15 موضوع مربیگری شغلی که باید با مربی خود بررسی کنید!

15 موضوع مربیگری شغلی که باید با مربی خود بررسی کنید!

مربیگری شغلی به عنوان یکی از ابزارهای مهم مدیریت منابع انسانی و توسعه فردی در سازمان‌ها به شهرت رسیده است. این فرآیند که به انتقال دانش، مهارت‌ها و تجربیات از فردی به فرد دیگر با هدف بهبود عملکرد و توسعه حرفه‌ای می‌پردازد، اخیراً  در بسیاری از صنایع و شرکت‌ها به عنوان یک ابزار حیاتی شناخته شده است.

اگر دنبال پیشرفت فردی هستی، این مقاله رو از دست نده؛ 20 کتاب توسعه فردی که هرکسی باید بخواند.

در این مقاله، به بررسی 15 موضوع کلیدی در حوزه مربیگری شغلی می‌پردازیم که از اهمیت بالایی برخوردارند و هر مربی موظف است با آن‌ها آشنا باشد. این موضوعات شامل ابزارها، روش‌ها، مهارت‌ها و مفاهیم مربوط به مربیگری شغلی می‌باشند که هر یک از آن‌ها می‌تواند به بهبود عملکرد مربی و افرادی که تحت مربوطه قرار می‌گیرند کمک کند.

با بررسی این 15 موضوع کلیدی، متوجه می شوید که هدف من ارائه یک دید کلی و جامع از اصول و مبانی مربیگری شغلی است که به مدیران، مربیان و افرادی که در زمینه توسعه فردی و حرفه‌ای فعالیت می‌کنند، کمک می‌کنم تا بتوانند با استفاده بهینه از این فرآیند، به بهبود عملکرد و کسب موفقیت‌های بیشتر در سازمان‌ها و زندگی حرفه‌ای خود دست یابند.

مربیگری شغلی شامل چه مواردی است؟

اگر در حال معرفی یک مربیگری شغلی به تیم خود هستید، می توانید با برخی از اطلاعات به آنها کمک کنید تا در مسیر درست شروع کنند. آن‌ها می‌توانند با آخرین بررسی عملکرد خود، مهارتی که دوست دارند یاد بگیرند، یا نقشی که علاقه‌مند به درخواست آن هستند، شروع کنند.

مربیگری شغلی یک فرآیند سیستماتیک و مستمر است که به منظور بهبود عملکرد و توسعه حرفه‌ای انجام می‌شود. این فرآیند شامل یک سری موارد و فعالیت‌های کلیدی است که می‌توان به طور کلی به موارد زیر اشاره کرد:

 

1. تعادل کار و زندگی

تعادل بین کار و زندگی یکی از موضوعات کلیدی و اساسی در زمینه توسعه فردی و رفاه اجتماعی است که در حال حاضر به عنوان یکی از اولویت‌های اصلی افراد و سازمان‌ها نیز مطرح است. تعادل بین کار و زندگی به معنای داشتن زمان و انرژی کافی برای انجام وظایف شغلی و همچنین برای پرداختن به فعالیت‌ها و ارتباطات روزمره و غیر شغلی می‌باشد. این تعادل برای حفظ سلامتی روانی و فیزیکی، افزایش کیفیت زندگی و بهبود عملکرد در محیط کار بسیار اهمیت دارد.

برای دستیابی به تعادل کار و زندگی، افراد و سازمان‌ها می‌توانند از روش‌ها و استراتژی‌های مختلفی استفاده کنند. این شامل تعیین اولویت‌ها، مدیریت زمان، ارتقاء ارتباطات شخصی و اجتماعی، ایجاد فرصت‌های استراحت و تفریح، ارائه امکانات کاری منعطف و ارتقاء فرهنگ سازمانی سالم می‌شود.

شما بین کار و زندگیت تعادل داری؟ اینجا برسیش کن: تعادل بین کار و زندگی چطور به دست میاد؟ 

در این مسیر، هر فرد باید به دنبال یافتن تعادل مناسب بین زمانی که برای کار صرف می‌کند و زمانی که برای خانواده، دوستان، سلامتی و سایر فعالیت‌های شخصی اختصاص می‌دهد، باشد. این تعادل، به عنوان یک پیش‌نیاز برای رضایت و رفاه در زندگی، می‌تواند تاثیر مثبتی بر روی عملکرد و پایداری شغلی داشته باشد و از جانب دیگر، برای سازمان‌ها نیز می‌تواند منجر به افزایش رضایت و عملکرد کارکنان و کاهش نرخ بروز استعفا و خستگی شغلی شود.

2. رشد شغلی

رشد شغلی یکی از اهداف مهم در مسیر حرفه‌ای هر فرد است. این مفهوم به افزایش دانش، مهارت‌ها، تجربه، و پیشرفت در موقعیت شغلی اشاره دارد. رشد شغلی نه تنها به افزایش درآمد و موقعیت اجتماعی کمک می‌کند، بلکه رضایت شخصی و احساس ارزشمندی و موفقیت همراه با آن می‌رسد.

