10 حقیقت جالب روانشناسی در مورد شخصیت
شخصیت چیزی است که ما را به آن چیزی که هستیم تبدیل می کند. شخصیت ما تقریباً بر هر بخش از زندگی ما تأثیر می گذارد، از کارهایی که برای کار و سرگرمی ها انتخاب می کنیم و نحوه تعامل ما با خانواده گرفته تا انتخاب دوستان و شرکای عاشقانه.
اما چه عواملی بر شخصیت ما تأثیر می گذارد؟ آیا میتوانیم شخصیت خود را تغییر دهیم یا ویژگیهای کلی ما در طول زندگی یکسان باقی میمانند؟
از آنجایی که شخصیت موضوع بسیار جالبی است، یکی از موضوعاتی است که در روانشناسی بسیار مورد تحقیق قرار گرفته است. به لطف تمام مطالعاتی که در مورد نظریه شخصیت انجام شده است، روانشناسان چیزهای زیادی را در مورد مواردی که بر شخصیت ما تأثیر می گذارد و همچنین نحوه تأثیر شخصیت ما بر رفتار ما آموخته اند.
بیایید نگاهی به برخی از جالب ترین حقایق روانشناسی در مورد شخصیت بیندازیم.
1. ترتیب تولد می تواند بر شخصیت تأثیر بگذارد، اما چقدرش را مطمئن نیستیم!
این ایده که ترتیب تولد خواهر و برادر بر شخصیت تأثیر می گذارد، جدید نیست. شاید شنیده باشید که فرزندان اول "رئیس" یا "مسئولیت پذیر" هستند، در حالی که فرزندان آخر "غیر مسئولیت پذیر" و "تکانشی" هستند. اما آیا علمی برای حمایت از این کلیشه ها وجود دارد؟ برای دههها، کتابهای روانشناسی پاپ اثرات ترتیب تولد بر شخصیت را تبلیغ میکردند، اما ما واقعاً هیچ مدرک محکمی برای حمایت از این نظریه نداشتیم.
این ایده به یک روانشناس اتریشی به نام آلفرد آدلر برمی گردد که در دهه 1960 مفهوم ترتیب تولد را مطرح کرد. با این حال، او در واقع هیچ مطالعه ای در مورد آن انجام نداد. آدلر در واقع احساس میکرد که ترتیب تولد روانی شما یعنی اینکه چگونه خود را در خانوادهتان قرار میدهید، احتمالاً تأثیر بیشتری بر شما داشته است تا ترتیب تحت اللفظی که در آن عضوی از خانوادهتان شدهاید.
از زمانی که آدلر ایده خود را مطرح کرد، مطالعات علمی انجام شده است که نشان می دهد عواملی مانند ترتیب تولد و اندازه خانواده ممکن است بر شخصیت ما تأثیر بگذارد.
به عنوان مثال، یک مطالعه نشان داد که ترتیب تولد ممکن است بر انتخاب دوستان و شرکای عاشقانه شما تأثیر بگذارد. بنابراین، فرزندان اول تمایل به ارتباط برقرار کردن با سایر اولادها، وسط ها با سایر وسط ها و فرزندان آخر با فرزندان آخر دارند.
یک مطالعه نشان داد که فرزندان اول تمایل به رهبری دارند و ویژگیهایی مانند ثبات عاطفی را نشان میدهند، اما به نظر نمیرسد پیوندهای معنیداری برای هیچ یک از موقعیتهای ترتیب تولد دیگر وجود داشته باشد.
تحقیقات همچنین نشان میدهد که بسیاری از کلیشههایی که معمولاً با ترتیب تولد مرتبط هستند، مانند رئیس بودن فرزندان اول، قابل اجرا نیستند.
یک مطالعه بیش از 5000 نفر از آمریکا، تقریبا 4500 نفر از بریتانیا و بیش از 10000 نفر از آلمان را مورد بررسی قرار داد تا ببیند ترتیب تولد شرکت کنندگان بر شخصیت آنها تأثیر واقعی دارد یا خیر.
