7 نکته برای یافتن هدف در زندگی و معنادار کردن زندگی
چه چیزی یا چه کاری بهت حس کامل شدن میده؟
یافتن هدف خود در زندگی چیزی بیش از یک کلیشه است: یادگیری نحوه زندگی با هدف می تواند به احساس کنترل، خشنودی و رضایت عمومی منجر شود. این که احساس کنید کاری که انجام می دهید ارزشمند است، مسلماً مهم ترین قسمت برای داشتن زندگی شاد است. اما معنای این برای هر فردی متفاوت است. این مقاله به چند استراتژی مفید برای یافتن و هدایت سکان خود در دریای گاهی متلاطم می پردازد.
بر اساس یک تحلیل در نیویورک تایمز، تنها حدود 25 درصد از بزرگسالان آمریکایی می گویند که درک روشنی از آنچه زندگی آنها را معنادار می کند، دارند. 40 درصد دیگر یا ادعای بی طرفی در مورد این موضوع دارند یا می گویند که این کار را نمی کنند.
بیشتر بخوانید: نمیدانم با زندگیام چه کنم! احساس درماندگی برای انتخاب شغل مناسب من
چرا به حس هدف نیاز دارید؟
مطالعهای در سال 2010 که در روانشناسی کاربردی 2 منتشر شد، نشان داد افرادی که سطح بالایی از بهزیستی را دارند، احساس هدفمندی و کنترل زندگی خود و احساس ارزشمندی دارند، بیشتر عمر میکنند. سایر محققان دریافتند که بهزیستی ممکن است برای حفظ سلامت محافظت کند. در آن تحقیق، افرادی که از قویترین وضعیت سلامتی برخوردار بودند، 30 درصد کمتر در طول دوره پیگیری هشت و نیم ساله، احتمال مرگ داشتند.
همچنین تحقیقاتی وجود دارد که احساس هدفمندی را با پیامدهای سلامتی مثبت مرتبط میسازد.
یک مطالعه در سال 2016 که در ژورنال تحقیقات و شخصیت منتشر شد نشان داد افرادی که احساس هدفمندی می کنند نسبت به افرادی که احساس می کنند کارشان بی معنی است، درآمد بیشتری کسب می کنند.
پس خبر خوب این است که شما مجبور نیستید بین داشتن ثروت و داشتن یک زندگی معنادار یکی را انتخاب کنید. احتمالا متوجه شده اید که هر چه اهداف قوی تری داشته باشید، پول بیشتری به دست خواهید آورد.
با وجود تمام این مزایا، یافتن هدف و معنا در زندگی به وضوح برای رسیدن به موفقیت مهم است، اما احتمالاً به زمان و صبر نیاز دارد.
این فرآیند مستلزم تأمل فراوان در خود، گوش دادن به دیگران و یافتن جایی است که علایق شما در آن نهفته است. این هفت استراتژی می تواند به شما کمک کند تا هدف خود را پیدا کنید یا کشف کنید تا بتوانید زندگی معنادارتری داشته باشید.
1. داشته هاتو در نظر بگیر: زمان، پول یا استعداد
اگر می خواهید فقط یک عادت مفید را در برای یافتن هدف خود پرورش دهید، آن باید کمک و یاری رساندن به دیگران باشد.
محققان دانشگاه ایالتی فلوریدا و استنفورد دریافتند که شادی و معنادار بودن تا حدودی همپوشانی دارند، اما متفاوت هستند: شادی به گیرنده بودن فرد قبل از بخشیدن یا دهنده بودن مرتبط است، در حالی که معنادار بودن با بیشتر به دهنده بودن مرتبطه تا گیرنده بودن. ارائه دهندگان در روابط گزارش کردند که، بیشتر از کسانی که گیرنده هستند، زندگی هدفمندی داشته اند.
رفتارهای نوع دوستانه می تواند شامل داوطلب شدن برای یک سازمان غیرانتفاعی، اهدای پول برای اهدافی که به آنها اهمیت می دهید، یا به سادگی کمک به افراد اطرافتان به صورت روزانه باشد.
چه تصمیم داشته باشید که دو شنبه در ماه را صرف وعده های غذایی در یک آشپزخونه کنید، یا داوطلبانه یک بار در هفته همسایه سالخورده خود را به خواربارفروشی ببرید، انجام کاری محبت آمیز برای دیگران می تواند باعث شود احساس کنید زندگی شما معنادار است.
