thumb

22 فیلمی که هر بازاریاب و مارکتری باید ببیند.

به عنوان یک بازاریاب، مهم است که در جریان آخرین ترندها باشید. شما به عنوان یک بازاریاب و مارکتر با بازاری سر و کار دارید که به سرعت در حال تغییر است، در نتیجه باید همیشه به روز باشید و آموزش ببینید تا بتوانید پر قدرت ادامه دهید. احتمالا می پرسید چگونه؟ با فیلم دیدن هم آموزش می‌بینید و هم استراحت و تفریح می‌کنید درسته؟
پس اگر شما هم به استراحت نیاز دارید یکی از این 22 فیلم را انتخاب کنید تا به عنوان یک بازاریاب هم از آن لذت می‌برید و هم از آنها یاد می‌گیرید!

اگه به فیلم و سینما علاقه‌مندین این مقاله رو از دست ندین؛ فیلم و سینما؛ معرفی انواع ژانر و 10 فیلم سینمایی برتر دنیا

1.    خانواده جونز

تماشای فیلم The Joneses برای همه بازاریابان واجب است. این فیلم نگاهی دقیق‌تر به یک خانواده چهار نفره و زندگی به ظاهر عادی آنها در حومه ای مرفه در ایالات متحده دارد.
در ظاهر، آنها خانواده کاملی به نظر می رسند. آنها هر چیزی را که شما دوست دارید داشته باشید، دارند. در واقع آنها حتی یک خانواده واقعی هم نیستند، درواقع بازاریاب‌ و بازیگرانی هستند که با ترفندی که در فیلم «بازاریابی خود» یا «بازاریابی پنهان» نامیده می‌شود، کار می‌کنند.
اعضای خانواده و سبک زندگی آنها الهام بخش افرادی است که سبک زندگی مدرن را می خواهند و سپس محصولاتی را که خانواده‌های موفق دارند، خریداری می کنند.
این فیلم بینش شگفت انگیزی از نحوه تفکر و عملکرد مردم در مواجهه با این نوع بازاریابی ارائه می‌دهد. نگاهی منحصر به فرد به فشار همسالان و نحوه تأثیرگذاری ما بر یکدیگر، به ویژه کسانی که به آنها نزدیک هستیم، می‌پردازد.

 
2.    آنچه زنان می‌خواهند.

فیلم جز فیلم های کمی قدیمی‌تر است که در مورد مرد بازاریابی است که روزی شوکی الکتریکی را تجربه می کند و شروع به شنیدن همه چیزهایی می کند که زنان به آن فکر می کنند. فیلم به این می پردازد که چگونه او یاد می گیرد به صدای زنان گوش دهد و با خواسته های آنها سازگار شود. چه در حرفه و چه در زندگی خصوصی.
این فیلم را تماشا کنید تا بینش خود را در مورد  اینکه چگونه می‌توانید به گونه‌ای بازاریابی کنید که برای کسانی که می‌خواهید به آنها دسترسی پیدا کنید، جذاب باشد، ببینید. فقط دانستن کافی نیست، بلکه باید درک کنید.

3.     از اینکه سیگار می کشید متشکرم!

فیلم متشکرم برای سیگار کشیدن درباره یک لابی است که سعی می کند تصویری مثبت از سیگار کشیدن ایجاد کند.
شخصیت اصلی سیگار کشیدن را جذاب جلوه می دهد و بنابراین بدون اینکه بداند آن را بازاریابی می کند. یکی از لحظات اوج فیلم زمانی است که او را در یک مدرسه ابتدایی می بینند که به بچه ها می گوید سیگار کشیدن آنقدرها هم بد نیست…
احتمالاً سعی نمی‌کنید فرزندانتان را وادار به سیگار کشیدن کنید، اما این داستان بیشتر درباره این است که مردم چگونه می‌خواهند آنچه را که مردم به آنها می‌گویند باور کنند. این درس بزرگی است که چگونه می توان "هر چیزی" را به بازار عرضه کرد.