شرکت کنندگان در مورد پنج بعد گسترده شخصیت: برون گرایی، روان رنجورخویی، موافق بودن، وظیفه شناسی و گشودگی، اطلاعاتی را که خودشان گزارش دادند به محققان دادند.
محققان دریافتند که اگرچه فرزندان اول در تستهای هوش امتیاز بهتری کسب میکنند، شواهد کمی برای حمایت از ارتباط واقعی بین ترتیب تولد و شخصیت افراد وجود دارد.
مطالعه دیگری که روی دانشآموزان دبیرستانی انجام شد، هیچ ارتباط واقعی بین ترتیب تولد و ویژگیهای شخصیتی یا هوش پیدا نکردند.
در حالی که این تحقیق به این معنی نیست که ترتیب تولد تأثیری بر شخصیت ندارد، اما نشان می دهد که هنوز چیزهای زیادی در مورد چگونگی ارتباط آنها نمی دانیم.
2. شخصیت در طول زندگی نسبتاً پایدار است.
آیا فکر می کنید که شخصیت شما می تواند در طول زمان تغییر کند یا خلق و خوی اولیه شما مثل سنگ ثابت است؟ مطالعات بلندمدت شخصیت نشان میدهد که بخشهای اصلی شخصیت ما در طول زندگی ثابت میمانند.
به گفته محقق پل تی کوستا جونیور، شخصیت ما با افزایش سن نسبتاً ثابت می ماند. در مقاله ای در نیویورک تایمز، کاستا گفت: "آنچه در طول زندگی تغییر می کند، نقش ها و مسائلی است که برای شما اهمیت دارد. مردم ممکن است فکر کنند شخصیت آنها با افزایش سن تغییر کرده است، اما این عادات آنها است که تغییر می کند، قدرت آنها تغییر می کند. و سلامتی، مسئولیت ها و شرایط آنها، نه شخصیت اصلی آنها."
مطالعات نشان دادهاند که بسیاری از ویژگیهای شخصیتی که در کودکی ایجاد میکنیم، در بزرگسالی نیز وجود خواهند داشت.
سه جنبه از شخصیت ما که با افزایش سن تغییر می کند عبارتند از: اضطراب، دوستی و اشتیاق برای تجربه های جدید.
محققان خاطرنشان کردهاند که با افزایش سن، برونگرایی و روانرنجوری کاهش مییابد، در حالی که وظیفهشناسی و توافقپذیری افزایش مییابد. گشاده رویی در نوجوانی و جوانی به اوج خود می رسد و بعداً در بزرگسالی کاهش می یابد.
همانطور که گفته شد، مطالعات همچنین نشان داده اند که به نظر نمی رسد سن محدودی وجود داشته باشد که در آن دیگر نتوانید تغییرات شخصیتی را تجربه کنید، حتی تا 70 سالگی و بالاتر.
تغییر هم لزوما چیز بدی نیست. مطالعات نشان داده اند که تغییرات شخصیتی که بعداً در زندگی اتفاق می افتد اغلب می تواند مثبت باشد.
به عنوان مثال، یک مطالعه نشان داد که یکی از ویژگیهای اصلی که با افزایش سن بهتر میشود، سازگار بودن است. بنابراین، لزوماً با افزایش سن بدخلقتر نمیشوید.
افراد مسنتر ممکن است احساس کنند بهتر میتوانند «زندگی را آنطور که میآید» بپذیرند و از چیزهای کوچک قدردانی کنند، بدون اینکه در مورد چیزهایی که وقتی جوانتر بودند استرس داشتند.
به عنوان مثال، برونگرایی و روان رنجوری تمایل به کاهش دارند در حالی که وظیفه شناسی و توافق پذیری تمایل به افزایش دارند. باز بودن در دوران نوجوانی و جوانی به اوج خود می رسد و در بزرگسالی بعدی کاهش می یابد.
3. شخصیت شما ممکن است با بیماری های خاصی مرتبط باشد.
در گذشته، تئوریهای زیادی وجود داشت که نشان میداد ویژگیهای ذهنی خاص با بیماریهای جسمی مرتبط است. برای مثال، خصومت و پرخاشگری اغلب با بیماری قلبی مرتبط است.
