نظریه های روانشناسی شخصیت

نظریه های روانشناسی شخصیت

نظریه های شخصیت به دنبال توضیح چگونگی شکل گیری شخصیت، چگونگی تغییر شخصیت و تأثیر آن بر رفتار هستند. برای درک نظریه های شخصیت در روانشناسی، درک برخی از اصول اولیه شخصیت ضروری است.
شخصیت دقیقا چیست؟ از کجا آمده است؟ آیا با بزرگتر شدن ما تغییر می کند؟ این‌ها سوالاتی هستند که مدت‌ها مورد توجه روان‌شناسان بوده و الهام‌بخش تعدادی از نظریه‌های مختلف شخصیت بوده‌اند.

نظریه های اصلی شخصیت

روانشناسی شخصیت تمرکز برخی از مشهورترین نظریه های روانشناسی توسط تعدادی از متفکران مشهور از جمله زیگموند فروید و اریک اریکسون است. برخی از این نظریه ها تلاش می کنند تا به حوزه خاصی از شخصیت بپردازند در حالی که برخی دیگر سعی می کنند شخصیت را بسیار گسترده تر توضیح دهند.
پنج نظریه اصلی شخصیت عبارتند از:

  •  نظریه‌های زیست‌شناختی
  • نظریه‌های رفتاری
  • نظریه‌های روان پویایی
  • نظریه‌های اومانیستی
  • نظریه‌های صفت

نظریه های زیست شناختی شخصیت

رویکردهای بیولوژیکی نشان می دهد که ژنتیک مسئول شخصیت است. در بحث کلاسیک طبیعت در مقابل پرورش، نظریه های بیولوژیکی شخصیت در کنار طبیعت قرار می گیرند.
تحقیقات در مورد وراثت نشان می دهد که بین ژنتیک و ویژگی های شخصیتی ارتباط وجود دارد. مطالعات دوقلو اغلب برای بررسی اینکه کدام صفات ممکن است با ژنتیک در مقابل آنهایی که ممکن است با متغیرهای محیطی مرتبط باشند، استفاده می شود. برای مثال، محققان ممکن است به تفاوت‌ها و شباهت‌ها در شخصیت دوقلوهایی که با هم بزرگ شده‌اند در مقابل آنهایی که جدا از هم بزرگ شده‌اند نگاه کنند.

یکی از شناخته شده ترین نظریه پردازان زیست شناسی هانس آیزنک بود که جنبه های شخصیت را به فرآیندهای بیولوژیکی مرتبط می کرد.
آیزنک استدلال کرد که شخصیت تحت تأثیر هورمون استرس کورتیزول است. بر اساس نظریه او، درونگراها  برانگیختگی قشر مغزی بالایی دارند و از تحریک اجتناب می کنند، در حالی که  برونگراها  برانگیختگی قشر مغزی پایینی داشتند و برانگیختگی اشتیاق دارند.

نظریه های رفتاری شخصیت

نظریه پردازان رفتاری عبارتند از  BF Skinner  و  John B. Watson. نظریه های رفتاری بیان می کنند که شخصیت نتیجه تعامل بین فرد و محیط است. نظریه‌پردازان رفتار، رفتارهای قابل مشاهده و اندازه‌گیری را مطالعه می‌کنند و نظریه‌هایی را که افکار، حالات و احساسات درونی را در بر می‌گیرند، رد می‌کنند، زیرا اینها قابل اندازه‌گیری نیستند.
به گفته نظریه پردازان رفتاری، شرطی سازی (پاسخ های رفتاری قابل پیش بینی) از طریق تعامل با محیط ما اتفاق می افتد که در نهایت شخصیت ما را شکل می دهد.