 
4.    چگونه دوست پسر خود را در 10 روز از دست بدهیم.

شاید قبلا این فیلم را دیده باشید؟ اما آیا به عنوان یک بازاریاب تماشایش کردید؟
این فیلم در مورد مردی است که قصد دارد زنی را برای برنده شدن در مسابقه به دام بیاندازد. بحث این است که او می تواند هر چیزی را بفروشد، حتی خودش. پیچیدگی داستان این است که زنی که او سعی می‌کند متقاعد کند، پروژه کوچکی هم وی در دست اجرا دارد، این که او را مجبور کند که از او متنفر شود.
این فیلم نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید افکار و احساسات مردم را با فشار دادن دکمه‌های مناسب تحریک کنید.

 
5.    استیو جابز (Steve Jobs)

آیا این فیلم در مورد استیو جابز را دیدید؟ همه چیز در مورد اوج و فرودهای او در اپل و به ویژه بازگشت بسیار موفق او به شرکت است.
فیلمی که نشان می دهد چیزها خود به خود نمی فروشند. شما باید به مردم نشان دهید که بدون محصول شما نمی توانند زندگی کنند. به‌عنوان یک بازاریاب یا فروشنده، می‌توانید از این که چگونه استیو جابز تشخیص داد مردم واقعاً چه چیزی می‌خواهند، چیزهای زیادی یاد بگیرید.

 
6.    مانی بال

بر اساس یک داستان واقعی، این فیلم درباره یک تیم بیسبال با منابع مالی محدود است. با استفاده از ریاضیات و داده‌ها، مدیر استراتژی آن‌ها نحوه خرید بازیکنان را تغییر می‌دهد. همیشه اولین بازیکنانی که به ذهن خطور می کند، ارزش بالاتری ندارند. استراتژی جدید نتایج شگفت‌آوری را برای تیم به همراه می‌آورد. مشابه بازاریابی درونگرا، این تصمیمات بر اساس تجزیه و تحلیل داده‌ها و اقدامات مبتنی بر آنها، به موفقیت منجر می‌شود.
این فیلم یک مثال عالی از این است که چگونه بازاریابی شما می تواند بازده قابل توجهی را در سرمایه گذاری شما به ارمغان بیاورد، حتی اگر بیشترین بودجه را نداشته باشید. داده های کلیدی را تجزیه و تحلیل کنید و می توانید رقبا را شکست دهید.

 
7.     مردم دیوانه (Crazy People)

فیلم Crazy People در سبک کمدی سیاه قرار دارد و به نظر می‌رسد که پیام اصلی آن ارتباط با صداقت در تبلیغات و بازاریابی است. در طول داستان، مدیر تبلیغاتی به نام ایمور ریتش (با بازی دادلی روبرتسون) که از استرس ناشی از دروغ‌های مدام در کارش خسته شده، به صورت اجباری در یک بخش روانپزشکی قرار می‌گیرد.

اگر شما علاقه مند به این نیستید که بخاطر استرس، کارتون به بخش روانپزشکی بکشه، این مقاله رو از دست ندید؛ 8 تمرین تنفسی برای کاهش اضطراب و استرس و افزایش آرامش شما


