنهایی رو به بچههاشون منتقل میکنن که به شکلگیری شخصیت کلیشون تأثیر میذاره؛ از جمله تمایل ما به همدردی، همدلی و شفقت. از طرفی، ما همچنین توسط والدین، همسالان، گروهها و جامعهمون، اجتماعی میشیم و تعامل و ارتباط برقرارکردن رو یاد میگیریم. نحوۀ رفتار ما با دیگران و احساساتمون نسبت به دیگران، همه بازتابی از باورها و ارزشهاییه که در سنین خیلی پایین بهمون تزریق شدن.
بیشتر بخوانید: راهنمای جامع شناخت کلی شخصیت و بررسی 4 تیپ شخصیتی یونگ
چرا گاهی همدلی نداریم؟
بعضی افراد احساس همدلی ندارن و بنابراین نمیتونن درک کنن که فرد مقابل چه چیزی رو ممکنه احساس یا تجربه کنه. عوامل مختلفی در این امر نقش دارن. اینکه ما چطور شخص دیگهای رو درک و چطور رفتارهاشون رو توجیه میکنیم. نبودِ همدلی یکی از مشخصههای تعیینکنندۀ اختلال شخصیت خودشیفته است. اگرچه، مشخص نیست که آیا به این دلیله که فرد مبتلا به این اختلال، اصلاً احساس همدلی نداره یا اینکه بیشتر واکنشی نامتعارف نسبت به دیگرانه.
چند دلیل برای اینکه چرا گاهی مردم همدلی ندارن از این قراره:
-
تعصبات شناختی
گاهی اوقات نحوه درک افراد از دنیای اطراف، تحتتأثیر خطاهای شناختی قرار میگیره. یعنی خطاهایی ذهنی که به صورتی نظاممند به گرایش، نگرش و باوری غلط منجر میشن و در تصمیمگیری، استدلال، ارزیابی، یادآوری، ادراک و شناخت افراد تأثیر میذارن. برای مثال، افراد اغلب شکستهای دیگران رو به ویژگیهای درونی نسبت میدن؛ درحالیکه کم و کاستیهای خودشون رو به گردن عوامل بیرونی میاندازن. این تعصبات میتونن در برداشت و درک همۀ عواملی که در ایجاد یه وضعیت، مؤثر هستن تأثیر بذاره و مانع از این بشه که افراد از دیدِ دیگری، شرایط رو ببینن.
-
ازدسترفتن صفات انسانی
خیلی از افراد قربانی این تله میشن و خیال میکنن آدمهایی که باهاشون فرق دارن، مثل اونها رفتار نمیکنن. این موضوع بهخصوص دربارۀ دیگرانی که از نظر فیزیکی دور هستن متداوله؛ برای مثال، وقتی اونها گزارشهای مربوط به یه فاجعه یا درگیری در یه سرزمین دیگه رو تماشا میکنن، اگه فکر کنن کسانی که رنج میبرن تفاوتهای اساسی با خودشون دارن، ممکنه کمتر احساس همدلی کنن.
-
سرزنش قربانی
گاهی اوقات وقتی یه نفر تجربۀ وحشتناکی رو داشته، مردم بهاشتباه اون رو مقصر شرایطی که براش پیش اومده میدونن. به همین دلیله که اغلب از قربانیان جرائم پرسیده میشه که چه کارهایی میتونستن برای جلوگیری از جرم انجام بدن. این گرایش ناشی از نیاز به این باوره که جهان مکانی عادلانه است. انگار میخوان باور كنن که مردم اون چیزهایی رو که سزاوارشون هستن، به دست میارن و لیاقت هرچیزی رو كه میگیرن دارن. این موضوع گمراهشون میكنه و فکر میکنن چنین رویدادهای وحشتناکی هرگز براشون اتفاق نمیفته.
علل همدلی
انسان میتونه موجودی خودخواه یا متهاجم باشه. با نگاه به صفحات روزنامهها میشه تعداد زیادی از رفتارهای خودخواهانه، بیرحمانه و نامهربان رو دید. سؤال اینه که چرا همۀ ما این رفتارها رو انجام نمیدیم؟ چه چیزی باعث میشه که درد دیگری رو حس کنیم و واکنشی نسبت بهش نشان بدیم؟ شاید داشتن مهارت همدلی پاسخ این سؤال باشه.