نظریه های روان پویایی شخصیت

نظریه های روان پویشی شخصیت به شدت تحت تأثیر کار زیگموند فروید قرار دارند و بر تأثیر ضمیر ناخودآگاه و تجربیات دوران کودکی بر شخصیت تأکید دارند. نظریه روان پویایی شامل نظریه مرحله روانی-جنسی زیگموند فروید و مراحل رشد روانی اجتماعی اریک اریکسون است.
فروید معتقد بود که سه جزء شخصیت عبارتند از id، ego و superego. id مسئول نیازها و امیال است، در حالی که سوپرایگو آرمان ها و اخلاقیات را تنظیم می کند. ایگو به نوبه خود خواسته های id، superego و واقعیت را تعدیل می کند.
فروید پیشنهاد کرد که کودکان در یک سری مراحل پیشرفت می کنند که در آن انرژی id بر مناطق مختلف اروژن متمرکز می شود.
اریکسون همچنین معتقد بود که شخصیت از طریق یک سری مراحل پیشرفت می کند که در هر مرحله تعارضات خاصی ایجاد می شود. موفقیت در هر مرحله به غلبه بر این تعارضات بستگی دارد.

نظریه های انسان گرایانه شخصیت

نظریه های اومانیستی بر اهمیت اراده آزاد و تجربه فردی در رشد شخصیت تأکید دارند. نظریه پردازان اومانیست شامل کارل راجرز و آبراهام مزلو هستند.
نظریه پردازان انسان گرا مفهوم خودشکوفایی را ترویج می کنند، که نیاز ذاتی به رشد شخصی و راه هایی است که رشد شخصی رفتار را تحریک می کند.

نظریه های صفت شخصیت

رویکرد نظریه صفت یکی از برجسته ترین حوزه ها در روانشناسی شخصیت است. بر اساس این نظریه ها، شخصیت از تعدادی ویژگی گسترده تشکیل شده است. یک صفت یک ویژگی نسبتاً پایدار است که باعث می شود فرد به روش های خاصی رفتار کند. اساساً این «طرح‌نامه» روان‌شناختی است که الگوهای رفتاری را مشخص می‌کند.
برخی از شناخته شده ترین نظریه های صفت عبارتند از نظریه سه بعدی آیزنک و نظریه شخصیت پنج عاملی.

آیزنک از پرسشنامه های شخصیتی برای جمع آوری داده ها از شرکت کنندگان استفاده کرد و سپس از یک تکنیک آماری به نام تحلیل عاملی برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده کرد. آیزنک به این نتیجه رسید که سه بعد اصلی شخصیت وجود دارد: برونگرایی، روان رنجوری و روان پریشی.
آیزنک معتقد بود که این ابعاد سپس به روش های مختلف ترکیب می شوند تا شخصیت منحصر به فرد شخص را شکل دهند. بعدها آیزنک بعد سومی را به نام روان پریشی اضافه کرد که به مواردی مانند پرخاشگری، همدلی و جامعه پذیری مربوط می شد.
محققان بعدی پیشنهاد کردند که پنج بعد گسترده وجود دارد که شخصیت یک فرد را تشکیل می دهد که اغلب به عنوان نظریه شخصیت 5 بزرگ شناخته می شود.
نظریه 5 بزرگ پیشنهاد می‌کند که همه شخصیت‌ها را می‌توان با پنج بعد شخصیتی اصلی توصیف کرد: گشودگی، وظیفه‌شناسی، برون‌گرایی، توافق‌پذیری و روان رنجورخویی که در مجموع با نام اختصاری OCEAN به آن اشاره می‌شود.