در این بخش، او با بیماران دیگری آشنا می‌شود که هر کدام دارای ویژگی‌های منحصر به فردی هستند. او در این گروه متوجه می‌شود که به جای اینکه تبلیغات را با اطلاعات دروغین پر کنند، می‌توانند با صداقت و تبلیغات واقعی، موفقیت بیشتری کسب کنند.
درس‌های بازاریابی و مارکتینگی این فیلم عبارتند از:
1.    صداقت بهترین استراتژی: تبلیغات و مارکتینگی که بر اساس صداقت و حقیقت ساخته شده باشند، می‌توانند به جلب اعتماد مشتریان و ایجاد رابطه دوطرفه مثبت کمک کنند.
2.    تبلیغات هوشمندانه: به جای تلاش برای فریب مخاطبان، انتخاب تبلیغات با محتوای جذاب و منطقی که نیازها و خواسته‌های واقعی مشتریان را برطرف کند، به نفع برند خواهد بود.
3.    آگاهی از مشتریان: درک عمیق از نیازها و ترجیحات مشتریان اساسی است. این به بازاریابان کمک می‌کند تا کمپین‌های خود را به گونه‌ای طراحی کنند که واقعاً بر اساس مخاطبان مورد نظر باشد.
4.    نقدهای به نظام تبلیغاتی: فیلم با نشان دادن نقاط ضعف و مسائل جسارت‌آمیز در صنعت تبلیغات، به بازتابی از نظام تبلیغاتی جوامع مدرن می‌شود و بر ضرورت تغییر و بهبود در این حوزه تأکید می‌کند.
در کل، Crazy People با طنز و ذکر موارد تلخ، به مخاطبان یادآوری می‌کند که در دنیای تبلیغات، راه موفقیت از طریق صداقت و تعامل صادقانه با مشتریان است.
 پس همیشه راستگو باشید.

8.    مسابقه تلویزیونی (Quiz show)

فیلم Quiz Show  بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است و به یک فاجعه مرتبط با برنامه‌های تلویزیونی مسابقاتی می‌پردازد که صنعت تبلیغات را به شدت تحت تأثیر قرار داد. زمانی که علاقه به برنامه‌های مسابقات زمان‌های گذشته افزایش یافت، تهیه‌کنندگان این برنامه‌ها شروع به پرداخت به شرکت‌کنندگان کردند، با وعده دادن اینکه سوالاتی را خواهند پرسید که شرکت‌کنندگان از قبل جواب آنها را می‌دانند.
به زودی، مردم شک کردند که آیا رقابت ممکن است دستکاری شود و این موضوع به آشوب منجر شد.


درس‌هایی که از این فیلم در زمینه بازاریابی و مارکتینگ می‌توان گرفت عبارتند از:
•    اثرات پول بر تصمیمات: فیلم نشان می‌دهد که چگونه امکان دریافت پول به عنوان جایزه می‌تواند تصمیمات افراد را تحت تأثیر قرار دهد و چگونه این اثر می‌تواند اخلاقیات را تغییر دهد.
•    تأثیرات اخلاقی در بازاریابی: داستان فیلم به واقعیت پیوسته از اینکه تقلب در رقابت‌ها چگونه می‌تواند نقض اصول اخلاقی و اعتماد عمومی را ایجاد کند، اشاره دارد. این مسئله به بازاریابان یادآوری می‌کند که باید همواره از راهکارهای اخلاقی در فعالیت‌هایشان استفاده کنند.
•    پیچیدگی روابط انسانی: فیلم نشان می‌دهد که انسان‌ها به طور متنوعی عمل می‌کنند و گاهی اوقات اتفاقات و تصمیمات به سادگی نمی‌توانند در قالب سیاه و سفید دسته‌بندی شوند. این امر به بازاریابان یادآوری می‌کند که نیاز به درک عمقی از مخاطبان و مشتریان دارند.
•    پیچیدگی در مواجهه با چالش‌ها: این فیلم نشان می‌دهد که مواجهه با مسائل مختلف و چالش‌های پیچیده نیاز به تفکر انعطاف‌پذیری و برخورد مناسب دارد. در بازاریابی نیز، ممکن است با مسائل پیچیده و غیرمنتظره مواجه شوید که نیاز به استراتژی‌ها و تصمیمات هوشمندانه دارند.

