thumb

چگونه از طریق هوش عاطفی مهارت های رهبری خود را ارتقا دهید؟

چگونه تیم شما احساس شادی، حمایت و بهره‌وری بیشتری خواهد داشت؟

همه ما می دانیم که رهبری فقط رسیدن به اهداف یا رسیدن به قله نیست. وقتی یک رهبر خوب را تصور می کنیم، به کسی فکر می کنیم که می تواند الهام بخش، انگیزه دهنده، راهنما، حمایتگر و همدل با کارکنان خود باشد. آنها می توانند با مردم در سطح عمیق تری ارتباط برقرار کنند. این نیاز به هوش هیجانی دارد.

جری کولونا، مربی رهبری و نویسنده کتاب "راه اندازی مجدد: رهبری و هنر بزرگ شدن" می گوید: هوش هیجانی اساساً توانایی درک احساسات خود است که به نوبه خود ما را قادر می سازد تا احساسات دیگران را بشناسیم و با آنها همدلی کنیم.

ما نمی توانیم اهمیت هوش هیجانی در رهبری را اغراق کنیم. در واقع، یک مطالعه تحقیقاتی در سال 2014 اشاره می کند که تفاوت بین یک فرد باهوش و یک رهبر باهوش، هوش هیجانی آنهاست.

در این مقاله به بررسی اهمیت هوش هیجانی در رهبری و همچنین چند استراتژی برای توسعه هوش هیجانی شما و به کارگیری آن در سناریوهای رهبری می پردازیم.

در یک نگاه

هوش عاطفی چاشنی ای است که به ما کمک می کند تا رهبرانی موثر، دلسوز و موفق باشیم. تحقیقات به ما نشان می دهد که رهبری در قرن بیست و یکم به همان اندازه که در مورد ضریب هوشی است به EQ نیز مربوط می شود.

خودآگاهی برای ارتقاء سطح مهارت های رهبری ما کلیدی است. با توجه به واکنش های عاطفی خود، بهتر می توانیم بفهمیم که دیگران از کجا آمده اند. گوش دادن فعالانه به صحبت های دیگران و درخواست بازخورد از هم تیمی ها می تواند به ما کمک کند تا با احساسات دیگران بیشتر هماهنگ شویم.

اهمیت هوش هیجانی در رهبری

اینها برخی از دلایل اهمیت هوش هیجانی در رهبری هستند:

  • ارتباط موثر: هوش هیجانی به ما کمک می کند تا با همدلی ارتباط برقرار کنیم. اگر واقعاً بتوانیم بفهمیم کسی از کجا آمده است، می توانیم پیام و سبک ارتباطی خود را به گونه ای تنظیم کنیم که بیشترین تأثیر را در آن موقعیت داشته باشیم.
  • افزایش انگیزه: هوش هیجانی به ما کمک می کند تا بفهمیم چه چیزی باعث می شود هر یک از اعضای تیم تیک بزنند. درک علایق و اهداف یک نفر می تواند به ما کمک کند تا آنها را تشویق کنیم تا بهترین کار خود را انجام دهند، که اغلب منجر به بهره وری بیشتر می شود.
  • تصمیم گیری بهتر: تصمیم گیری موثر فقط به منطق مربوط نمی شود. احساسات نیز نقش بسزایی در آن دارند. هوش عاطفی به ما کمک می کند تا تصمیماتی بگیریم که نه تنها روی کاغذ منطقی هستند، بلکه برای همه کسانی که درگیر کار هستند احساس خوبی می دهد.
  • حفظ بیشتر کارکنان: هوش عاطفی به ما کمک می کند با کارمندان ارتباط برقرار کنیم و با آنها پیوند برقرار کنیم. اگر کارکنان احساس کنند دیده می شوند، ارزش دارند و مورد حمایت قرار می گیرند، احتمال بیشتری وجود دارد که در کنار هم بمانند.

  • مدیریت تضاد موفق: تعارض در هر تیم یا سازمانی اجتناب ناپذیر است. هوش هیجانی به ما کمک می کند تا با موفقیت میانجیگری کنیم و تعارضات را حل کنیم. رهبران اساساً باید چسبی باشند که تیم را کنار هم نگه می دارد و کارها را روان نگه می دارد.
  • حساسیت فرهنگی بهبود یافته: در محیط کاری که به طور فزاینده ای متنوع و جهانی شده است، داشتن هوش هیجانی به ما کمک می کند تا در محیط های کاری با حساسیت فرهنگی حرکت کنیم. به ما کمک می کند تا دیدگاه های مختلف را قدر بدانیم و به آنها احترام بگذاریم و محیطی فراگیر را برای همه ایجاد کنیم.