از آنجایی که رشد شغلی به اندازه‌گیری پیشرفت و توسعه حرفه‌ای افراد کمک می‌کند، باید به دقت برنامه‌ریزی شود و تمرکز بر روی اهداف کوتاه و بلندمدت داشته باشد.

 

اگر نمیدونی چطور اهدافت رو مشخص کنی، این مقاله منوباز کمکت میکنه: 7 گام برای تعیین اهداف هوشمندانه

 

3. تعیین حد و مرز در محل کار

تعیین حد و مرز در محیط کار امری اساسی است که به حفظ روابط سالم و کارایی در سازمان‌ها کمک می‌کند. این حد و مرزها می‌توانند به شکل‌های مختلفی در محیط کار وجود داشته باشند، از جمله:

حدود شغلی: این شامل مشخص کردن مسئولیت‌ها، وظایف و صلاحیت‌های مرتبط با هر پست شغلی است. این حد و مرزها باید به وضوح تعیین شوند تا افراد بدانند چه کارهایی به آن ها واگذار شده است و چه مواردی باید از دست انداخته شود.

مرزهای اجتماعی: این شامل تعیین مرزهایی بین فعالیت‌های کاری و فعالیت‌های اجتماعی و شخصی است. به عنوان مثال، ممکن است نیاز باشد که مرزی بین مکالمات کاری و شخصی در محل کار تعیین شود تا از دخالت زیاد در زمینه‌های شخصی جلوگیری شود.

مرزهای اخلاقی: این شامل استفاده از اخلاقیات در تصمیم‌گیری‌ها و رفتارهای مربوط به کار است. تعیین مرزهای قابل قبول در ارتباط با ارزش‌ها و اصول اخلاقی سازمان می‌تواند از رفتارهای ناخوشایند جلوگیری کند.

حفظ حریم شخصی: این شامل تعیین مرزهایی بین مشاهده و نظارت بر عملکرد شغلی و حریم شخصی کارمندان است. این مرزها باید با رعایت حقوق شخصی و حریم خصوصی کارمندان تطابق داشته باشند.

تعیین حد و مرز در محیط کار اهمیت زیادی دارد زیرا باعث می‌شود که روابط بین افراد و رفتارهای کاری بهبود یابد و از احتمال وقوع اختلافات و مشکلات کاهش یابد. این همچنین به ایجاد یک فضای کاری سالم و پایدار کمک می‌کند که برای افراد محیطی مناسب برای رشد و پیشرفت حرفه‌ای فراهم می‌کند.

4. مهارت های ارتباطی

مهارت‌های ارتباطی اساسی‌ترین و مهم‌ترین مهارت‌هایی هستند که هر فرد در محیط کار و زندگی روزمره به آن‌ها نیاز دارد. این مهارت‌ها به افراد کمک می‌کنند تا ارتباطات موثری برقرار کرده، انتظارات و نیازهای خود را به درستی انتقال دهند و در مواقع دشوار به خوبی با دیگران همکاری کنند. برخی از مهارت‌های ارتباطی اساسی عبارتند از:

  • گوش دادن فعال: توانایی گوش دادن به دیگران به صورت فعال و تمرکز شده، بازتاب دادن به آن‌ها و درک صحیح از مواردی که بیان می‌کنند.
  • صحبت کردن به صورت واضح و موثر: توانایی بیان افکار، ایده‌ها و نظرات به طور روشن و قابل فهم برای دیگران و انتخاب کلمات مناسب برای انتقال پیام.
  • فهمیدن احساسات و نیازهای دیگران: توانایی درک احساسات و نیازهای دیگران و ارتباط برقرار کردن با آنها به شکلی که اعتماد و همکاری برقرار شود.
  • مهارت در حل اختلافات: توانایی مدیریت و حل اختلافات و مسائل بین افراد به شکلی که به رضایت همه طرفین برسند.
  • استفاده از زبان بدن: توانایی خواندن و استفاده از اشارات زبان بدنی برای افزایش ارتباط و درک بهتر از احساسات و نیازهای دیگران.
  • مهارت در نوشتن: توانایی بیان افکار و ایده‌ها به طور واضح و موثر در نوشتارهای کاری و اداری.

این مهارت‌ها اساسی‌ترین عواملی هستند که می‌توانند به بهبود ارتباطات فردی و حرفه‌ای کمک کنند و به صورت گسترده در زمینه‌های مختلف از جمله مدیریت، فروش، رهبری، و روابط عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

5. مربیگری عملکرد

مربیگری عملکرد یک فرآیند سیستماتیک است که به منظور بهبود عملکرد و توسعه حرفه‌ای فردیان انجام می‌شود. این فرآیند شامل رهبری، راهنمایی و ارائه بازخورد سازنده به فرد مرتبط با انجام وظایف و مسئولیت‌های شغلی او می‌شود. مربیگری عملکرد اهداف مشخصی را دنبال می‌کند که شامل بهبود عملکرد، افزایش کارایی، توسعه مهارت‌ها، و رشد شغلی می‌شود.

