ویژگی های کلیدی یک فرد کامل یا کاملاً کارآمد
یک فرد کامل یا کاملاً کارآمد با ایده روانشناختی خودشکوفایی پیوند نزدیکی دارد. فردی که به طور کامل و در همه ابعاد خود (چرخ زندگی متعادل) کار می کند می تواند به حداکثر پتانسیل خود در زندگی دست یابد.
به گفته کارل راجرز، روانشناس انسان گرا، یک فرد کامل یا کاملاً کارآمد با عمیق ترین و درونی ترین احساسات و خواسته های خود در تماس است. آنها احساسات خود را درک می کنند و به غرایز خود اعتماد عمیق دارند. توجه مثبت بی قید و شرط نقش اساسی در تبدیل شدن به یک فرد کاملاً کارآمد دارد.
این مقاله به آنچه روانشناس گفته است که به معنای عملکرد کامل است و ویژگی های افرادی که در این حالت هستند، می پردازد. همچنین برخی از استراتژیها را بررسی میکند که افراد میتوانند از آنها برای عملکرد کامل استفاده کنند.
بیشتر بخوانید: خودکارآمدی و چرا باور به خود مهم است؟
یک فرد کاملاً کارآمد چیست؟
افراد تمایل به بالفعل شدن دارند یا نیاز به دستیابی به پتانسیل کامل خود دارند. این مفهوم اغلب به عنوان خودشکوفایی شناخته می شود. یک فرد کاملاً کارآمد به طور مستمر در حال تلاش برای خودشکوفایی است.
خودشکوفایی چیست؟
اگر خود شکوفا هستید، به این معنی است که به پتانسیل کامل خود رسیده اید و کاملاً از زندگی قدردانی می کنید و شکرگزار هستید.
بیشتر بخوانید: 11 ویژگی افراد خود شکوفا
فردی که در مسیر خودشکوفایی قرار دارد، توجه مثبت بدون قید و شرط دیگران را دریافت کرده و برای ارزش خود شرطی قائل نیست. آنها می توانند احساسات خود را بیان کنند و کاملاً در معرض تجربیات متعدد زندگی هستند.
یک فرد کامل یا کاملاً کارآمد «زندگی وجودی» را پذیرفته است. به عبارت دیگر، آنها می توانند به طور کامل در لحظه زندگی کنند. آنها احساس آزادی درونی را تجربه می کنند و خلاقیت، هیجان و چالش را در آغوش می گیرند.
افرادی که در این حالت کاملاً کارآمد هستند در لحظه حال زندگی می کنند. آنها کاملاً از احساسات و عکس العمل های خود آگاه هستند، اما تحت تأثیر احساسات و عواطف خود نیستند. افراد کاملاً کارآمد "آزادانه، ذهنی، در رویارویی وجودی این لحظه از زندگی" زندگی می کنند.
سایر محققان افراد کاملاً کارآمد را انعطاف پذیر و همیشه در حال تکامل توصیف کرده اند. افرادی که کاملاً کار می کنند، خودپنداره ای دارند که ثابت نیست و دائماً اطلاعات و تجربیات جدید را دریافت می کنند.
یک فرد کاملاً کارآمد نه تنها تجربیات و اتفاقات جدید را به راحتی می پذیرد، بلکه می تواند در پاسخ به آنچه از آن تجربیات می آموزد تغییر کند. این افراد با احساسات خود در ارتباط هستند و تلاش آگاهانه ای برای رشد و دستیابی به حداکثر پتانسیل خود انجام می دهند.
یک فرد کاملاً کارآمد با چرخ زندگی متعادل به معنای داشتن شخصیت سالم است. افرادی که به طور کامل کار می کنند در لحظه زندگی می کنند و برای تجربیات جدید پذیرا هستند.
بیشتر بخوانید: چگونه اعتماد به نفس بیشتری داشته باشیم: 9 نکته موثر
ویژگی های افراد کاملاً کارآمد
افراد کاملاً کارآمد معمولاً دارای خصوصیات و ویژگی های خاصی هستند که به آنها کمک می کند تا با احساسات خود هماهنگ باشند و نیاز خود را برای رشد در آغوش بگیرند. یک فرد کاملاً کارآمد:
- معتقد است که آنها دارای هدف و خود هدایتی هستند.