-
توضیحات عصبشناسی
رویکردهای جدیدتر روی فرایندهای شناختی و عصبشناختی تمرکز داشتن که در پشت پرده مهارت همدلی قرار دارن. محققان متوجه شدن که نواحی مختلف مغز نقش مهمی در همدلی دارن؛ از جمله قشر کمربندی قدامی و انسولای قدامی. پژوهشها نشان میدن که مؤلفههای عصبی زیستی مهمی در تجربۀ همدلی وجود داره. فعالشدن نورونهای آینهای در مغز، نقشی در توانایی بازتاب و تقلید پاسخ های احساسی ایفا میکنن که افراد در صورت قرارگرفتن در موقعیتهای مشابه احساسش میکردن. بر اساس مطالعات انجامشده افرادی که این ناحیه از مغزشون آسیب میبینن، اغلب در تشخیص احساساتی که از طریق حالات چهره منتقل میشه به مشکل میخورن.
-
توضیحات احساسی
اولین کاوشها دربارۀ این موضوع روی مفهوم همدردی متمرکز بود. فیلسوفی به نام آدام اسمیت میگه همدردی به ما کمک میکنه چیزهایی رو تجربه کنیم که بدون همدردی هرگز نمیتونستیم بهطور کامل احساسشون کنیم. این میتونه شامل احساس همدلی با افراد واقعی و شخصیتهای خیالی باشه. برای مثال، تجربه همدلی با شخصیتهای داستانی، به فرد اجازه میده تا طیفی از تجربیات عاطفی رو بفهمه.
-
توضیحات رفتار جامعهپسند
نظریههای متعددی برای توضیح احساس همدلی ارائه شده. روانشناسی به نام هربرت اسپنسر میگه همدردی عملکردی انطباقی داره و به بقای گونهها کمک میکنه. همدلی به رفتارهای یاریرسانی منجر میشه که برای روابط اجتماعی مفید هستن. ما طبیعتاً مخلوقاتی اجتماعی هستیم. چیزهایی که به روابط ما با دیگران کمک میکنن، به نفع خودمون هم هستن. افراد همدل بهاحتمال بیشتری رفتارهای جامعهپسندانه از خودشون نشان میدن که به نفع بقیه هم هست. صفاتی مثل بشردوستی و شجاعت نیز با احساسات همدلی با دیگران ارتباط دارن.
تمرینهایی برای کسب مهارت همدلی
خوشبختانه همدلی مهارتیه که میتونین با رعایت نکاتی یاد بگیرین و تقویتش کنین، از جمله:
- هنگام ارتباط با دیگران با تمام وجود به حرفهای طرف مقابل گوش بدین
- به زبان بدن، حالات چهره و دیگر ارتباطات غیرکلامی توجه کنین
- فرد مقابل رو درک کنین و با او مخالفت، بحث و مقابله نکنین
- به دیگران فرصت بدین تا احساساتشون رو بهراحتی بیان کنن
- در لحظات مختلف سعی کنین خودتون رو جای دیگران بذارین
- ارتباطتون با دیگران رو تقویت کنین تا در مورد احساساتشون بیشتر آگاه بشین تا بدونن براشون ارزش قائل هستین
- تظاهر به همدلی نکنین چون اینجوری بدون اینکه متوجه باشین به احساسات دیگران لطمه وارد میکنین
- برای اینکه فرد مقابل شما فکر نکنه فقط او دچار مشکل شده، گرفتاری مشابهی که برای خودتون پیش اومده رو براش تعریف کنین
- احساساتتون رو با کلمات دقیق و مناسب بیان کنین تا طرف مقابل احساس آرامش کنه
- درگیر تجربیات جدید بشین تا به شما بینش بهتری نسبت به احساس دیگران در اون موقعیت بده
- در سازمانهایی که برای تغییرات اجتماعی تلاش میکنن، مشارکت کنین
سخن پایانی
ممکنه در بعضی افراد احساس همدلی وجود نداشته باشه، اما بیشتر مردم در شرایط مختلف با دیگران همدلی میکنن. از افرادی که موجب ناامیدی و دلسردی میشن و یا احساسات همدلی رو جدی نمیگیرن دوری کنین. همدلی به ما فرصت بیشتری میده تا بتونیم نیازها و ارزشهامون رو به واقعیت تبدیل کنیم. در واقع میشه این احساس رو به شکل یه ارتباط عمیق بین دو فرد هم در نظر گرفت. همیشه اطرافیانتون رو بهخاطر رفتارهای همدلانه تشویق کنین چون همدلی با احساسات دیگران نقش مهمی در زندگی اجتماعی ما داره. مهارت همدلی باعث میشه دیگران رو درک کنیم و ما رو وادار میکنه تا برای تسکین درد و رنج بقیه کاری انجام بدیم. بدون داشتن این احساس، تصور داشتن روابط خوب بین انساونها ممکن نیست. حواستون باشه که همدلیکردن حد و اندازه داره، پس در این کار افراط نکنین.
بیشتر بخوانید: 10 راهکار برتر برای غلبه بر ناامیدی
دیدگاه خود را ثبت نمایید.