برای انجام موثر مربیگری عملکرد، مربیان باید دارای مهارت‌ها و روش‌های مناسبی باشند که شامل:

  • تعیین اهداف و انتظارات مشترک: تعیین اهداف و انتظارات واضح برای بهبود عملکرد و توسعه حرفه‌ای فردی که توسط مربی و فرد تحت مربیگری انجام می‌شود.
  • تحلیل عملکرد فردی: ارزیابی عملکرد فعلی فردی شامل نقاط قوت و ضعف و شناسایی مواردی که نیاز به بهبود دارند.
  • ارائه بازخورد مستقیم و سازنده: ارائه بازخورد موثر به فرد درباره عملکردش به صورت صادقانه، مثبت و قابل اجرا به منظور بهبود و توسعه.
  • راهنمایی و پشتیبانی: ارائه راهنمایی‌های لازم و پشتیبانی به فرد برای انجام وظایف و مسئولیت‌های خود بهترین شکل ممکن.
  • توسعه مهارت‌ها: ارائه فرصت‌های آموزشی و توسعه مهارت‌های فنی و رفتاری به فرد برای بهبود عملکرد و توانایی‌های شغلی‌اش.
  • پیگیری و ارزیابی: پیگیری نتایج و عملکرد بعد از اعمال تغییرات و بهبودها و ارزیابی اثربخشی آن‌ها.

مربیگری عملکرد می‌تواند در هر سطح سازمانی انجام شود، از جمله سطوح مدیریتی، تیم‌های کاری و همچنین در سطح فردی. این فرآیند به ارتقای عملکرد و کارایی فردی و سازمانی کمک می‌کند و نقش اساسی در توسعه و بهبود سازمان‌ها و افراد دارد.

6. Inner Work یا کار داخلی

ما زمانی بهترین کار خود را انجام می دهیم که برای فرآیندهای داخلی که ما را کامل می کند، وقت بگذاریم. در منوباز، ما این را Inner Work یا کار داخلی می نامیم. کوچینگ با قرار دادن ما در ارتباط با الگوها، نیازها و اهداف واقعی خود به رشد این درونی غنی کمک می کند.

"کار داخلی" یک مفهوم گسترده است که به هر فعالیت یا فرآیندی اشاره دارد که فرد با خودش انجام می‌دهد تا به توسعه شخصی، روانی، یا معنوی خود بپردازد. این مفهوم معمولاً شامل فعالیت‌هایی مثل مدیتیشن، تمرینات روان‌شناختی، تمرینات تفکر مثبت، خواندن کتب روان‌شناسی و فلسفه، تجربه‌ ارتباط با طبیعت و موارد مشابه است.

"کار داخلی" یک روند تحولی است که فرد برای افزایش شناخت در مورد خودش، بهبود روابط با دیگران، کشف معنی زندگی، و رسیدن به روانیت و آرامش انجام می‌دهد. این فرآیند ممکن است شامل تحلیل افکار و احساسات، شناخت الگوهای رفتاری، تغییر باورها و ارتباط با ارزش‌ها و اهداف شخصی باشد. کار داخلی می‌تواند به موارد زیر کمک کند:

افزایش شناخت شخصی: شناخت بهتر از خود، نقاط قوت و ضعف، مقدار مهارت‌ها و توانایی‌ها.

تسهیل در مدیریت استرس و اضطراب: ارتقاء مهارت‌های مدیریت استرس و اضطراب و یافتن راه‌های موثر برای مواجهه با چالش‌های زندگی.

دکتر نیکی مارتینز  می‌گه؛ وقتی نوبت به بررسیِ تفاوت‌هایِ مهمِ بین افرادی که با استرس دست‌و‌پنجه نرم می‌کنن و اون دسته که این رفتار رو ندارن، می‌شه، بهترین راه برای تشخیص این دو بررسی خصوصیاتِ افرادیه که در هر دسته قرار می‌گیرن؛ 10 تفاوت افراد با استرس کمتر و افرادی که استرس بیشتری دارن!

تعادل روحی و روانی: رسیدن به تعادل در احساسات و تفکرات و ایجاد آرامش درونی و سکونت.

پیدا کردن معنا و هدف در زندگی: کشف ارزش‌ها، باورها و اهداف شخصی و پیدا کردن معنا و هدف در زندگی.

افزایش کیفیت روابط: بهبود ارتباط با خود و دیگران، و ایجاد روابط بهتر و سالم‌تر.

کار داخلی یک فرآیند پویا است که نیاز به پیگیری و توسعه مداوم دارد. این فرآیند می‌تواند به صورت فردی یا با راهنمایی مربی‌ها و مشاوران انجام شود.

7. آمادگی ذهنی

آمادگی ذهنی به وضعیتی اشاره دارد که ذهن فرد به طور کامل برای مواجهه با چالش‌ها، فرصت‌ها و موقعیت‌های مختلف آماده است. این شامل داشتن تمرکز، تمام و کمال، انگیزه و اعتماد به نفس است که فرد را قادر می‌سازد تا با موقعیت‌های استرس‌زا و پیچیده مواجه شود و عملکرد بهتری داشته باشد.