- به تجربیات آنها اعتماد می کند، از آنها برای آگاهی دادن به ارزش ها استفاده می کند و تجربیات را انکار یا تحریف نمی کند.
- بدون اینکه حالت دفاعی بگیرد مسئولیت اعمال خود را بر عهده می گیرد.
- در هماهنگی با دیگران زندگی می کند و همکاری و احترام دارد.
- یک خودپنداره انعطاف پذیر و توانایی تغییر از طریق تجربه را حفظ می کند.
- خودبینی و پذیرش بی قید و شرط
- صراحت و بیان واقعی
- بازخورد دریافت می کند و مایل به ایجاد تغییرات واقع بینانه برای بهبود خود است.
- به نیازهای دیگران اهمیت می دهد.
- تاب آوری، هوش هیجانی و حل خلاقانه مسئله را نشان می دهد.
راجرز شکلی از درمان را ایجاد کرد که به عنوان درمان مشتری محور شناخته می شود. در این رویکرد، هدف درمانگر ارائه توجه مثبت بدون قید و شرط به مراجع است. هدف این است که مشتری از نظر عاطفی و روانی رشد کند و در نهایت به فردی کاملاً کارآمد تبدیل شود.
ایده های دیگر در مورد اینکه یک بزرگسال کارآمد به چه معناست.
به غیر از راجرز، ایدههای دیگری نیز در روانشناسی در مورد معنای بزرگسالی کارآمد وجود دارد.
- نظریه خودشکوفایی مازلو: خودشکوفایی در راس سلسله مراتب نیازهای آبراهام مازلو قرار دارد. افراد تنها زمانی می توانند به حالت خودشکوفایی برسند که نیازهای اساسی خود (فیزیولوژیکی، ایمنی، اجتماعی و احترام) را برآورده کنند. با این حال، از آنجایی که عوامل زیادی وجود دارد که تعیین می کند آیا یک فرد می تواند نیازهای خود را در زندگی برآورده کند، بسیاری از مردم هرگز به خودشکوفایی دست نمی یابند. منتقدان سلسله مراتب مازلو جایگزین هایی را پیشنهاد کرده اند که بر سایر دستاوردهای زندگی مانند مشارکت و فرزندپروری تمرکز دارد.
- نظریه روانی اجتماعی اریکسون: نظریه مراحل رشد اریک اریکسون از دوران نوزادی تا اواخر بزرگسالی امتداد دارد. مراحل شش تا هشت در بزرگسالی اتفاق میافتد و فرد باید با چالشهایی که در هر دوره رشد پیش میآید کار کند. به عنوان مثال، در طول مرحله ششم (صمیمیت در مقابل انزوا) که معمولاً از سن 19 تا 40 سالگی میگذرد، بزرگسالان باید مهارتهایی را که در مراحل اولیه توسعه دادهاند برای هدایت روابط نزدیک با دیگران به کار گیرند. موفقیت در این مرحله به این معنی است که فرد می تواند دوست داشته باشد و دوست داشته شود.
- تئوری خودتعیینی دسی و رایان: تئوری خودمختاری توسط ادوارد دسی و ریچارد رایان ابداع شد. این نظریه بیان می کند که اگر نیازهای او برای شایستگی، ارتباط و استقلال برآورده شود، می تواند «خود تعیین کننده» شود. برای اینکه شخص بتواند خود را تعیین کند، باید احساس کند که زندگی خود را تحت کنترل دارد، به توانایی خود در تسلط بر مهارت های جدید و ارتباط با دیگران اطمینان داشته باشد. مردم باید هم از انگیزه درونی خود و هم از شبکه ای از حمایت اجتماعی استفاده کنند تا به یک وضعیت تعیین کننده برسند.