9.    نیمه ماه مارس

The Ides of March، یا نیمه ماه مارس، فیلمی پرطرفدار و محبوب است که در طول یک کمپین جعلی برای انتخابات ریاست‌جمهوری در ایالات متحده رخ می‌دهد. داستان حول محور مدیریت کمپینی است که افتخار و اعتماد به نفس فراوان خود را جلب کرده و این امر باعث مخالفت با اصول و اخلاق می‌شود. به عبارت خود او: "من هر کار و کلامی را انجام می‌دهم اگر به آن باور داشته باشم، اما باید به علت باور داشته باشم."
این فیلم نشان می‌دهد که چقدر آسان است که خارج از خطوط قرار گیرید اگر فکر کنید می‌توانید پیش بروید. در این فیلم درس‌های مهمی در زمینه بازاریابی و مارکتینگ قابل یادگیری است:
•    اهمیت اصول و اخلاق: این فیلم به خوبی نشان می‌دهد که در دنیای بازاریابی و سیاست، اصول و اخلاق به عنوان یک راهنمای اساسی برای رفتار باید محافظت شوند. فردی که در هیجان لحظه‌ها به این اصول پایبند نمی‌ماند، ممکن است از بازی خارج شود.
•    تأثیر اهتمام به هویت: شخصیت اصلی فیلم با فرهنگ مدیریت کمپینی که در آن به خود اجازه می‌دهد تا افتخار و اعتماد به نفس خود را به مراتب بیشتر از اصول و اخلاق قرار دهد، مواجه است. این نشان می‌دهد که در بازاریابی، حفظ هویت و اصالت برند از اهمیت بالایی برخوردار است.
•    هوشمندی در مدیریت ازدحام: فیلم نشان می‌دهد که چگونه در شرایط دشوار و جلب توجه، تصمیمات هوشمندانه و مدیریت مناسب از اهمیت زیادی برخوردار است. بازاریابان نیز در مواجهه با رقابت شدید و شرایط نامطلوب باید توانایی مدیریت ازدحام را داشته باشند.
•    برنامه‌ریزی و پیش‌بینی: اهمیت برنامه‌ریزی و پیش‌بینی در فیلم به خوبی مشهود است. از بازاریابان نیز انتظار می‌رود که با توجه به شرایط محیطی و رفتار مخاطبان، برنامه‌ریزی دقیق و پیش‌بینی صحیح داشته باشند.

10.     دایره (The Circle)

The Circle، فیلمی که در سال 2017 منتشر شد، درباره دختری است که در یک شرکت فناوری در سیلیکون ولی استخدام شده و جزء آزمایشی می‌شود هدفش حذف کامل زندگی خصوصی است.
درس‌های بازاریابی و مارکتینگی قابل یادگیری از The Circle عبارتند از:
•    اهمیت حفظ حریم خصوصی: این فیلم به خوبی نشان می‌دهد که چگونه حریم خصوصی افراد یک جامعه در دنیای مدرن به چالش کشیده می‌شود. در بازاریابی و مارکتینگ، حفظ حریم خصوصی مشتریان و احترام به آن به عنوان یک اصل اساسی مورد تأکید قرار می‌گیرد.
•    پویایی قدرت شرکت‌های فناوری: این فیلم نشان می‌دهد که شرکت‌های فناوری چقدر توانمندی دارند و چگونه می‌توانند با بهره‌گیری از داده‌ها و اطلاعات مشتریان، تأثیر گذار باشند. این نکته برای بازاریابان نشان‌دهنده اهمیت دسترسی به اطلاعات مشتری و مدیریت آنها است.


•    تأثیر GDPR در بازاریابی: این فیلم به دلیل منتشر شدن قوانین GDPR (تحت عنوان توافقنامه‌ی عمومی حفاظت از داده در اروپا) در ماه مه 2018، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. این قانون به شرکت‌ها مسئولیت‌های بیشتری در حفظ حریم خصوصی مشتریان و مدیریت داده‌ها می‌آورد. بازاریابان نیاز به تنظیم استراتژی‌ها و سیاست‌ها درخصوص مدیریت داده‌ها دارند.
•    پیش‌بینی آینده بازاریابی داده محور: The Circle نشان‌دهنده این است که چگونه بازاریابی داده محور و تکنولوژی‌های هوش مصنوعی در آینده ممکن است شکل بگیرد. بازاریابان نیاز دارند تا با پیشرفت تکنولوژی و تغییرات قوانین مربوط به حریم خصوصی، بهبودهای مداوم در استراتژی‌های دیجیتال خود ایجاد کنند.
مقایسه شرکت در این فیلم با شرکت های واقعی مانند گوگل، فیس بوک و اپل کار سختی نیست. شاید این خط داستانی در برخی زمینه ها دور از واقعیت نباشد.