تعریف شخصیت

در حالی که شخصیت چیزی است که ما همیشه در مورد آن صحبت می کنیم ("او شخصیت فوق العاده ای دارد!" یا "شخصیت او برای این شغل عالی است!")، ممکن است تعجب کنید که بدانید روانشناسان لزوماً بر یک تعریف واحد توافق ندارند. اینکه دقیقاً چه چیزی شخصیت را تشکیل می دهد.
شخصیت به طور کلی به عنوان الگوهای مشخصی از افکار، احساسات و رفتارهایی توصیف می شود که فرد را منحصر به فرد می کند. به زبان ساده، این چیزی است که شما را می سازد.
محققان دریافته‌اند در حالی که برخی از عوامل خارجی می‌توانند بر نحوه بیان برخی از ویژگی‌ها تأثیر بگذارند، شخصیت از درون فرد سرچشمه می‌گیرد. در حالی که ممکن است چند جنبه از شخصیت با افزایش سن تغییر کند، شخصیت نیز تمایل دارد تا در طول زندگی نسبتاً ثابت بماند.
از آنجا که شخصیت نقش مهمی در رفتار انسان ایفا می کند، یک شاخه کامل از روانشناسی به مطالعه این موضوع جذاب اختصاص داده شده است. روانشناسان شخصیت به ویژگی های منحصر به فرد افراد و همچنین شباهت های بین گروه های افراد علاقه مند هستند.

 10 حقیقت جالب در مورد شخصیت

ویژگی های شخصیت

برای درک روانشناسی شخصیت، یادگیری برخی از ویژگی های کلیدی نحوه عملکرد شخصیت بسیار مهم است.
شخصیت، سازمان یافته و سازگار است. ما تمایل داریم تا جنبه های خاصی از شخصیت خود را در موقعیت های مختلف بیان کنیم و پاسخ های ما به طور کلی پایدار است.
اگرچه شخصیت به طور کلی پایدار است، اما می تواند تحت تأثیر محیط قرار گیرد. برای مثال، در حالی که شخصیت شما ممکن است باعث شود در موقعیت‌های اجتماعی خجالتی باشید، یک موقعیت اضطراری ممکن است شما را به سمت رویکرد صریح‌تر و مسئولیت‌پذیرتر سوق دهد.
شخصیت باعث بروز رفتارها می شود. شما بر اساس شخصیت خود نسبت به افراد و اشیاء موجود در محیط خود واکنش نشان می دهید. از ترجیحات شخصی شما گرفته تا انتخاب شغل، هر جنبه ای از زندگی شما تحت تأثیر شخصیت شما قرار می گیرد.

بیشتر بخوانید: چرا شناخت تیپ شخصیتی در رابطه مهم و ضروریه؟

بررسی نظریه های شخصیت

اکنون که کمی بیشتر در مورد اصول شخصیت می دانید، وقت آن است که نگاه دقیق تری به چگونگی مطالعه واقعی شخصیت انسان توسط دانشمندان بیندازیم. تکنیک های مختلفی در بررسی شخصیت استفاده می شود. هر تکنیکی نقاط قوت و ضعف خود را دارد.

روشهای تجربی

روش‌های تجربی روش‌هایی هستند که در آن محقق متغیرهای مورد علاقه را کنترل و دستکاری می‌کند و نتایج را اندازه‌گیری می‌کند. این علمی ترین شکل تحقیق است، اما تحقیقات تجربی هنگام مطالعه جنبه های شخصیتی مانند انگیزه ها، احساسات و علایق می تواند دشوار باشد.
این ایده های درونی، انتزاعی هستند و اندازه گیری آنها ممکن است دشوار باشد. روش تجربی به محققان اجازه می دهد تا به روابط علت و معلولی بین متغیرهای مختلف مورد علاقه نگاه کنند.

مطالعات موردی

مطالعات موردی و روش های خود گزارش دهی شامل تجزیه و تحلیل عمیق یک فرد و همچنین اطلاعات ارائه شده توسط فرد است. مطالعات موردی به شدت به تفاسیر مشاهده گر متکی است، در حالی که روش های خود گزارش دهی به حافظه فرد مورد علاقه بستگی دارد.
به همین دلیل، این روش‌ها به شدت ذهنی هستند و تعمیم دادن به جمعیت بزرگ‌تر دشوار است.

تحقیقات بالینی

تحقیقات بالینی بر اطلاعات جمع آوری شده از بیماران بالینی در طول دوره درمان متکی است. بسیاری از نظریه های شخصیت مبتنی بر این نوع تحقیقات هستند، اما از آنجایی که افراد مورد تحقیق منحصر به فرد هستند و رفتار غیرعادی از خود نشان می دهند، این تحقیق به شدت ذهنی است و تعمیم آن دشوار است.