وقتی مورد آزمایش قرار گرفت، برخی از مطالعات ارتباط احتمالی را نشان دادند، اما برخی دیگر هیچ مدرکی برای حمایت از این ایده که شخصیت میتواند بر سلامت جسمانی تأثیر بگذارد، به دست نیاوردند.
محققان از یک تکنیک آماری به نام متاآنالیز برای بررسی مطالعات مربوط به ارتباط بین شخصیت و بیماری استفاده کرده اند. از طریق بررسیها، آنها برخی از ارتباطهایی را که قبلاً متوجه آنها نشده بود، بین ویژگیهای شخصیتی عصبی و چند بیماری خاص کشف کردهاند: سردرد، آسم، آرتریت، زخم معده و بیماری قلبی.
ما می دانیم که استرس می تواند ذهن شما و بقیه بدن شما را خراب کند. بنابراین، اگر شما فردی هستید که نمی توانید استرس را به خوبی مدیریت کنید، منطقی است که به مرور زمان بر سلامت جسمی و روانی شما تأثیر بگذارد.
برخی از مطالعات نشان دادهاند که ویژگیهای شخصیتی شما حتی میتواند پیامدهای سلامتی بلندمدت شما را پیشبینی کند. به عنوان مثال، چقدر احتمال دارد به بیماریهای مزمن پزشکی مبتلا شوید یا محدودیتهای حرکتی عملکردی داشته باشید.
یکی از نمونههای شخصیت نوعA است. افرادی سختگیر، رقابتپذیر، بیصبر و حتی گاهی پرخاشگر هستند. یک مطالعه نشان داد که افرادی که ویژگیهای نوعA بیشتری را گزارش میکنند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به فشار خون بالا هستند. وضعیت سلامتی شان بیشتر تحت تأثیر سطوح استرس قرار می گیرد.
شخصیت شما حتی می تواند بر مدت زمان زندگی شما تأثیر بگذارد: یک مطالعه نشان داد که کمرویی می تواند با طول عمر کوتاه تر مرتبط باشد. مطالعه دیگری بر روی بیش از 26000 شرکتکننده نشان داد افرادی که امتیاز بالایی در ویژگیهایی مانند آرامش، همدلی، آراستگی، کنجکاوی و بلوغ کسب کردهاند، و همچنین دارای تکانشگری پایینی هستند، در طی 50 سال خطر کمتری برای مرگ به هر دلیلی داشتند.
بیشتر بخوانید: چگونه تیپ شخصیتی شما بر سلامت شما تأثیر می گذارد.
4. حیوانات خانگی شما هم شخصیتی دارند.
بسیاری از صاحبان حیوانات خانگی احساس می کنند حیوانات خانگی آنها دارای شخصیت هایی هستند که آنها را کاملاً منحصر به فرد از سایر اعضای نژاد خود می کند. اگر نظر شما نیز همین است، ممکن است تحقیقاتی برای حمایت از این برداشت شما از حیوان همراه وفادارتان انجام شود.
حیوانات تقریباً از هر گونه ای، گربه و سگ گرفته تا عنکبوت، پرنده و فیل، دارای شخصیت خاص خود هستند. آنها ترجیحات، رفتارها و خصلت های خود را دارند که بی شباهت به ما نیست، اغلب نیز در طول زندگی آنها یکسان است.
در حالی که برخی از منتقدان استدلال می کنند که این ما هستیم که این ویژگی های انسانی را به حیوانات می دهیم (آنتروپومورفیسم) محققین شخصیت حیوانات، الگوهای رفتاری ثابتی را مشاهده کردهاند که میتوان آنها را بهطور علمی اندازهگیری و آزمایش کرد، که تا حدی به ادعاها اعتبار میدهد.
به عنوان مثال، سام گاسلینگ روانشناس در دانشگاه تگزاس-آستین رفتار حیوانات را به طور گسترده مورد مطالعه قرار داده است. یکی از اکتشافات غیرعادیتر که او انجام داده این است که کفتارهای نر تمایل بیشتری به «گربههای ترسناک» عصبی دارند و مادهها غالبتر هستند. این مشاهده در واقع منطقی است، زیرا کفتارهای ماده از نظر جسمی بزرگتر از نر هستند.