بیشتر بخوانید: نوع دوستی و پرورش رفتار غیرخودخواهانه
2. بازخورد بگیر
گاهی اوقات تشخیص چیزهایی که به آنها علاقه دارید دشوار است. از این گذشته، احتمالاً دوست دارید کارهای مختلفی انجام دهید و کارهایی که دوست دارید انجام دهید ممکن است آنقدر در زندگی شما ریشه دوانده باشند که متوجه اهمیت این کارها نباشید.
خوشبختانه، افراد دیگر ممکن است بتوانند بینشی به شما بدهند. این احتمال وجود دارد که شما در حال حاضر اشتیاق و هدف خود را بدون اینکه متوجه شوید به اطرافیان خود نشان می دهید.
مثلا با افراد تماس بگیرید و بپرسید وقتی به ذهنشان خطور می کنید چه چیزی آنها را به یاد شما می اندازد یا به چه چیزی فکر می کنند. یا وقتی کسی از شما تعریفی می کند یا نظری درباره شما می کند، بیشتر توجه کنید. آن مشاهدات را بنویسید و به دنبال الگوها بگردید.
چه مردم شما را به عنوان یک «سرگرم کننده عالی» تصور کنند یا بگویند «شما علاقه زیادی به کمک به افراد مسن دارید»، شنیدن اینکه دیگران آنچه را که در مورد شما متوجه می شوند می گویند، ممکن است برخی از علایق شما را تقویت کند.
3. اطرافتو با افراد مثبت احاطه کن
کنار هرکسی باشی شبیه آنها می شوی، پس کنار افرادی باش که ویژگی هایی که می پسندی خودت داشته باشی را دارند.
به همکاران یا اعضای خانواده ای که احساس می کنید موظف به دیدن آنها هستید فکر نکنید. به افرادی فکر کنید که انتخاب میکنید در خارج از محیط کار و خارج از خانواده با آنها وقت بگذرانید.
افرادی که اطراف شما هستند چیزی در مورد شما می گویند. اگر در اطراف شما افرادی هستند که در حال ایجاد تغییرات مثبت هستند، ممکن است از آنها الهام بگیرید.
از سوی دیگر، اگر اطرافیان شما افرادی منفی هستند که شما را به پایین می کشانند، ممکن است بخواهید تغییراتی ایجاد کنید. وقتی با افرادی احاطه شدهاید که علاقهای به مشارکت مثبت ندارند، احساس پرشور و هدفمند بودن سخت است.
بیشتر بخوانید: رها کردن رابطه پر فشار و پر استرس که انرژی زیادی از شما می گیرد.
4. با افراد جدید حرف بزن
وقتی در مترو تنها هستید یا در کافه منتظر دوستی نشسته اید، راحت ترین کار این است که در شبکه های اجتماعی بچرخید، ولی در برابر این کار دم دستی مقاومت کنید و گوشی خود را کنار بگذارید. در عوض، زمانی را برای صحبت با افراد اطراف خود اختصاص دهید.
از آنها بپرسید که آیا روی پروژه ای کار می کنند یا برای سرگرمی دوست دارند چه کاری انجام دهند. با آنها در مورد سازمان هایی که با آنها درگیر هستند صحبت کنید یا اگر دوست دارند برای هر هدف خاصی کمک مالی کنند.
حتی اگر شروع کردن مکالمه با غریبهها در ابتدا احساس ناخوشایندی داشته باشد، صحبت کردن با افراد خارج از حلقه اجتماعی شما میتواند چشمان شما را به فعالیتها، دلایل یا فرصتهای شغلی باز کند که هرگز حتی از وجود آنها نمیدانستید.
ممکن است فعالیت های جدیدی برای کاوش یا مکان های مختلف برای بازدید کشف کنید. این فعالیتها ممکن است برای کمک به شما در یافتن هدفتان کلیدی باشند.
بیشتر بخوانید: چگونه یک مکالمه را شروع کنیم؟
5. علایقتو بسنج
در شبکه های اجتماعی چه چیزهایی بیشتر نظر شما را جلب می کند؟ اکسپلور شما در مورد چه موضوعاتی است؟ بیشتر در مورد چه موضوعاتی خودتان پست و استوری منتشر می کنید؟ علاقمند به مطالعه چه مقالاتی هستید؟
مکالماتی را که در زمان ملاقات رودررو با مردم بیشتر از همه لذت می برید، در نظر بگیرید. آیا دوست دارید در مورد تاریخ صحبت کنید؟ یا ترجیح می دهید آخرین نکات صرفه جویی در پول را که کشف کرده اید به اشتراک بگذارید؟
چیزهایی که دوست دارید در مورد آنها صحبت کنید و چیزهایی که از اشتراک گذاری آنها در رسانه های اجتماعی لذت می برید ممکن است چیزهایی را که به شما در زندگی هدف می دهد آشکار کند.