اصطلاحات کلیدی در نظریه های شخصیت

علاوه بر درک برخی از نظریه های اصلی روانشناسی شخصیت، دانستن بیشتر در مورد برخی از اصطلاحات و مفاهیم کلیدی که در این نظریه ها نقش اساسی دارند، مهم است.

شرطی سازی کلاسیک

شرطی سازی کلاسیک یک تکنیک آموزش رفتاری است که با یک محرک طبیعی شروع می شود که پاسخ خودکار را برمی انگیزد. سپس، یک محرک خنثی قبلی با محرک طبیعی جفت می شود.
در نهایت، محرک خنثی قبلی بدون حضور محرکی که به طور طبیعی رخ می دهد، پاسخ را برمی انگیزد. سپس این دو عنصر به عنوان  محرک شرطی و  پاسخ شرطی شناخته می شوند.

شرطی سازی عامل

شرطی سازی عامل یک تکنیک آموزش رفتار است که در آن از تقویت یا تنبیه برای تأثیرگذاری بر رفتار استفاده می شود. ارتباطی بین یک رفتار و پیامد آن رفتار ایجاد می شود.

ناخودآگاه

در نظریه روانکاوانه شخصیت فروید، ضمیر ناخودآگاه مخزنی از احساسات، افکار، تمایلات و خاطراتی است که خارج از آگاهی خودآگاه ما هستند. بیشتر محتویات ناخودآگاه غیرقابل قبول یا ناخوشایند هستند، مانند احساس درد، اضطراب یا درگیری.

به عقیده فروید، ضمیر ناخودآگاه همچنان بر رفتار و تجربیات ما تأثیر می گذارد، حتی اگر ما از این تأثیرات اساسی آگاه نباشیم.

شناسه

بر اساس نظریه روانکاوانه شخصیت فروید، id مؤلفه شخصیتی است که از انرژی روانی ناخودآگاه تشکیل شده است که برای ارضای امیال، نیازها و خواسته های اساسی کار می کند. شناسه بر اساس اصل لذت عمل می کند که ارضای فوری نیازها را می طلبد.

نفس

به عقیده فروید، ایگو بخش عمدتاً ناخودآگاه شخصیت است که خواسته‌های id، سوپرایگو و واقعیت را واسطه می‌کند. ایگو ما را از عمل به خواسته های اساسی خود باز می دارد (که توسط id ایجاد شده است) اما همچنین برای رسیدن به تعادل با معیارهای اخلاقی و ایده آلیستی خود (که توسط سوپرایگو ایجاد شده است) کار می کند.

سوپرایگو

سوپرایگو جزء شخصیت متشکل از آرمان های درونی شده ما است که از والدین و از جامعه به دست آورده ایم. سوپرایگو برای سرکوب اغراض id کار می کند و سعی می کند من را وادار به رفتار اخلاقی و نه واقع بینانه کند.

متفکران پشت نظریه های شخصیت

برخی از مشهورترین چهره‌های تاریخ روان‌شناسی اثری ماندگار در زمینه شخصیت بر جای گذاشتند. برای درک بهتر نظریه‌های مختلف شخصیت، می‌توان در مورد زندگی، نظریه‌ها و کمک به روان‌شناسی این روان‌شناسان برجسته اطلاعات بیشتری کسب کرد.

فروید زیگموند

زیگموند فروید (1856-1939) بنیانگذار نظریه روانکاوی بود. نظریه های او بر اهمیت ضمیر ناخودآگاه، تجربیات دوران کودکی، رویاها و نمادگرایی تاکید داشتند. نظریه او در مورد رشد روانی-جنسی پیشنهاد می کند که کودکان از طریق یک سری مراحل پیشرفت می کنند که در طی آن انرژی میل جنسی روی نواحی مختلف بدن متمرکز می شود.