8 تمرین تنفسی برای کاهش اضطراب و استرس و افزایش آرامش شما

آمادگی ذهنی مهمترین عامل موفقیت در زندگی و کار است، زیرا زندگی پر از چالش‌ها و ناپیوستگی‌ها است که فقط با داشتن یک ذهن آماده و قوی می‌توان آنها را پشت سر گذاشت. برای داشتن آمادگی ذهنی بهتر، می‌توانید به موارد زیر توجه کنید:

تمرین تمرکز: انجام تمرینات تمرکز و توجه مانند مدیتیشن و تمرینات تنفسی برای افزایش تمرکز و آرامش ذهنی.

تربیت اعتماد به نفس: کار با خود و تقویت اعتماد به نفس به وسیله تمرینات مثبت‌اندیشی، تمرینات روانشناختی، و تجربه موفقیت‌های کوچک.

استفاده از انگیزه: پیدا کردن منابع انگیزه و انرژی مثبت از طریق تعیین اهداف مهم و ارتقاء انگیزه شخصی.

مدیریت استرس: یادگیری روش‌های موثر برای مدیریت استرس و فشارهای زندگی، از جمله تمرینات تنفسی، ورزش و روش‌های آرام‌بخشی.

آمادگی برای یادگیری: اعتراف به این واقعیت که همیشه چیزهای جدیدی برای یادگیری و بهبود وجود دارد و پذیرش فرآیند یادگیری به عنوان یک مسیر مداوم.

آمادگی ذهنی می‌تواند به فرد کمک کند تا با چالش‌ها و تغییرات زندگی به بهترین شکل ممکن مواجه شود و از موفقیت‌های بیشتری برخوردار شود.

8. شبکه سازی

شبکه‌سازی یک فرآیند است که در آن فرد ارتباطات و ارتباطات خود را با دیگران گسترش می‌دهد به منظور ایجاد ارتباطات حرفه‌ای و اجتماعی موثر. این فرآیند به ایجاد روابط معنی‌دار با افراد دیگر، به اشتراک گذاشتن دانش و تجربیات و ایجاد فرصت‌های جدید شغلی و توسعه حرفه‌ای کمک می‌کند. شبکه‌سازی می‌تواند در تمامی زمینه‌های زندگی و کار موثر باشد، از جمله:

  • حرفه‌ای: ایجاد ارتباط با همکاران صنعت، مدیران و متخصصان مشابه در حوزه کاری به منظور به اشتراک گذاشتن ایده‌ها، فرصت‌ها و منابع.
  • توسعه شخصی: ارتباط با افرادی که در زمینه‌های مختلفی تخصص دارند و از تجارب و دیدگاه‌های آنها بهره‌مند شدن به منظور یادگیری و رشد شخصی.
  • کسب و کار: ایجاد روابط با مشتریان، همکاران تجاری و پارتنرهای بیزینسی به منظور افزایش فرصت‌های تجاری و رشد کسب و کار.
  • اجتماعی: ارتباط با دوستان، خانواده و افرادی که به طور مشابه علایق و موضوعاتی را دنبال می‌کنند به منظور حمایت اجتماعی و تبادل تجربیات و لذت‌های زندگی.

مهمترین عناصر شبکه‌سازی شامل ارتباط برقرار کردن، ایجاد اعتماد، به اشتراک گذاشتن منابع و اطلاعات و حفظ روابط برقرار شده است. برای شبکه‌سازی موفق، می‌توانید از روش‌های مختلفی مانند شرکت در رویدادها و کنفرانس‌های صنعتی، استفاده از پلتفرم‌های اجتماعی مانند LinkedIn، ارتقاء مهارت‌های ارتباطی و ارائه کمک به دیگران برای ایجاد و حفظ روابط استفاده کنید.

9. سخنرانی در جمع

سخنرانی در جمع یک فرآیند است که در آن فرد به عنوان سخنران، پیام یا ایده‌ای را به یک گروه از افراد ارائه می‌دهد. این فرآیند معمولاً به منظور انتقال اطلاعات، ارتقاء دانش، ایجاد انگیزه، یا انتقال نظرات و عقاید استفاده می‌شود. سخنرانی در جمع می‌تواند در محیط‌های مختلفی از جمله جلسات کاری، کنفرانس‌ها، جلسات عمومی و مراسم مختلف اجتماعی انجام شود.