چگونه به یک فرد کاملاً کارآمد تبدیل شویم؟
- در زندگی خود معنا پیدا کنید: یافتن یا دادن حس هدف و جهت به زندگی برای کمک به شما در تعریف ارزش های خود و زندگی بر اساس آنها کلیدی است. همچنین به شما انگیزه میدهد تا رشد کنید، تغییر کنید و اهدافی را تعیین کنید که با مسیری که میخواهید زندگیتان طی کند، هماهنگ باشد.
- تجربیات جدید را در آغوش بگیرید: بخش بزرگی از تبدیل شدن به یک فرد کاملاً کارآمد، باز شدن برای آزمایش چیزهای جدید است. در مدلی که به عنوان نظریه پنج عاملی شخصیت شناخته می شود، گشودگی یک بعد اصلی شخصیت در نظر گرفته می شود. افرادی که پذیرای چیزهای جدید هستند نیز تمایل دارند ذهنی باز و خلاق داشته باشند. آنها از یادگیری و تفکر در مورد ایده های جدید لذت می برند.
- ذهن آگاهی را تمرین کنید: یکی دیگر از جنبه های مهم عملکرد کامل، یادگیری پذیرش لحظه حال است. یکی از راههایی که میتوانید این کار را یاد بگیرید، تمرین تمرکز حواس است، تکنیکی که تماماً در مورد تمرکز بر احساس خود در اینجا و اکنون است.
- یاد بگیرید که به خودتان اعتماد کنید: روی داشتن درک عمیقتر از شخصیت خود و صادق بودن با خودتان کار کنید. روی یادگیری اعتماد به افکار و شهود خود کار کنید. شما می توانید با توجه بیشتر به آنچه احساس می کنید و تجسم نتایج مثبت، اعتماد بیشتری نسبت به خود ایجاد کنید.
- با همدلی و اصالت به روابط نزدیک شوید: هنگامی که با دیگران ارتباط برقرار می کنید و با دیگران تعامل می کنید، از همدلی فراتر بروید و برای تفاهم تلاش کنید. شما می توانید مهربان باشید و همچنان نیازهای خود را مطرح کنید و از رفاه خود محافظت کنید. با دیگران "واقعی" باشید و بر داشتن تعاملات واقعی تمرکز کنید.
- به دنبال فرصت هایی برای بهبود باشید: در مورد آنچه می توانید در سفر رشد خود روی آن کار کنید، بازخورد دیگران را بخواهید و مایل به پذیرش آن باشید. یاد بگیرید که بین انتقاد سازنده و مخرب تفاوت قائل شوید.
- خودتان را بپذیرید و دوست بدارید: احترام مثبت بدون قید و شرط به این معناست که خودتان را همان طور که هستید بپذیرید و علیرغم عیب هایتان خود را دوست بدارید. با این حال، این بدان معنا نیست که چیزهایی وجود ندارد که بخواهید در مورد خودتان تغییر دهید. این فقط به این معنی است که اگر به عنوان یک فرد برای پیشرفت تلاش می کنید، هنوز هم کسی که هستید را در لحظه حال می پذیرید و قدردانی می کنید.
عملکرد کامل و متعادل کردن زندگی یک سفر است، نه یک مقصد. این در مورد دنبال کردن یک سری مراحل تجویز شده برای دستیابی به یک نتیجه ایستا نیست. در عوض، این در مورد توسعه رویکردی برای زندگی است که به شما کمک می کند رضایت، خودآگاهی، گشاده رویی و تمایل به بهبود خود را ادامه دهید.
به یاد داشته باشید که عملکرد کاملتر سفری است که در طول زندگی شما ادامه می یابد. نکته کلیدی این است که به تلاش کردن و در آغوش گرفتن و زندگی کردن کامل زندگی خود ادامه دهید.
لینک مرتبط: آزمون چرخ زندگی
نشانه های یک فرد کاملاً کارآمد
چگونه می توانید تشخیص دهید که یک بزرگسال کاملاً کارآمد هستید؟ خب، این بستگی به تجربیات و باورهای منحصر به فرد زندگی شما دارد. آنچه شما فکر می کنید به معنای عملکرد کامل است ممکن است با آنچه که دیگران معتقد هستند متفاوت باشد. با این حال، برخی از صفات و رفتارهای عمومی وجود دارد که در میان افرادی که از زندگی راضی هستند و با فراز و نشیبهای آن کنار میآیند، رایج است.