11.    مستند هنر و کپی (Art & Copy)

 Art & Copy یک مستند سال 2009 است که به دنیای تبلیغات می‌پردازد و ذهنیت برخی از خلاق‌ترین و تأثیرگذارترین حرفه‌ایان تبلیغات را بررسی می‌کند. این فیلم به طور کلی به دنیای خلاقیت در تبلیغات نگاهی می‌اندازد و پشت پرده کمپین‌های تبلیغاتی معروف و افرادی که آن‌ها را ابداع کرده‌اند، را نشان می‌دهد.
درس‌های بازاریابی و مارکتینگی که از این فیلم می‌توان گرفت، عبارتند از:
•    خلاقیت و ابداع در تبلیغات: مستندArt & Copy نشان می‌دهد که چگونه خلاقیت و ابداع در تبلیغات می‌تواند تأثیر بسیاری بر جذب توجه مخاطبان داشته باشد. این نکته به بازاریابان یادآوری می‌کند که ایده‌ها و راهکارهای خاص و خلاقانه می‌توانند برند آنها را از سایرین متمایزتر کنند.


•    نقش انسان در تبلیغات: مستند به طور جامع نشان می‌دهد که چگونه افراد خلاق در صنعت تبلیغات با تأثیرگذاری بر روی فرآیند خلقی و اجرای کمپین‌ها نقش دارند. این امر به بازاریابان تأکید می‌کند که تشویق به همکاری و تجربه افراد خلاق در تیم‌های تبلیغاتی می‌تواند بر موفقیت کمپین‌ها تأثیر گذار باشد.
•    نقش برندسازی در تبلیغات: مستند به تبیین نقش برندسازی در تبلیغات می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه ساختار یک برند قوی می‌تواند به تأثیرگذاری بیشتر تبلیغات کمک کند. این نکته بر اهمیت توسعه و حفظ هویت برند در استراتژی‌های بازاریابی تأکید می‌کند.
•    نقش داستان در تبلیغات: مستند به تأکید بر نقش داستان در تبلیغات می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه افراد خلاق می‌توانند از قدرت داستان‌سازی برای ایجاد اتصال عاطفی با مخاطبان استفاده کنند. این نکته مهم بر اهمیت ارتباطات معنوی و داستان‌های جذاب در تبلیغات تأکید می‌کند.

12.    جوی (Joy)

Joy فیلمی درام و بیوگرافی است که در سال 2015 منتشر شد و داستان زنی به نام جوی را روایت می‌کند که به عنوان بنیان‌گذار و مادرخوانده یک امپراطوری تجاری قدرتمند برجسته شد. این فیلم به تجربیات و تحولات زندگی این کارآفرین موفق می‌پردازد و در طول داستان، درس‌هایی قابل توجه در زمینه بازاریابی و مارکتینگ ارائه می‌دهد.
درس‌های بازاریابی و مارکتینگی که از فیلم Joy قابل یادگیری است، عبارتند از:
•    پشتکار و تصمیم: در دنیای کسب و کار، موفقیت نیازمند پشتکار و تصمیم قوی است. جوی به عنوان یک زن پرانرژی و با اراده نشان می‌دهد که با پشتکار و تصمیم، می‌توان به دستاوردهای بزرگی دست یافت.
•    خلاقیت و ابتکار: Joy با طراحی یک ماپ نوآورانه، به دنیای تجارت و بازاریابی وارد می‌شود. این نشان می‌دهد که خلاقیت و ابتکار در تولید محصولات یا خدمات جدید می‌تواند در موفقیت تجاری نقش مهمی ایفا کند.