هوش هیجانی یک ویژگی مهم در رهبران است زیرا همه ما انسان هستیم و احساسات بخش بزرگی از انسان بودن را تشکیل می دهند. رهبری بدون تحمل احساسات انسانی باعث رهبری وحشتناک می شود. (جری کولونا، مربی رهبری)

IQ(ضریب هوش) زمانی استاندارد طلایی در تعیین موفقیت در نظر گرفته می شد. با این حال، تحقیقات اکنون نشان می دهد که IQ تنها 20٪ در موفقیت نقش دارد، در حالی که EQ(ضریب عاطفی) 80٪ کمک می کند. EQ یک کیفیت حیاتی در رهبران قرن 21 محسوب می شود.

توسعه مهارت های هوش هیجانی

این چند استراتژی است که می تواند به شما در توسعه مهارت های هوش هیجانی کمک کند:

  • خودآگاهی خود را بهبود بخشید: کولونا می‌گوید: هوش هیجانی از درک احساسات و واکنش‌های خود نسبت به موقعیت‌ها ناشی می‌شود، تنها در این صورت است که می‌توانید واقعاً بدانید که شخص دیگری چه احساسی دارد و نسبت به تجربیات عاطفی آنها حساس باشید. او توصیه می کند که عادت کنید با خودتان بنشینید و به احساسات خود توجه کنید تا خودآگاهی ایجاد شود.
  • به طور فعال گوش کنید: همه ما مقصریم که در حین مکالمه گوش نمی کنیم. با این حال، گوش دادن فعال می تواند ابزار قدرتمندی باشد. هنگامی که با کسی صحبت می کنید، گوش دادن فعالانه به او، توجه کامل به او و تأمل در کلماتش را به او اختصاص دهید. خود را به جای آنها قرار دهید تا بهتر درک کنید که ممکن است در یک موقعیت خاص چه احساسی داشته باشند.

  • قبل از واکنش مکث کنید: همه ما در زمان های هیجانی خود چیزهایی گفته‌ایم که آرزو می‌کنیم آن‌ها را نگفته بودیم. عادت مکث کردن را قبل از پاسخ دادن به موقعیت های احساسی ایجاد کنید و به خودتان زمان بدهید تا پاسخی متفکرانه را انتخاب کنید. اگر هنوز آماده پاسخگویی نیستید، همیشه می توانید به شخص بگویید که با او تماس خواهید گرفت.
  • سبک ارتباطی خود را تطبیق دهید: روی تطبیق سبک ارتباطی خود با موقعیت های مختلف کار کنید. جذابیت ممکن است در برخی موقعیت‌ها بهتر عمل کند، اما در برخی موقعیت‌ها ممکن است قاطعیت لازم باشد. مهم این است که حال و هوای درستی داشته باشید.
  • ارائه بازخورد سازنده: اگرچه این کار بد است، اما گاهی اوقات مجبوریم به مردم بازخورد منفی بدهیم. بازخورد را به شیوه ای سازنده و حمایتی ارائه دهید و به جای سرزنش، بر بهبود تمرکز کنید.
  • به دنبال بازخورد باشید: بازخورد باید دو طرفه باشد. به طور مرتب از اعضای تیم خود در مورد سبک رهبری خود بازخورد بگیرید. از آنها بپرسید که چگونه می توانید بهتر عمل کنید و آنها را تشویق کنید که، بدون هیچ مانعی با شما صادق باشند.
  • از تجربه بیاموزید: کولونا می گوید: توسعه هوش هیجانی یک فرآیند مداوم است. در موقعیت های چالش برانگیز فکر کنید تا زمینه های بهبود و رشد را شناسایی کنید.

  • فرهنگ تیمی مثبت را تقویت کنید: کار در یک محیط سمی می تواند فوق العاده استرس زا و بی انگیزه باشد. این مهم است که از موقعیت خود به عنوان یک رهبر برای ایجاد یک فرهنگ تیمی مثبت استفاده کنید. محیطی را ایجاد کنید که در آن ارتباط آزاد و همکاری ارزش قائل شود. فعالیت های تیم سازی را برنامه ریزی کنید که به پیوند تیم کمک می کند.
  • تمرین ذهن آگاهی: مدیتیشن و تمرینات تمرکز حواس می تواند به بهبود خودآگاهی و حساسیت عاطفی شما کمک کند. کولونا می گوید: توسعه هوش هیجانی فرآیندی بی پایان است که با درون نگری تغییر می کند و رشد می کند.
  • الگوهای خود را تقلید کنید: به بهترین رئیسی که تا به حال داشته اید فکر کنید، احتمالاً این کسی است که چالش های شما را درک کرده، موفقیت های شما را جشن می گیرد و با همدلی به گفتگوهای دشوار نزدیک می شود. از خود بپرسید که در یک موقعیت معین چه کاری انجام می دهند.
  • کاوش در منابع: چندین کتاب، مقاله و کارگاه آموزشی وجود دارد که با هدف کمک به افرادی که در موقعیت های رهبری هستند، هوش هیجانی را بهبود می بخشند. علاوه بر کاوش در این منابع، دریافت مشاوره و راهنمایی از یک مربی یا مربی رهبری در منوباز نیز مفید باشد.