ایده‌های او به عنوان نظریه‌های بزرگ شناخته می‌شوند، زیرا به دنبال توضیح تقریباً همه جنبه‌های رفتار انسان هستند. برخی از ایده های فروید توسط روانشناسان مدرن منسوخ شده است، اما او تأثیر زیادی بر درس روانشناسی داشت و برخی از مفاهیم مانند سودمندی گفتار درمانی و اهمیت ناخودآگاه ماندگار هستند.

اریک اریکسون

اریک اریکسون (1902-1994) یک روانشناس نفس بود که توسط  آنا فروید آموزش دیده بود. نظریه مراحل روانی-اجتماعی او چگونگی رشد شخصیت را در طول عمر توصیف می کند. مانند فروید، برخی از جنبه های نظریه اریکسون توسط محققان معاصر منسوخ شده است، اما نظریه هشت مرحله ای توسعه او همچنان محبوب و تأثیرگذار است.

بی اف اسکینر

بی اف اسکینر (1904-1990) یک رفتارگرا بود که بیشتر به دلیل تحقیقاتش در زمینه  شرطی سازی عامل و کشف برنامه های تقویتی شناخته شده است. برنامه های تقویت بر سرعت به دست آوردن یک رفتار و قدرت پاسخ تاثیر می گذارد.
زمان‌بندی‌هایی که توسط اسکینر توضیح داده شده است، برنامه‌های با نسبت ثابت، زمان‌بندی‌های متغیر ثابت، زمان‌بندی‌های نسبت متغیر و زمان‌بندی‌های با فاصله متغیر هستند.

بیشتر بخوانید: آرکتایپ زنانه یا روانشناسی شخصیت زنان

ساندرا بم

ساندرا بم (1944-2014) تأثیر مهمی در روانشناسی و درک ما از نقش های جنسی، جنسیت و تمایلات جنسی داشت. او نظریه طرحواره جنسیتی خود را توسعه داد تا توضیح دهد که چگونه جامعه و فرهنگ ایده های مربوط به جنسیت را منتقل می کند. بم پیشنهاد کرد که طرحواره های جنسیتی توسط چیزهایی مانند فرزندپروری، مدرسه، رسانه های جمعی و سایر تأثیرات فرهنگی شکل گرفته است.

آبراهام مزلو

آبراهام مزلو  (1908-1970) یک روانشناس انسانگرا بود که سلسله مراتب معروف نیازها را توسعه داد. سلسله مراتب شامل نیازهای فیزیولوژیکی، نیازهای ایمنی و امنیت، نیازهای عشق و محبت، نیازهای عزت نفس و نیازهای خودشکوفایی است.

بیشتر بخوانید: آرکتایپ مردان یا روانشناسی شخصیت مردان

کارل راجرز

کارل راجرز (1902-1987) یک روانشناس انسان گرا بود که معتقد بود همه افراد  تمایل به بالفعل شدن دارند. انگیزه ای برای تحقق بخشیدن به پتانسیل فردی که برانگیختن رفتار است. راجرز افراد سالم را  کاملاً کارآمد خواند و این افراد را افرادی توصیف کرد که آماده تجربه هستند، در لحظه زندگی می کنند، به قضاوت خود اعتماد دارند، احساس آزادی می کنند و خلاق هستند.

یادداشتی از منوباز

شخصیت ما را همان چیزی می سازد که هستیم، بنابراین جای تعجب نیست که چرا هم در علم و هم در زندگی روزمره منشأ چنین جذابیتی بوده است. نظریه های مختلف شخصیت که توسط روانشناسان مختلف ارائه شده است به ما کمک کرده است تا درکی عمیق تر و غنی تر از آنچه که هر فرد را منحصر به فرد می کند به دست آوریم.
با یادگیری بیشتر در مورد این نظریه ها، می توانید بهتر درک کنید که چگونه محققان روانشناسی شخصیت را می شناسند و همچنین سؤالاتی را که تحقیقات آینده ممکن است بررسی کنند، در نظر بگیرید.

دیدگاه خود را ثبت نمایید.