•    توسعه چندجنبه‌ای: در بازاریابی، افراد موفق باید با چندین چالش و رقابت همزمان روبرو شوند. Joy در فیلم نشان می‌دهد که برای دست‌یافتن به موفقیت، باید با چندین جبهه مختلف همزمان مقابله کرد و توانست به موفقیت برسد.
•    عمل فوری: یکی از درس‌های مهم این فیلم این است که اگر ایده‌ای در ذهن دارید، باید فوراً به عمل بپردازید. صبر نکنید تا نوبت شما برسد. Joy با فوریت و تصمیم‌گیری خود، ایده‌اش را به عمل تبدیل کرد و به موفقیت رسید.
به طور کلی، Joy یک داستان الهام‌بخش است که نشان می‌دهد چگونه با پشتکار، خلاقیت و عمل فوری می‌توان در دنیای کسب و کار به موفقیت دست یافت.

13.    کارآموز (The Intern)

The Intern یک فیلم کمدی درام است که در سال 2015 منتشر شد. داستان آن حول محور یک کارآموز مسن به نام بن ویتا (با بازی رابرت دنیرو) در یک شرکت فناوری جدید در نیویورک می‌چرخد. این کارآموز مسن به عنوان فردی با تجربه و آموزه‌های زندگی برای کمک به توسعه یک استارتاپ بازنشسته قرار می گیرد. در طول فیلم، ارتباط میان نسل‌ها و درک ارزش‌های مختلف زندگی بحرانی است.

5 دلیل مهم برای اهمیت کارآموزی

درس‌های بازاریابی و مارکتینگی که از فیلم The Intern  قابل یادگیری هستند، شامل:
•    ارتباطات میان نسلی: فیلم نشان می‌دهد که چگونه ارتباطات میان نسلی می‌تواند به تقویت تیم‌ها و توسعه کسب و کار کمک کند. بازاریابان باید بتوانند با دقت به نیازها و ارزش‌های مختلف نسل‌ها پاسخ دهند تا بازاریابی مؤثری داشته باشند.


•    ترکیب تجربه و نوآوری: با وجود فرهنگ استارتاپی و نیاز به نوآوری، فیلم نشان می‌دهد که ترکیب تجربه و نوآوری می‌تواند به موفقیت تجاری منجر شود. این نکته به بازاریابان یادآوری می‌کند که تجربه‌های گذشته همچنان ارزشمند هستند و می‌توانند به تحول و پیشرفت کسب و کار کمک کنند.
•    ارزش انسانی و مشتری‌مداری: با کشف ارتباط بین بن ویتا (کارآموز مسن) و جوان‌ترها در شرکت، فیلم اهمیت ارتباط انسانی و مشتری‌مداری را تأکید می‌کند. در بازاریابی، ارتباطات قوی و درک نیازهای مشتریان اساسی برای موفقیت است.
•    توجه به کیفیت زندگی کاری: فیلم به مسائل مرتبط با تعادل بین کار و زندگی شخصی اشاره دارد. این نکته به بازاریابان یادآوری می‌کند که ارائه یک محیط کاری مطلوب و توجه به کیفیت زندگی کاری می‌تواند به جذب و نگهداری استعدادها کمک کند.
در کل، The Intern با تمرکز بر روی ارتباطات انسانی، ترکیب تجربه و نوآوری و ارزش‌های مشتری‌مداری درس‌های مفیدی در حوزه بازاریابی و مارکتینگ ارائه می‌دهد.