برای یک سخنرانی موفق در جمع، می‌توانید از موارد زیر استفاده کنید:

  • تهیه محتوا: ابتدا باید محتوای سخنرانی را تهیه کنید، شامل موضوع، پیام اصلی و نکات کلیدی که می‌خواهید به آن ها اشاره کنید.
  • آشنایی با مخاطبان: درک نیازها، علاقه‌ها و تجربیات مخاطبان و سازگاری محتوای سخنرانی با آن ها.
  • برنامه‌ریزی ساختار سخنرانی: تعیین ساختار و ترتیب منطقی برای سخنرانی شامل مقدمه، بدنه و خاتمه.
  • توانایی ارتباطی: استفاده از زبان بدن، چشم‌انداز و صدا به منظور برقراری ارتباط موثر با مخاطبان.
  • استفاده از تکنیک‌های سخنرانی: استفاده از تکنیک‌های مختلف مانند ایجاد اثر ویژه، استفاده از مثال‌ها و تصاویر و ارائه داستان‌های جذاب.
  • تمرین و آماده‌سازی: تمرین و آماده‌سازی قبلی برای اجرای بهتر و موثرتر سخنرانی.
  • پذیرش بازخورد: قبول بازخورد‌های مخاطبان و استفاده از آن ها به منظور بهبود عملکرد در سخنرانی‌های آینده.

با رعایت این موارد، می‌توانید یک سخنرانی موفق و مؤثر در جمع ارائه دهید که توانایی انتقال پیام شما را به بهترین شکل ممکن داشته باشد.

10. مربیگری مدیر جدید

مربیگری مدیر جدید یک فرآیند است که در آن یک مربی حرفه‌ای به مدیر جدید کمک می‌کند تا به بهترین شکل ممکن در نقش وظیفه‌ای خود عمل کند و در موفقیت سازمانی سهیم باشد. این فرآیند به عنوان یک راهکار توسعه حرفه‌ای برای مدیران جدید به کار می‌رود تا آنها را در تسلط بر مهارت‌های لازم برای مدیریت افراد و منابع، توسعه استراتژی‌ها و اهداف، و مدیریت تغییرات و چالش‌های سازمانی یاری کند.

مربیگری مدیر جدید می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • تعیین اهداف و نقاط قوت/ضعف: ارزیابی مهارت‌ها، تجربیات و نقاط قوت و ضعف مدیر جدید و تعیین اهداف توسعه برای آن ها.
  • ارائه بازخورد مستقیم: ارائه بازخورد سازنده و مستقیم به مدیر جدید در مورد عملکرد، رفتار و انجام وظایف.
  • توسعه مهارت‌ها: ارائه موارد آموزشی و آموزشی به مدیر جدید برای تقویت مهارت‌های لازم برای موفقیت در نقش مدیریت.
  • پشتیبانی و راهنمایی: ارائه پشتیبانی و راهنمایی به مدیر جدید در مواجهه با چالش‌ها و مسائل روزمره مدیریتی.
  • توسعه استراتژی‌ها و رهبری: کمک به مدیر جدید در توسعه استراتژی‌ها، اهداف و رهبری برای رسیدن به موفقیت سازمانی.
  • ارتقاء ارتباطات: توسعه مهارت‌های ارتباطی و برقراری ارتباط موثر با تیم‌ها، همکاران و سایر افراد در سازمان.

با استفاده از مربیگری مدیر جدید، مدیران جدید می‌توانند بهترین نتیجه را از آغازین روزهای خود در نقش مدیریتی بیابند و به موفقیت سازمانی کمک کنند.

دنبال یک کلید برای رقابت پذیری حرفه‌ای میگردی؟ مهارت‌های مدیریتی خودت رو بروزرسانی کن!

 

11. باورهای محدود کننده

باورهای محدودکننده، باورهایی هستند که از دیدگاه و رفتار ما محدودیت ایجاد می‌کنند و مانع از دستیابی به هدف‌ها و آرزوهای ما می‌شوند. این باورها ممکن است به صورت ناخودآگاه در ذهن ما شکل گرفته باشند و به ما درباره اینکه چه کارهایی قابل انجام است و چه کارهایی غیرممکن است، افکار محدودکننده می‌دهند.

باورهای محدودکننده می‌توانند شامل موارد زیر باشند:

  • باورهای منفی درباره خود: اعتقاد به اینکه ناتوانیم، ناکامی‌های مکرر در گذشته، یا فرضیات منفی درباره استعدادها و قابلیت‌های شخصی.
  • باورهای مربوط به دیگران: اعتقاد به اینکه دیگران نمی‌توانند ما را پذیرفته یا حمایت کنند، یا دیگران از موفقیت ما خوشحال نمی‌شوند.
  • باورهای محدودکننده در مورد زمینه‌های خاص: اعتقاد به اینکه در زمینه‌ای خاص نمی‌توانیم موفق باشیم، مانند درآمد، روابط یا سلامتی.
  • باورهای محدودکننده در مورد آینده: اعتقاد به اینکه آینده ما ناامیدکننده است یا اعتقاد به عدم امکان تغییر آینده ما.

برای مقابله با باورهای محدودکننده، می‌توانید از روش‌های مختلفی مانند تفکر مثبت، تحلیل باورها، تغییر زبان داخلی و ایجاد تجربیات جدید استفاده کنید. با تلاش برای شناسایی و مدیریت باورهای محدودکننده، می‌توانید ذهن خود را باز کرده و به دستیابی به هدف‌ها و آرزوهای خود نزدیک‌تر شوید.