گاسلینگ همچنین در مورد اینکه چگونه رفتارهای مختلف حیوانات ممکن است برای انسان کاملا آشنا به نظر برسد، فکر کرده است.
گاسلینگ میگوید: «در حالی که یک انسان درونگرا پنج شنبه شب در خانه میماند یا در مهمانی اصولا تنها در جایی نشسته است، اختاپوس در حین تغذیه در لانهاش میماند و سعی میکند با تغییر رنگ خود را پنهان کند».
البته، بسیاری از ما کفتار را به عنوان حیوان خانگی نداریم، اما تحقیق در مورد طیف گسترده ای از حیوانات به ما کمک می کند تا بفهمیم که چگونه شخصیت ممکن است در گونه های مختلف بدرخشد.
مطالعات انجام شده بر روی حیواناتی که به احتمال زیاد آنها را حیوان خود می نامید، به ویژه سگ ها، نشان داده است که برخی نژادها واقعاً دارای ویژگی های خاصی هستند و این در ژن های آنهاست.
به عنوان مثال، یک مطالعه بیش از 14000 سگ (101 نژاد مختلف) را مورد بررسی قرار داد که با "مسابقه شخصیت حیوان خانگی" امتیاز داده شده بودند (معیاری که محققان برای کمک به تعیین کمیت صفات توله ها به آن دست یافتند). سپس، آنها سعی کردند ویژگی های شخصیتی را با داده های جمع آوری شده از DNA سگ تطبیق دهند.
هنگامی که محققان به صفات و ژنتیک بر اساس نژاد نگاه کردند، متوجه شدند که به نظر می رسد برخی از ویژگی ها با ژن های خاصی مرتبط هستند. بنابراین، تعجب آور نبود که مشاهده شد ویژگی هایی مانند آموزش پذیری بسیار قابل وراثت باشد.
چیزی که شگفتانگیز بود این بود که ژنهای مرتبط با ویژگیهایی مانند آموزشپذیری در سگها در نقاط مشابهی در DNA یافت شدند که اگر به DNA انسان نگاه میکردید، ویژگیهایی مانند هوش را پیدا میکردید.
محققان خاطرنشان کردند که این مطالعه محدود بود و به این منظور نبود که بگوییم صفات خاصی را می توان به طور قطع با نژادهای خاصی مرتبط کرد. در عوض، این فقط نشان می دهد که هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری در مورد چگونگی شکل گیری شخصیت در حیوانات وجود دارد و ممکن است برای ما بیشتر از آنچه تصور می کنیم آشنا باشد.
5. انتخاب حیوان خانگی شما ممکن است با شخصیت شما مطابقت داشته باشد.
آیا خود را بیشتر یک «شخص سگ ای» می دانید یا یک «شخص گربه ای»؟ طبق یک مطالعه، پاسخ شما ممکن است شخصیت شما را آشکار کند.
گاسلینگ، حیوانات خانگی و شخصیت انسان را نیز مورد مطالعه قرار داده است.
در مطالعه ای که روی 4500 نفر انجام شد، محققان از شرکت کنندگان پرسیدند که آیا آنها "مشخص سگ ای" هستند یا "شخص گربه ای". شرکتکنندگان یک فرم نظرسنجی را نیز پر کردند که ویژگیهای شخصیتی گستردهای مانند وظیفهشناسی، گشودگی، روان رنجوری و موافق بودن را اندازهگیری می کرد.
محققان دریافتند افرادی که به عنوان "شخص سگ ای" شناخته می شوند، برونگراتر و مشتاق تر برای راضی نگه داشتن دیگران هستند، در حالی که افرادی که خود را "شخص گربه ای" توصیف می کنند، بیشتر درونگرا و کنجکاو هستند.
گاسلینگ میگوید که نتایج میتواند ارزش واقعی داشته باشد. به عنوان مثال، درمان افراد با کمک حیوانات خانگی. با استفاده از غربالگری شخصیت، درمانگران ممکن است بتوانند افراد نیازمند را با حیواناتی که به بهترین وجه برای شخصیت آنها مناسب هستند، مطابقت دهند.