6. کدوم بی عدالتی ها آزارت میده
بسیاری از مردم اهداف حیوان خانگی یا پروژه های پرشور خود را دارند که بی عدالتی را در جهان احاطه کرده است. آیا چیزی وجود دارد که شما را عمیقاً از فکر کردن در مورد آن ناراضی کند که تا حد زیادی شما را آزار دهد؟
این ممکن است رفاه حیوانات، یک موضوع خاص حقوق مدنی یا سازمان های چاقی کودکان باشد. شاید این ایده که سالمندان به تنهایی تعطیلات را سپری می کنند، شما را به گریه بیاندازد یا فکر کنید که سوءمصرف کنندگان مواد به فرصت های توانبخشی بیشتری نیاز دارند،سازمان هایی هستند که به این کمک شما نیاز دارند.
لزوماً مجبور نیستید تمام وقت درگیر هدف خود باشید. ممکن است دریابید که شغل شما این توانایی را می دهد که در مسیر اهداف و علایق خودتان گام بردارید. شاید داشته های شما زمان است به جای پول و می توانید زمان بیشتری را اختصاص دهید تا به هدفتان برسید.
7. چه کاری رو بیشتر دوست داری انجام بدی
در طرف دیگر طیف، صرفاً فکر کردن در مورد کاری که واقعاً دوست دارید انجام دهید، می تواند به شما کمک کند تا هدف خود را نیز پیدا کنید.
آیا شما مطلقاً عاشق تئاتر موزیکال هستید؟ مهارتهای شما ممکن است به بهترین نحو به کار گرفته شود تا اجراهای زنده را برای کودکانی که میتوانند از قرار گرفتن در معرض هنر بهره ببرند، به ارمغان بیاورد.
آیا تجزیه و تحلیل داده ها چیزی است که واقعاً برای شما سرگرم کننده است؟ هر تعدادی از گروه ها می توانند آن مهارت را یک دارایی ارزشمند بدانند.
در نظر بگیرید که چه نوع مهارتها، استعدادها و علاقههایی را دارید. سپس، طوفان فکری راه بیندازید که چگونه می توانید اشتیاق خود را به چیزی معنادار برای خود تبدیل کنید.
بیشتر بخوانید: چرا سرگرمی ها برای کاهش استرس مهم هستند؟
از کجا متوجه بشم هدفم را پیدا کردم؟
مانند مفهوم خود هدف، پاسخ به آن ذهنی است و به تعداد افراد نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد کسی هدف خود را یافته است.
شاید شما احساس می کنید که به طور کامل به جهان متصل هستید و جایگاه خود را در آن می دانید. شاید معنای خود را در دین پیدا کرده باشید. یا ارتباط قوی با دیگران احساس می کنید. این احساس ممکن است ناشی از فعالیت هایی باشد که به نفع دیگران است، مانند کار داوطلبانه.
در نهایت، اگر جوابی در سوال اینکه از انجام چه کارهایی لذت می برید یافتید، به احتمال زیاد هدف خود را پیدا کردید.
سخنی از منوباز
یافتن هدفتان کاری نیست که بتوانید ظرف چند روز، هفته یا ماه انجام دهید. این می تواند یک سفر مادام العمر باشد، شما نباید آن را تنها در یک مرحله یا یک زمان انجام دهید.
همچنین ممکن است متوجه شوید که هدف شما در طول زمان تغییر می کند. شاید در جوانی دوست داشتید با حیوانات کار کنید، اما اکنون می خواهید با هدفی که با قاچاق انسان مبارزه می کند ادامه دهید. یا، شاید شما بخواهید هر دو را انجام دهید، از جمله خوش شانس هایی باشید که بیش از یک هدف را برای هدایت زندگی خود پیدا می کنند.
به خاطر داشته باشید که هدف شما لزوماً به این معنی نیست که باید کاری را که قبلاً انجام می دهید تغییر دهید. اگر موهایتان را کوتاه کنید، ممکن است تصمیم بگیرید که هدفتان در زندگی این است که به دیگران کمک کنید احساس زیبایی کنند.
اگر به عنوان متولی مدرسه کار می کنید، ممکن است متوجه شوید که هدف شما ایجاد محیطی است که به یادگیری کودکان کمک می کند.
گاهی اوقات کاری را که انجام میدهید در نظر بگیرید تا در مسیرتان فکر کنید: آیا این شما را به سمتی میبرد که میخواهید بروید؟ اگر نه، می توانید مسیر را تغییر دهید. گاهی اوقات، آن راه برای یافتن هدف شما دارای چند پیچ، دوشاخه و چراغ توقف است.
دیدگاه خود را ثبت نمایید.