12. کسب مهارت

توانمندی‌های شخصی و حرفه‌ای خود در زمینه‌های مختلف انجام می‌دهند. مهارت‌ها می‌توانند شامل مهارت‌های تخصصی، فنی، ارتباطی، رهبری، مدیریت زمان و بسیاری موارد دیگر باشند. در زیر تعدادی از مراحل و راهکارهای موثر برای کسب مهارت‌ها آورده شده است:

  • تعیین هدف: ابتدا باید هدف خود را برای کسب مهارت مشخص کنید. بررسی کنید که می‌خواهید در چه زمینه‌ای مهارت‌های خود را توسعه دهید و چه مهارت‌هایی برای شغل یا زندگی خود نیاز دارید.
  • برنامه‌ریزی: پس از تعیین هدف، یک برنامه برای کسب مهارت‌ها تدوین کنید. این برنامه شامل زمانبندی، منابع مورد نیاز، و راهکارهای اندازه‌گیری پیشرفت شما است.
  • آموزش: برای کسب مهارت‌های جدید، از منابع آموزشی مختلفی مانند دوره‌های آنلاین، کتب و مقالات استفاده کنید. همچنین، از کلاس‌ها، کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی حضوری نیز بهره‌برداری کنید.
  • تمرین و عمل: برای تثبیت و تقویت مهارت‌های خود، به منظور تمرین عملی و مسابقه با چالش‌های واقعی پرداخته و فرصت‌های عملی برای کاربرد مهارت‌های خود ایجاد کنید.
  • پذیرش بازخورد: برای بهبود مهارت‌های خود، بازخورد مناسب از افراد متخصص و همکاران خود را دریافت کنید و از آن ها برای بهبود عملکرد خود استفاده کنید.
  • مدیریت زمان: برای کسب مهارت‌ها، زمان مدنظر قرار داده و زمان کافی را برای تمرین، آموزش و بهبود مهارت‌های خود اختصاص دهید.

با پیگیری این مراحل و انجام مراحل کسب مهارت، می‌توانید به طور مداوم مهارت‌های خود را توسعه دهید و به بهبود عملکرد و پیشرفت حرفه‌ای و شخصی خود دست یابید.

13. تغییر شغل

تغییر شغل یک تصمیم مهم و چالش برانگیز است که می‌تواند به توسعه حرفه‌ای و شخصی شما کمک کند. در اینجا چند مرحله مهم برای انتقال به شغل جدید آورده شده است:

تحلیل وضعیت فعلی: بررسی کنید که چرا می‌خواهید تغییر شغل دهید و چه نیازها و اهدافی دارید که از شغل جدید خود انتظار دارید. همچنین، ارزیابی کنید که چه مهارت‌ها و تجربیاتی را در حال حاضر دارید که قابل استفاده در شغل جدید خواهد بود.

  • تعیین هدف: مشخص کنید که چه نوع شغلی را می‌خواهید و به چه دلیلی. تعیین کردن اهداف واقعی و قابل اندازه‌گیری می‌تواند به شما کمک کند تا در مسیر صحیح حرکت کنید.
  • تحقیق و بررسی: اطلاعات جامعی در مورد بازار کار و شرایط شغلی در زمینه‌های مورد علاقه خود به دست آورید. این شامل بررسی آگهی‌های استخدام، شبکه‌سازی با افراد موجود در صنعت و شرکت در رویدادها و کنفرانس‌های صنعتی است.
  • توسعه مهارت‌ها: ممکن است نیاز به توسعه مهارت‌های جدیدی داشته باشید تا بتوانید به شغل جدید برسید. این مهارت‌ها می‌توانند شامل زبان، مهارت‌های فنی، مهارت‌های روابط عمومی و غیره باشند.
  • تهیه رزومه و لیست اعضای شبکه: آماده کردن رزومه به‌روز شده و لیست اعضای شبکه از جمله افرادی که ممکن است بتوانند به شما در یافتن شغل جدید کمک کنند، اهمیت دارد.
  • مصاحبه و ارسال رزومه: اعمال به شغل‌های مورد علاقه خود، شرکت در مصاحبه‌های شغلی و ارسال رزومه به شرکت‌ها و سازمان‌های مورد نظرتان.

با دنبال کردن این مراحل و تمرکز بر اهداف و نیازهای خود، می‌توانید به تغییر شغل موفقیت‌آمیز دست یابید و به شغلی برسید که با توانایی‌ها و اهداف شما همخوانی دارد.

14. بررسی عملکرد

جلسات کوچینگ فضاهای عالی برای آماده شدن برای بررسی عملکرد آینده است. از آنجایی که بسیاری از مردم در مورد آنها عصبی هستند، می توانید ارزیابی خود را با مربی خود مرور کنید. گاهی اوقات ما نقاط کور داریم و گاهی اوقات اعتبار کافی برای خود قائل نیستیم .