تحقیقات همچنین نشان داده است که وقتی شخصیت شما با حیوان خانگی شما مطابقت دارد، ممکن است پیوند شما با آنها قوی تر شود. برای مثال، افرادی که احساس میکردند ویژگیهای شخصیتی مشترک با حیوانات خانگی شان دارند، گزارش کردند که بیشتر به آنها وابسته هستند.
6. (احتمالا) پنج ویژگی اصلی شخصیتی وجود دارد.
محققان مدتهاست که در مورد اینکه واقعاً چه تعداد از ویژگیهای شخصیتی وجود دارد بحث کردهاند. گوردون آلپورت پیشنهاد کرد که بیش از 4000 ویژگی شخصیتی متمایز وجود دارد، در حالی که ریموند کتل پیشنهاد کرد که تنها 16 ویژگی وجود دارد.
اگر تاکنون تست شخصیت آنلاین انجام داده باشید، به احتمال زیاد با "پنج بزرگ" روبرو شده اید. بسیاری از محققین شخصیت، با نظریه پنج عاملی شخصیت موافق اند. این نظریه شامل پنج بعد شخصیتی گسترده است که شخصیت انسان را می سازد:
امروزه، بسیاری از محققین شخصیت، از نظریه پنج عاملی شخصیت حمایت می کنند که پنج بعد شخصیتی گسترده را که شخصیت انسان را تشکیل می دهند، توصیف می کند:
- برون گرایی
- توافق پذیری
- وظیفه شناسی
- روان رنجوری
- باز بودن
در اینجا چند کلمه دیگر وجود دارد که در این دسته بندی های ویژگی های شخصیتی قرار می گیرند:
- برونگرایی: اجتماعی، برونگرا
- توافق پذیری: مهربان، همدل
- باز بودن: خلاق، کنجکاو
- وظیفه شناسی: متفکر، کمک کننده
- روان رنجوری: غمگین، مضطرب
همه این صفات در یک طیف وجود دارند، و همه ما از نظر اینکه چقدر شبیه هر صفت هستیم یا نیستیم، در یک محدوده قرار می گیریم.
به عنوان مثال، برخی از ما به سمت "برونگرا"، نزدیکتر هستیم و دوست داریم در کنار افراد دیگر باشیم. برخی از ما در نقطه مقابل قرار داریم و بیشتر درونگرا هستیم، جایی که باید تنها باشیم و زمانی برای شارژ مجدد داشته باشیم.
این جاهایی است که ما بیشتر به یک انتهای طیف متمایل می شویم تا انتهای دیگر که می توانیم قوی ترین ویژگی هایمان را ببینیم. با این حال، برخی از محققان اشاره کردهاند که اگرچه پنج بزرگ ممکن است ایدهای از شخصیت شما بدهد، اما چیزهای زیادی برای تعیین ویژگیهای شما وجود دارد.
به عنوان مثال، تجربیات زندگی، ژنها، فرهنگی که در آن بزرگ شدهاید و در آن زندگی میکنید، و سلامت کلی جسمی و روانی شما بر ویژگیهای شخصیتی شما در زمانهای مختلف زندگیتان تأثیر میگذارد.
اگر در نوجوانی در آزمون بیگ پنج شرکت کردید و زمانی که به میانسالی رسیدید دوباره آن را امتحان کردید، ممکن است تعجب کنید که برخی از جنبه های شخصیت شما تغییر کرده است در حالی که برخی دیگر تقریباً به همان شکل باقی مانده اند.
7. چرا آنچه را دوست دارید، دوست دارید و آنچه را دوست ندارید، دوست ندارید.
ممکن است بدیهی به نظر برسد که شخصیت شما بر ترجیحات شخصی شما تأثیر می گذارد، اما ممکن است واقعاً تأثیر شخصیت شما بر روی چیزهایی که دوست دارید و نمی خواهید، داشته باشد. از انتخاب دوستان گرفته تا سلیقه شما در موسیقی، شخصیت منحصر به فرد شما می تواند تقریباً بر هر انتخابی که در زندگی روزمره انجام می دهید تأثیر بگذارد.