در اینجا فقط چند نمونه از عملکرد شخصی در بزرگسالی آورده شده است:
- تصویر شما از خود با واقعیت مطابقت دارد: شما نقاط قوت خود را درک می کنید اما نقاط ضعف خود را نیز می شناسید و تصدیق می کنید. همانطور که به تقویت نقاط قوت خود ادامه می دهید، روی چالش ها و تجربیات جدیدی نیز کار می کنید که به شما امکان می دهد رشد کنید و درک جدیدی به دست آورید.
- کامل نیستید و سعی می کنید کامل باشید: می دانید که کامل نیستید، اما همچنان از چیزی که هستید خوشحال و راضی هستید. با این حال، رضایت شما نشان دهنده بیکاری نیست، زیرا شما همیشه در تلاش برای رسیدن به بهترین نسخه ممکن از خود هستید.
- می توانید زمانی که به هم ریخته اید و آن را درست می کنید اعتراف کنید: می توانید خود را متواضع کنید و زمانی که اشتباه می کنید یا اشتباهی مرتکب شده اید اعتراف کنید. وقتی کسی را آزار میدهید واقعاً عذرخواهی میکنید و متعهد میشوید که همه چیز را درست می کنید و از اشتباه خود درس بگیرید. سپس، گفته های خود را عملی می کنید و به قول خود عمل می کنید تا بهتر عمل کنید.
- می توانید نه بگویید: از لحاظ شخصی و حرفه ای محدودیت های خود را درک می کنید و به آنها احترام می گذارید. می توانید مرزها را ایجاد کنید و به آنها احترام بگذارید و همچنین به مرزهای تعیین شده توسط دیگران احترام بگذارید. می توانید مودبانه پیشنهادات را رد کنید بدون اینکه به کسی صدمه بزنید. از مسئولیت دوری نمی کنید، اما از زمان و انرژی خود محافظت می کنید و منابع خود را عاقلانه خرج می کنید.
- به دیگران اهمیت می دهید: همدلی دارید و به دیگران فکر می کنید، نه فقط به خودتان. می توانید خواسته ها و نیازهای خود را با نیازهای دیگران متعادل کنید. فعالانه به صحبت های دیگران گوش می دهید و با صداقت و مهربانی ارتباط برقرار می کنید.
- درخواست کمک می کنید: می دانید که نمی توانید به تنهایی از پس زندگی برآیید. سعی نمی کنید همه این کارها را خودتان انجام دهید و از دیگران حمایت کنید. مهمتر از آن، به افراد اجازه می دهید در صورت نیاز به شما کمک کنند. وقتی تشخیص می دهید که به خوبی از پس آن بر نمی آیید، به دنبال راهنمایی حرفه ای هستید، چه از یک ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی یا متخصص بهداشت روان.
اینها تنها چند ویژگی است که معمولاً افرادی که در زندگی آنطور که می خواهند عمل می کنند دارند. به خاطر داشته باشید که معنای "عملکرد در زندگی" شخصی است و به این بستگی دارد که شما چه کسی هستید، و همچنین در کجا زندگی می کنید، چه اعتقادی دارید و چه ارزش هایی دارید.
طبیعی است که احساس کنید همیشه بهترین خود نیستید. داشتن یک روز تعطیل یا احساس اینکه چیزهایی در زندگی شما وجود دارد که می خواهید تغییر دهید، نشانه این نیست که شما یک فرد کاملاً کارآمد نیستید. بهترین خود بودن برای همه شخصی، ذهنی و متفاوت است.
سخنی از منوباز
مفهوم یک فرد کاملاً کارآمد یک مقصد ایده آل است تا یک مقصد مشخص. این در مورد رسیدن به یک موقعیت خاص و سپس با رشد شما به عنوان یک انسان نیست. تبدیل شدن به یک فرد کاملاً کارآمد نشاندهنده سفری است که در طول زندگی شما ادامه مییابد، زیرا شما به تلاش برای خودشکوفایی ادامه میدهید.
دیدگاه خود را ثبت نمایید.