کاربرد هوش هیجانی در سناریوهای رهبری

اینها سناریوهایی هستند که ممکن است به عنوان یک رهبر با آنها روبرو شوید، و همچنین پیشنهادهایی در مورد نحوه مدیریت آنها با هوش هیجانی هستند.

ساختن یک تیم جدید

تصور کنید که رهبری یک تیم جدید با اعضایی با سوابق مختلف شخصی و حرفه ای را بر عهده دارید. هیچ کس واقعاً کسی را نمی شناسد و همه هنوز کاملاً در یک گروه نیستند.

برای شناخت هر فرد و درک نقاط قوت آنها وقت بگذارید. جلسات منظم تیمی را برنامه ریزی کنید که در آن افراد درباره استراتژی ها، ایده ها و مسائل بحث می کنند. همکاری و کار گروهی را تشویق کنید. از طریق فعالیت های تیم سازی، فضایی را برای افراد ایجاد کنید تا با یکدیگر پیوند برقرار کنند.

مقابله با تغییر

تصور کنید شرکت شما در حال گذراندن یک تجدید ساختار اساسی است که باعث عدم اطمینان در بین تیم شما می شود. همه خیلی استرس دارند و مضطرب هستند و نمی دانند که این برای آنها چه معنایی دارد.

بیشتر بخوانید: 10 تفاوت افراد با استرس کمتر و افرادی که استرس بیشتری دارن!

علناً به تغییرات رسیدگی کنید، تا جایی که اجازه دارید اطلاعات را به اشتراک بگذارید. صادقانه به سوالات پاسخ دهید، احساسات مربوط به آن را تصدیق کنید و حمایت خود را ارائه دهید. به طور فعال تیم را در فرآیند انتقال مشارکت دهید.

بازخورد دادن

شاید یکی از سخت ترین بخش های یک کار دادن بازخورد منفی به کسی باشد. شما نمی خواهید احساسات آنها را جریحه دار کنید، اما باید کاری را که باید انجام دهید، انجام دهید.

به جای اینکه فقط به اشتباهات اشاره کنید، گفتگو را با شناخت تلاش آنها شروع کنید. سعی کنید بازخورد خاصی ارائه دهید و به جای انتقاد بر بهبود تمرکز کنید. هر گونه حمایت یا منابعی را که برای انجام بهتر نیاز دارند به آنها پیشنهاد دهید.

رسیدگی به تعارضات تیمی

اگر در تیم شما درگیری وجود داشته باشد، می تواند منجر به تنش و فشار شود. تعارض همه را در معرض خطر قرار می دهد و احساسات به شدت بالا می روند.

موضوع را از هر زاویه ای درک کنید. ناامیدی همه را بپذیرید و به نگرانی های آنها رسیدگی کنید. مردم را دور هم جمع کنید تا راه حلی عادلانه و منصفانه پیدا کنند. محیطی ایجاد کنید که همه احساس کنند شنیده می شوند.

بیشتر بخوانید: درمان ناامیدی، 10 راهکار برتر برای غلبه بر ناامیدی

مدیریت یک بحران

تیم شما به طور ناگهانی با یک بحران غیرمنتظره روبرو می شود. مردم مطمئن نیستند که چه کاری انجام دهند یا چگونه با آن رفتار کنند.

مهم این است که آرام و خونسرد بمانید. مسئولیت را برعهده بگیرید و برنامه ریزی کنید. به همه دستورات واضح بدهید تا بدانند چه کاری انجام دهند. استرسی که همه احساس می کنند را بپذیرید، اما به آنها نشان دهید که از توانایی آنها برای غلبه بر چالش مطمئن هستید.

بیشتر بخوانید: چگونه استرس و اضطراب را حل کنیم؟

جشن گرفتن دستاوردها

تیم شما یک پروژه چالش برانگیز را با موفقیت به پایان رسانده یا به یک هدف اصلی دست یافته است.

برای جشن گرفتن موفقیت با تیم وقت بگذارید. همه اعضای تیم را صدا بزنید و سهم آنها را بشناسید. جایزه دادن به دستاوردهای آنها را به عنوان نقطه ای در نظر بگیرید.

یادت باشه

ما می توانیم مهارت های رهبری خود را با کار بر روی هوش هیجانی خود ارتقا دهیم. این یک روند مستمر است و اگر به کار خود ادامه دهیم، می‌توانیم به مرور زمان در آن بهتر شویم. مهم است که با احساسات خود و همچنین افراد اطرافمان هماهنگ شویم، بنابراین بتوانیم با همدلی و حساسیت رهبری کنیم.

دیدگاه خود را ثبت نمایید.