به عنوان مثال، تحقیقات نشان می دهد که شخصیت شما ممکن است در ترجیحات سیاسی شما نقش داشته باشد. مطالعهای که توسط محققان دانشگاه تورنتو انجام شد نشان داد افرادی که محافظهکار هستند امتیاز بالاتری در ویژگیهای شخصیتی مانند نظم دارند و افرادی که خود را لیبرال معرفی میکنند از نظر همدلی بالاتر هستند.
با نگاهی به نتایج، محققان پیشنهاد کردند که از آنجایی که شخصیتهای ما ممکن است ما را به حفظ نظم یا ابراز همدلی سوق دهند، میتوانند بر تصمیم ما برای رأی دادن به یک نامزد دیگر تأثیر بگذارند.
گفته میشود، شخصیت و اولویتها همه چیز نیستند. ما هنوز قدرت انتخاب داریم.
به عنوان مثال، حتی اگر ترجیح میدهید که همه چیز ثابت بماند، ممکن است به نامزدی رای دهید که تغییری را پیشنهاد میکند که به جامعه شما نظم میدهد، برای مثال، قرار دادن چراغ راهنما در یک تقاطع آشفته و هرج و مرج.
از سوی دیگر، حتی اگر عموماً در مورد تجربیات جدید هیجانزده هستید، ممکن است از نامزدی حمایت نکنید که میخواهد کاری را در جامعه شما انجام دهد که باعث احساس محدودیت میشود به عنوان مثال، اجرای مقررات منع رفت و آمد در شهر ساعت 8 عصر.
و در حالی که ممکن است ترجیحات خود را برای نوع کاری که دوست داریم انجام دهیم، بدانیم، همیشه به این معنی نیست که این کار برای ما در زندگی انجام خواهد شد. احتمالاً حداقل یک شغل داشته اید که دوست نداشتید یا احساس می کردید که باید خود واقعی خود را در آن پنهان کنید.
در واقعیت، ما همیشه این شانس را نداریم که شغلی را انتخاب کنیم که به خوبی با شخصیت ما سازگار باشد. و حتی اگر این کار را انجام دهیم، چیزی به نام "شغل کامل" وجود ندارد.
اما اگر این فرصت را دارید که در مورد تغییر شغل فکر کنید، نگاه کردن به شخصیت و ترجیحات خود می تواند به شما در یافتن یک تناسب بهتر کمک کند.
در واقع، نشانگر نوع مایرز بریگز (MBTI) یکی از محبوبترین تستهای شخصیت، در واقع برای کمک به زنانی طراحی شده بود که برای اولین بار در زندگیشان شغل پیدا میکردند در حالی که شوهران، پدران و برادرانشان در جنگ جهانی اول در حال جنگ بودند. تا متوجه شوند در چه نوع کاری خوب هستند و چه کاری را دوست دارند انجام دهند.
8. شبکه های اجتماعی لزوماً شخصیت واقعی شما را پنهان نمی کنند.
وقتی به شبکههای اجتماعی فکر میکنیم، اغلب تصور میکنیم که اکثر مردم نسخهای ایدهآل از زندگی خود را ارائه میکنند. انجام این کار به اندازه کافی آسان است زیرا می توانیم آنچه را که می خواهیم به اشتراک بگذاریم (یا نه) را انتخاب کنیم.
خواه فیلتر کردن یک سلفی قبل از پست کردن یا التماس از یک دوست برای برداشتن برچسب ما در عکسی باشد که چندان جذاب نیست، ما این توانایی را داریم که تصویری را که به صورت آنلاین با ما مرتبط است، انتخاب کنیم. همچنین میتوانیم آنچه را که میگوییم به شدت کنترل کنیم، به عنوان مثال، یک نظر را تا زمانی که دقیقاً به یادداشت مناسب برسد ایجاد کنیم.
حتی اگر فکر کنیم در حال انجام اقداماتی برای پنهان کردن خود واقعی مان به صورت آنلاین هستیم، نمایه های شبکه های اجتماعی ما ممکن است در واقع چیزهای بیشتری را در مورد اینکه واقعاً ما چه کسی هستیم به مردم بگوید.