بررسی عملکرد یک فرآیند سیستماتیک است که در آن عملکرد یک فرد، یک گروه، یا یک سازمان به منظور ارزیابی و بهبود کیفیت و کارایی آن بررسی می‌شود. این فرآیند معمولاً شامل مراحل زیر است:

  • تعیین استانداردها و اهداف: مرحله اول در بررسی عملکرد، تعیین استانداردها و اهداف است. این استانداردها و اهداف باید قابل اندازه‌گیری، قابل مشاهده و مرتبط با اهداف سازمانی باشند.
  • جمع‌آوری داده‌ها: برای بررسی عملکرد، داده‌های مربوط به عملکرد مورد نظر باید جمع‌آوری شوند. این داده‌ها ممکن است شامل اطلاعات مالی، ارزیابی‌های عملکرد، بازخوردها و غیره باشند.
  • تحلیل داده‌ها: داده‌های جمع‌آوری شده بررسی می‌شوند تا مشکلات و الگوهای موجود در عملکرد شناسایی شوند. این تحلیل ممکن است از روش‌های مختلفی مانند تحلیل آماری، نمودارها و گزارش‌های مشخص استفاده کند.
  • ارزیابی عملکرد: پس از تحلیل داده‌ها، عملکرد مورد بررسی قرار می‌گیرد تا ارزیابی شود که آیا به استانداردها و اهداف مورد انتظار رسیده است یا خیر.
  • تدوین اقدامات بهبود: در صورتی که عملکرد به استانداردها و اهداف مورد انتظار نرسیده باشد، اقدامات بهبود مورد نیاز باید تدوین شوند. این اقدامات ممکن است شامل تغییر استراتژی‌ها، بهبود فرآیندها، آموزش و توسعه نیروی انسانی و غیره باشد.

پیگیری و اجرای اقدامات: پس از تدوین اقدامات بهبود، این اقدامات باید اجرا و پیگیری شوند تا اطمینان حاصل شود که عملکرد بهبود یافته است و استانداردها و اهداف مورد انتظار دست‌یافته شده‌اند.

بررسی عملکرد به عنوان یک فرآیند مهم برای بهبود کیفیت و کارایی سازمان‌ها بسیار ارزشمند است و می‌تواند به ارتقای عملکرد فردی و سازمانی کمک کند.

15. دادن و دریافت بازخورد

بازخورد برای یک محل کار بسیار مهم است، اما همه با آن احساس راحتی نمی‌کنیم. شما می توانید یاد بگیرید که هم در ارائه و هم در دریافت بازخورد حرفه ای شوید. این مهارت می تواند به تنهایی هم اثربخشی و هم فرهنگ محل کار شما را متحول کند. در ادامه، چند نکته برای دادن و دریافت بازخورد مؤثر آورده شده است:

دادن بازخورد:

  • مراعات وقت مناسب: بازخورد را در زمان مناسب و مکان مناسب ارائه دهید و از تأخیر در ارائه یا انتخاب مکان نامناسب خودداری کنید.
  • شفافیت و رعایت مودبیت: بازخورد را با رعایت مودبیت و شفافیت ارائه دهید و از اظهار نظرهای منفی بدون استدلال و توجیه به‌طور مستقیم خودداری کنید.
  • تأکید بر رفتارها و عملکرد: در بازخورد، بیشتر بر رفتارها و عملکرد فرد تمرکز کنید و از اظهار نظرهای شخصی خودداری کنید.
  • ارائه پیشنهادات بهبود: پیشنهادهای مفید و سازنده برای بهبود عملکرد فرد را ارائه دهید و از ارائه انتقادات بی‌سازوکار و غیرسازنده خودداری کنید.

دریافت بازخورد:

  • فراهم کردن فرصت: فرصت‌های مناسبی برای دریافت بازخورد از افراد مختلف فراهم کنید و از آن ها درخواست کمک کنید تا نظرات خود را ارائه کنند.
  • گوش دادن فعالانه: با دقت و تمرکز به بازخوردهای دریافتی گوش دهید و از اظهار تأثیرات مثبت و منفی نظرات خودداری کنید.
  • پذیرش و تقدیر: بازخوردهای دریافتی را با پذیرش و تقدیر مورد قبول خود قرار دهید و از آن ها برای بهبود عملکرد و روابط خود استفاده کنید.
  • سوال کردن و توضیحات بیشتر: در صورتی که بازخوردی نامفهوم یا ناقص دریافت کردید، از افراد توضیحات بیشتر و توضیحات دقیق‌تر درخواست کنید.

دادن و دریافت بازخورد مؤثر ابزاری قدرتمند برای توسعه شخصی و حرفه‌ای است و می‌تواند به بهبود عملکرد و رشد شخصی و حرفه‌ای کمک کند.

نحوه انتخاب موضوع کوچینگ

لازم نیست بدانید هنگام رزرو (یا حتی شروع) جلسه مربیگری خود در مورد چه چیزی صحبت خواهید کرد، اما می تواند به شما کمک کند از زمان خود نهایت استفاده را ببرید. ممکن است بخواهید چند دقیقه قبل از شروع جلسه مربیگری خود وقت بگذارید و برخی از افکار و قصد خود را برای جلسه یادداشت کنید. این تمرین خوبی برای ورود به آن است، چه در حال تکمیل یک جلسه یا یک سری جلسات پیرامون یک موضوع باشید.