14.    موسس (The Founder)

 The Founder یک فیلم درام بیوگرافی است که در سال 2016 منتشر شد و داستان ری کروک، فروشنده ای که رستوران سریع‌ترین غذای برادران مک‌دونالد را به یکی از بزرگترین شرکت‌های رستورانی جهان تبدیل کرد، را روایت می‌کند. این داستان با ترکیب طمع، پیشروی و بی‌رحمی نشان می‌دهد چگونه ری کروک توانست با شروع یک معامله فرانچایز، شرکت مک‌دونالدز را تبدیل به یک امپراتوری جهانی کند.
درس‌های بازاریابی و مارکتینگی که از فیلم The Founder قابل یادگیری هستند، شامل:
•    اهمیت تنظیم توافقات: این فیلم تأکید دارد که تنظیم توافقات صحیح و قابل اجرا امری بسیار حیاتی در تجارت است. در بازاریابی و مارکتینگ، افراد باید به دقت به توافقات مالی، حقوقی و تجاری خود توجه کنند تا مطمئن شوند که هر دو طرف از معامله بهره‌مند می‌شوند.

•    بازیگری در یک سناریوی برد-برد: در این فیلم، اهمیت ایجاد یک سناریوی Win-Win یا برنده-برنده برای هر دو طرف معامله مورد بحرانی قرار می‌گیرد. این نکته به بازاریابان یادآوری می‌کند که یک معامله موفق، باید به نفع هر دو طرف باشد تا رابطه تجاری پایداری ایجاد شود.
•    پایبندی به توافقات قابل اجرا: در فیلم، نشان داده می‌شود که اگر توافقات قابل اجرا نباشند، مشکلات و تضادها ایجاد می‌شوند. این تجربه به بازاریابان یادآوری می‌کند که باید از توافقاتی که نه تنها به طرف مقابل بلکه به شرکت یا کسب‌وکار خود هم آسیب می‌زنند، پرهیز کنند.
•    عدم تسلیم در فشار: فیلم نشان می‌دهد که چگونه کروک در مقابل فشارها و انتظارات مختلف، تصمیمات مستقل و زیرساخت‌های معقولی اتخاذ کرده است. این درس برای بازاریابان مهم است که در فشارها و شرایط دشوار، به تصمیمات عاقلانه و مدروسانه دست یابند.
در کل، The Founderنشان می‌دهد که در دنیای تجارت، ایجاد توافقات قابل اجرا و پایبندی به اصول اخلاقی و تجاری مهمترین عناصر موفقیت است.

15.    شبکه اجتماعی (The Social Network)

اول آگاهی از برند، بعد درآمد.
The Social Network یک فیلم درام بر اساس داستان واقعی ایجاد شبکه اجتماعی فیس‌بوک توسط مارک زاکربرگ است. فیلم در سال 2010 منتشر شد و یکی از بهترین فیلم های این دهه است. داستان فیلم در دانشگاه هاروارد شروع می‌شود که مارک زاکربرگ شبکه اجتماعی فیس‌بوک را ایجاد می‌کند و سپس با دعاوی حقوقی از طرف دوقلوهایی که ادعا می‌کنند ایده آنها را دزدیده است و همچنین با دیگر هم‌موسس که به دلیل مسائل تجاری از شرکت استخدام می‌شود، مواجه می‌شود.
درس‌های بازاریابی و مارکتینگی که از فیلم The Social Network قابل یادگیری هستند، شامل:
•    تاکید بر آگاهی: در این فیلم، مارک زاکربرگ تاکید دارد که برای ایجاد محصولات گرانقدر و موفق، آگاهی از نیازها و ترجیحات کاربران اولویت دارد. این اصل در بازاریابی نیز اهمیت دارد؛ زیرا برای جذب مخاطبان و مشتریان، لازم است ابتدا نیازها و خواسته‌های آنها را بشناسیم.