با کمال تعجب، یک مطالعه نشان داد که پروفایل فیسبوک شما در انتقال شخصیت واقعی شما بسیار خوب است.
گاسلینگ، محققی که شخصیت حیوانات را مورد مطالعه قرار داد، همچنین تحقیقات زیادی در مورد شخصیت انسان انجام داده است.
در یک مطالعه، محققان به پروفایل آنلاین 236 فرد در سن دانشگاهی در ایالات متحده نگاه کردند. 23 نفر از شرکتکنندگان پرسشنامههایی را پر کردند که برای اندازهگیری ویژگیهای شخصیتی از جمله پنج بزرگ (برونگرایی، توافقپذیری، وظیفهشناسی، روان رنجورخویی، و گشودگی) طراحی شده بود.
سپس ناظران در این مطالعه شخصیت شرکت کنندگان را بر اساس پروفایل های آنلاین رتبه بندی کردند. سپس مشاهدات با نتایج پرسشنامه های شخصیتی که شرکت کنندگان گرفته بودند مقایسه شد. محققان دریافتند که ناظران تنها با نگاه کردن به نمایه فیس بوک آنها می توانند متوجه شخصیت واقعی یک فرد شوند.
گاسلینگ گفت که یکی از دلایلی که پلتفرمهای شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام و سایرین به بخش بزرگی از زندگی ما تبدیل شدهاند، احتمالاً این است که به ما اجازه میدهند خودمان را به اشتراک بگذاریم که هستیم.
گاسلینگ میگوید: «اول، به صاحبان نمایه اجازه میدهد تا دیگران را بدانند که هستند و با انجام این کار، نیاز اساسی به شناخته شدن توسط دیگران را برآورده میکند. دوم، به این معنی است که بینندگان نمایه احساس میکنند میتوانند به اطلاعاتی که از پروفایلهای شبکههای اجتماعی آنلاین جمعآوری میکنند اعتماد کنند و اعتماد آنها را به کل سیستم افزایش دهد.»
هنگامی که سایر محققان به پیوندهای بین نحوه استفاده ما از شبکه های اجتماعی و شخصیت ما نگاه کردند، همچنین دریافتند که به نظر می رسد فعالیت های خاصی با ویژگی های خاصی مرتبط است.
یک تجزیه و تحلیل از مطالعات نشان داد که افراد برون گرا تمایل دارند زمان بیشتری را صرف تعامل با دیگران در شبکه های اجتماعی کنند، در حالی که افرادی که امتیاز بالایی در وظیفه شناسی کسب کرده اند، تمایل دارند زمان زیادی را صرف فعالیت های اجتماعی برای یادگیری در مورد دیگران کنند.
مطالعات همچنین نشان دادهاند که کلماتی که برای برقراری ارتباط در شبکههای اجتماعی استفاده میکنیم ممکن است تحت تأثیر شخصیت ما نیز باشد. به عنوان مثال، در یک مطالعه، کلماتی مانند «عشق» و «پارتی»، پستهای افراد با برونگرایی بیشتر را پیشبینی میکردند، در حالی که کلماتی مانند «خانواده» و «هفته» پستهای افرادی با ویژگیهای وظیفهشناسی بیشتر را پیشبینی میکردند.
شخصیتی که ممکن است به درستی در شبکه های اجتماعی نشان داده نشود؟ روان رنجوری. مطالعات نشان دادهاند که افرادی که امتیاز بالایی در ویژگیهای عصبی دارند، تمایل دارند نسخههای معتبر کمتری از خود را به صورت آنلاین ارائه کنند.
برخی از مطالعات در واقع ویژگی های شخصیت روان رنجور را با اتکا به شبکه های اجتماعی مرتبط می دانند که حتی ناسالم است و با احساسات شدیدFOMO انتظارات یا مقایسه های غیر واقعی مشخص می شود.
9. شرایط سلامت روانی وجود دارد که بر شخصیت تأثیر می گذارد.