به طور معمول، هنگام شروع یک جلسه کوچینگ، دو فاکتور باید سنجیده شود. شما با نوع خاصی از مربی کار خواهید کرد (مانند یک مربی شغلی، مربی ارتباطی ، یا مربی DEI در مورد یک موضوع خاص). اما شما همچنین با تجربه فعلی خود به هر جلسه خواهید آمد. شما می توانید هر آنچه را که در ذهن دارید در مکالمه بزرگتری که با مربی خود دارید ریشه کنید.

به عنوان مثال، ممکن است در زمانی که قرار است جلسه مربیگری خود را برگزار کنید، احساس ناامیدی و غرق شدن کنید. می توانید احساسات خود را با مربی خود در میان بگذارید، سپس از آن به عنوان نقطه پرش برای یک گفتگوی گسترده تر استفاده کنید (مثلاً در مورد تعادل کار و زندگی، تعیین مرزها یا مدیریت زمان ).

اگر دنبال راهکار برای غلبه به ناامیدی هستی، این مقاله کمکت میکنه: درمان ناامیدی

به عنوان کسی که اغلب مربیگری خود را شروع می کند به روشی بسیار "جریان آگاهی" تماس می گیرد، متوجه شده ام که مربیان معمولاً در تعیین تمرکز برای گفتگو بسیار خوب هستند. در بیشتر جلسات مربیگری من، می‌توانیم موضوعات اصلی را از هر آنچه در چند دقیقه اول تماس گفته‌ام بیرون بکشیم، سپس بقیه زمان را صرف ایجاد یک برنامه عمل کنیم.

چقدر موضوعات خوب مربیگری شغلی بر کیفیت یک جلسه تأثیر می گذارد. یک شغل می تواند چندین دهه طول بکشد. با توجه به آن، منطقی است که آنچه از یک جلسه مربیگری شغلی می خواهید نیز در طول زمان تغییر کند. هیچ راه اشتباهی برای نزدیک شدن به یک جلسه وجود ندارد، و اگر مطمئن نیستید که قصد دارید در مورد چه چیزی صحبت کنید، ظاهر شدن بسیار خوب است. گاهی اوقات آمدن به میز بدون برنامه می تواند منجر به بهترین گفتگوها شود.

برخی موضوعات خاص خود را به موارد ملموس تری برای پوشش دادن در یک جلسه مربیگری می رساند. برای مثال، اگر به‌دنبال ایجاد مهارت‌های تصمیم‌گیری هستید، احتمالاً در مورد جوانب مثبت و منفی گزینه‌های پیش روی خود یا یک استراتژی برای تصمیم‌گیری سریع صحبت خواهید کرد. با این حال، اگر تمرکز شما کاوش شغلی است، ممکن است به شما کمکی نکند که با تمرکز محدود شروع کنید. ممکن است بخواهید قبل از تصمیم گیری در مورد یک برنامه اقدام، در مورد موضوعات گسترده تری مانند سبک کار و همسویی ارزش ها بحث کنید.

صرف نظر از اهداف شما در مربیگری، 30 دقیقه - یا حتی یک ساعت - سریع می گذرد. شما می توانید با داشتن یک سوال گسترده در ذهن و یک پیشنهاد ویژه برای جلسه، از زمان خود با مربی خود بهترین استفاده را ببرید. در اینجا چند نمونه هستند:

تعادل کار و زندگی: «احساس خستگی و ناامیدی می کنم. من همیشه کار می‌کنم و می‌دانم که اگر زمانی را برای مراقبت از خود بگذارم، احساس بهتری خواهم داشت، اما به نظر می‌رسد زمانی وجود ندارد. آیا می‌توانیم برخی از روش‌های خودمراقبتی را ارائه کنیم که زمان زیادی نمی‌برد ؟»

پیشرفت شغلی: «من واقعاً می خواهم ترفیع بگیرم ، اما نمی دانم چه چیزی لازم است. آیا می‌توانیم به آخرین بررسی عملکردم نگاهی بیندازیم و راه‌هایی ایجاد کنیم که بتوانم آنها را بهبود بخشم؟»

دادن و دریافت بازخورد: «من یک مدیر جدید هستم و اولین نفراتم را با تیم جدیدم وارد می کنم. چگونه می توانم به آنها بازخورد ارزشمندی بدهم که بیشترین استفاده را از زمان با هم داشته باشیم - و احساس ناتوانی در آن ها ایجاد نکند؟"

 

نتیجه گیری

واقعاً هیچ موضوعی وجود ندارد که نتوان در جلسه مربیگری شغلی به آن پرداخت. تنها محدودیت این است که چگونه می خواهید از وقت خود با مربی خود استفاده کنید. به این جلسات به عنوان لحظاتی برای مکث و بررسی نقشه راه شغلی خود فکر کنید. ممکن است در عرض یک ساعت به جایی که می خواهید نرسید، اما می توانید مطمئن شوید که در مسیر درستی هستید.

دیدگاه خود را ثبت نمایید.