•    تاکید بر بهبود محصول: در فیلم، زاکربرگ مخالفت با ایده اضافه کردن تبلیغات به فیس‌بوک به منظور افزایش درآمد داشت. به جای آن، تمرکز او بر روی بهبود محصول و ایجاد یک محصول عالی بود. این نکته به بازاریابان یادآوری می‌کند که ابتدا باید یک محصول یا خدمات عالی ارائه دهند و سپس به بهبود درآمد فکر کنند.
•    ترکیب ایده‌آل با تجارت: زاکربرگ در فیلم از ایده اضافه کردن تبلیغات به فیس‌بوک جلوگیری می‌کند تا تمرکزش را بر روی تجربه کاربری بگذارد. این ترکیب ایده‌آل با تجارت نشان‌دهنده این است که در بازاریابی، اهمیت ارتقاء تجربه مشتری و همچنین رشد تجاری و درآمد وجود دارد.
•    اهمیت ارتباطات: در فیلم، روابط انسانی، مخاطب و کاربران فیس‌بوک به عنوان عناصر کلیدی مورد تأکید قرار می‌گیرند. این نکته به بازاریابان یادآوری می‌کند که برقراری ارتباطات مثبت با مخاطبان و ایجاد جوانب انسانی در تبلیغات و بازاریابی می‌تواند تأثیرگذار باشد.
در کل، The Social Network نشان می‌دهد که برای موفقیت در دنیای بازاریابی و مارکتینگ، توجه به نیازها و ترجیحات مشتریان، ترکیب ایده‌آل با تجارت، ارتقاء محصول و ارتباطات مثبت اساسی هستند.

16.    سقوط بزرگ (The Big Short)

تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید.
سقوط بزرگ فیلمی درام و کمدی بر اساس رویدادهای واقعی از سال 2008 است که به برخوردهای بانکی و بحران مسکن در ایالات متحده پرداخته و داستان گروهی از سرمایه‌گذاران را روایت می‌کند که به طریقی منحصر به فرد از فروپاشی اقتصادی آینده سود کسب کردند. داستان از دید چند نفر از سرمایه‌گذاران بازده و باهوش، از جمله مایکل بوری، جرد ونت، و مارک بائوم، روایت می‌شود.
درس‌های بازاریابی و مارکتینگی که از فیلم سقوط بزرگ می‌توان یادگرفت:
•    تنوع در سرمایه‌گذاری: یکی از اصول اصلی که این فیلم به آن اشاره می‌کند، اهمیت تنوع در سرمایه‌گذاری است. در دنیای بازاریابی نیز، تمرکز بر روی یک مشتری یا بازار ممکن است باعث مخاطرات زیادی شود. باید تنوع در استراتژی‌ها و مشتریان حفظ شود تا در مقابل تغییرات بازار مقاومت داشته باشیم.
•    پیش‌بینی و عمل به موقع: مایکل بوری در فیلم به عنوان یک پیش‌بین تجارت مسکن شناخته می‌شود که به موقع تغییرات در بازار را درک کرده و به اقداماتی برای مقابله با بحران اقتصادی آینده پرداخته است. در بازاریابی نیز، توانایی در پیش‌بینی تغییرات در نیازها و خواسته‌های مشتریان می‌تواند به موفقیت کمک کند.


•    احتیاط در استفاده از منابع: این فیلم نشان می‌دهد که حتی اگر یک فرصت جذاب به نظر برسد، احتیاط در استفاده از منابع و سرمایه‌ها ضروری است. در بازاریابی، اگرچه افزایش فرصت‌ها مهم است، اما نباید تمام منابع را در یک مشتری یا فرصت واحد سرمایه‌گذاری کنیم.
•    تعامل با فشارهای خارجی: در فیلم، مایکل بوری با فشارهای زیادی از سوی سرمایه‌گذاران مواجه می‌شود اما به اصرار خود و تصمیم به عمل به موقع، او تصمیم درستی می‌گیرد. در بازاریابی نیز، توانایی مقاومت در برابر فشارهای خارجی و اتخاذ تصمیمات مستقل مهم است.
در کل، The Big Short به اهمیت تنوع، پیش‌بینی، احتیاط در مدیریت منابع، و تعامل با فشارهای خارجی در دنیای بازاری اشاره می کند.
17.    در جست و جوی خوشبختی


18.    وال استریت


19.    گرگ وال استریت


20.     فارست گامپ


21.    تلقین


22.     بالا در هوا Up in the Air

دیدگاه خود را ثبت نمایید.