تخمین زده می شود که 9.1٪ از بزرگسالان در ایالات متحده دارای علائم حداقل یک اختلال شخصیت هستند. دو مورد از شایع ترین اختلالات شخصیت، اختلال وسواس فکری اجباری و اختلال شخصیت مرزی هستند.
اختلالات شخصیت به خوشه های A، B و C دسته بندی می شوند.
اختلالات شخصیتی خوشه A آنهایی هستند که با افکار و رفتارهای غیرعادی همراه هستند. نمونه هایی از اختلالات شخصیتی خوشه A عبارتند از:
- اختلال شخصیت پارانوئید
- اختلال شخصیت اسکیزوئید
- اختلال شخصیت اسکیزوتایپی
اختلالات شخصیتی خوشه B آنهایی هستند که شامل احساسات، افکار و رفتارهای شدیدی هستند که اغلب به سرعت تغییر می کنند. نمونه هایی از اختلالات شخصیت خوشه B عبارتند از:
- اختلال شخصیت ضد اجتماعی
- اختلال شخصیت مرزی
- اختلال شخصیت هیستریونیک
- اختلال شخصیتی خودشیفتگی
اختلالات شخصیت خوشه C با اضطراب و رفتار ترس محور مشخص می شود. نمونه هایی از اختلالات شخصیت خوشه C عبارتند از:
- اختلال شخصیت اجتنابی
- اختلال شخصیت وابسته
- اختلال وسواس فکری عملی
با این حال، شخصیت شما تعیین نمی کند که آیا شما دچار اختلال شخصیت خواهید شد یا خیر. محققان میدانند که عوامل متعددی در ایجاد اختلالات شخصیت نقش دارند، از جمله:
- ژنتیک
- روابط با همسالان
- حساسیت بالا
- توهین کلامی
- ترومای دوران کودکی
محققان روانشناسی، بیشتر و بیشتر در مورد اختلالات شخصیت با هدف اطمینان از اینکه افراد می توانند تشخیص داده و درمان شوند، یاد می گیرند. پیشرفت تحقیقات به ما کمک می کند تا با انگ سلامت روان مبارزه کنیم و حتی برخی از باورها و تشخیص های قدیمی را که می دانیم تصویر کاملی از اختلالات شخصیت را که پیچیده هستند، نشان نمی دهند، تغییر داده است.
برای مثال، در جدیدترین بهروزرسانی کتابچه راهنمای ارائهدهندهها برای تشخیص بیماریهای روانی (DSM-5)، آنچه قبلاً «اختلال شخصیتی مشخص نشده است» با «اختلال شخصیت مشخص شده» جایگزین شد PD-TS برای در نظر گرفتن افرادی که دارای علائم اختلال شخصیت (یا حتی بیش از یک) هستند اما همه معیارهای تشخیص خاص را ندارند.
10. اینکه کاملاً توسط یک ویژگی شخصیتی مشخص شود بسیار نادر است.
روانشناس گوردون آلپورت ایده ویژگی های اصلی را مطرح کرد، ویژگی هایی که بر زندگی شما مسلط هستند تا جایی که شما را با آن می شناسند و حتی با آن شناسایی می شوند.
ایده جالبی بود، اما بسیار نادر است که این ویژگی ها به طور کامل یک فرد را تعریف کنند. برای اکثر مردم، شخصیت ترکیبی از ویژگی هاست. مواردی هستند که شالوده اصلی شخصیت آنها (ویژگی های مرکزی) و ویژگی های مربوط به ترجیحات، نگرش ها و رفتارهای موقعیتی (ویژگی های ثانویه) را تشکیل می دهند.
چند نمونه از ویژگیهای اصلی وجود دارد که در تاریخ به افراد مرتبط میشود، تا آنجا که نام آنها به اصطلاح دیگری برای یک نوع شخصیت تبدیل شده است.
در اینجا چند نمونه وجود دارد که احتمالاً از زندگی واقعی، افسانه و داستان شنیده اید:
- فرویدی
- ماکیاولیستی
- خودشیفته ظاهر
- دون خوان
- انیشتین
- مادر ترزا
- اسکروج
دیدگاه خود را ثبت نمایید.