احساسات رابطه: نحوه بیان احساسات در یک رابطه
احساسات می توانند قدرتمند و پیچیده باشند. هرکسی ممکن است در لحظاتی قرار بگیرد که کلمه مناسبی برای توصیف احساس آن لحظه خود نداشته باشد و نداند چطور احساسش را بیان کند.
ممکن است عصبانی باشید و شروع به فریاد زدن کنید. یا آنقدر احساس غمگینی کنید که زبانتان بیحرف شود. کلمات وجود دارند ولی وقتی احساسات بر شما غلبه می کند، نمی توانید چیزی بگویید.
این مسئله بیان احساسات به ویژه در روابط عاطفی و ازدواج که توانایی برقراری ارتباط با آنچه در حال احساس هستید بسیار مهم است. این لیست از کلمات مرتبط با احساسات را برای شما آماده کرده ایم که زمان هایی که می خواهید افکار و احساسات خود را بنویسید یا بیان کنید می توانید به آن رجوع کنید.
چگونه در مورد احساسات صحبت کنیم؟
- زمانی را برای گفتگو در مورد احساس خود اختصاص دهید.
- نسبت به احساس شریک زندگی تان همدلی کنید.
- از جملات "من" برای کمک به توضیح تجربه ذهنی خود از آنچه اتفاق افتاده استفاده کنید.
- درباره رفتار شریک زندگی خود اظهارات کلی ندهید (یعنی «تو همیشه این کار را می کنی!»). فقط همان عمل خاص را بگویید.
- اگر میخواهید همسرتان کاری را متفاوت انجام دهد، خواستهتان را واضح بگویید.
هنگام تجربه احساس عشق
هنگامی که می خواهید رابطه جنسی و احساس علاقه خود را بیان کنید، باید بدانید با چه کلماتی این احساسات خود را بیان کنید تا شریک زندگی تان بهتر این پیام را دریافت کند. برای مثال، در نظر بگیرید همسر شما مشغول برنامه تلویزیونی یا غرق در مطالعه کتابی است، احتمالا در این زمان که مشغول کار دیگری هستند نمی دانید چطور احساسات خود را بیان کنید که مورد پذیرش قرار بگیرید.
در این زمان که دنبال کلماتی هستید که بگویید به اتاق خواب و بغل روی مبل نیاز دارید، احتمالا با این کلمات می توانید این احساس نیاز به عشق خود را بیان کنید:
- دلم میخواد با هم باشیم.
- الان واقعاً نیاز دارم بغلت کنم.
- حس میکنم باید یه کم عاشقانهتر باشیم.
- دلم یه شب رمانتیک باهات میخواد.
- خیلی احساساتی شدم و نیاز دارم بهت نزدیک بشم.
- دلم میخواد به هم عشق بورزیم.
- بیا یه کم بیشتر بهم نزدیک بشیم.
- خیلی تحریک شدم و دلم میخواد بهت نزدیکتر بشم.
- دوست دارم کنار هم روی مبل لم بدیم.
- حس میکنم باید یه کم بیشتر با هم وقت بگذرونیم.
- الان نیاز دارم که عاشقانه بغلت کنم.
- دلم میخواد توی آغوشت باشم.
- بیا به اتاق خواب بریم و کنار هم آرامش بگیریم.
- دلم میخواد شب رو با هم بگذرونیم.
- حس میکنم نیاز دارم دستاتو بگیرم.
- میخوام توی بغل هم باشیم.
- الان دلم میخواد یه لحظه خصوصی با هم داشته باشیم.
- داری منو دیوونه میکنی، بیا با هم باشیم.
- تحریکم کردی، بیا عشقبازی کنیم.
بیشتر بخوانید: هفت سبک عشق، کدام زبان عشق برای یک رابطه عاشقانه موثرتر است؟
احساس عصبانیت
وقتی از چیزی ناراحت هستید، چه بابت کاری باشد که همسرتان انجام داده و ناراحت شده اید و یا از دست چیزی یا فرد دیگری ناراحت هستید، احتمالا برای تان سخت باشد که این احساس عصبانیت و ناراحتی خود را با کلمات بیان کنید. در این مواقع مستقیم و رک صحبت کردن همیشه بهترین راه حل است. به عنوان مثال، ممکن است به سادگی بگویید: "من واقعاً از این موضوع ناراحت هستم!"
اصطلاح «خشم» مقیاس وسیعی را در بر می گیرد. شما ممکن است:
احساس میکنم تحریک شدم یا ناراحت هستم.
اذیتم میکنی.
احساس پریشانی یا آشفتگی دارم.
خیلی خسته شدم و کلافهام.
حس میکنم عصبی یا ناراحت هستم.
احساس میکنم مورد توهین قرار گرفتهام.
خیلی اعصابم خورد شده.
حس میکنم تحریک شدم و عصبیام.
خیلی دلخور شدم.
مضطرب یا پریشونم
اگر اتفاقی مهم یا جدی رخ داده باشد، ممکن است احساس خشم شدید، عصبانیت فراوان، یا ناراحتی بسیار زیادی داشته باشید.
این حالات را می توان اینگونه بیان کرد:
- احساس میکنم به شدت خشمگین شدم.
- دارم از عصبانیت منفجر میشم.
- خیلی عصبانی و برافروخته هستم.
- احساس میکنم به شدت ناراحت و عصبیام.
- از شدت خشم و عصبانیت به جوش اومدم.
این جملات میتواند به شما کمک کند تا احساسات خود را در مواقعی که از شدت عصبانیت دچار خشم فراوان شدهاید، بهتر بیان کنید.
وقتی عصبانی هستید، مهم است که تفاوت بین عصبانیت به خاطر چیزی که همسرتان گفته یا انجام داده با عصبانیت به خاطر مسائل دیگر و نیاز به همدردی و حمایت را تشخیص دهید.
وقتی احساس سردرگمی میکنید.
در مواقع زیادی ممکن است در مورد رابطهتان احساس سردرگمی کنید. شاید همسرتان کاری انجام دهد که نمیدانید چگونه تفسیر کنید یا نظری بدهد که برایتان واضح نباشد.
به جای اینکه بگذارید این سردرگمی افزایش یابد یا به نتیجهگیریهای اشتباه منجر شود، به همسرتان بگویید که مطمئن نیستید منظورش چیست و از او بخواهید که توضیح دهد.
آیا او واقعاً همان چیزی را گفت که فکر میکنید گفت؟ آیا او به همان طریقی که به نظر میرسید منظورش را بیان کرد؟ احتمالاً شما:
- گیج شدهاید
- سردرگم هستید
- متحیر شدهاید
- مبهوت شدهاید
- معماگونه هستید
- گنگ
- مبهوت
- ناواضح
- دو دل
- مردد
- نامطمئن
- بلاتکلیف
- مشوش
- پریشان
- حیرتزده
- درهم و برهم
- مشکوک
میتوانید بگویید: "من از حرفهای شما گیج شدم. میتوانید کمی بیشتر توضیح دهید تا بفهمم منظور شما چیست؟"
بیشتر بخوانید: آیا از دست دادن احساسات در یک رابطه طبیعی است؟
وقتی احساس میکنید مورد حمله قرار گرفتهاید.
احساس میکنید که در یک مشاجره تحت حمله قرار گرفتهاید میتواند بسیار سخت باشد. مثلاً اگر همسرتان ناگهان شما را متهم به انجام ندادن کاری در خانه کند، احتمالا احساس ناراحتی یا فشار زیادی می کنید.
وقتی به شما اتهامی زده میشود، چه این اتهام بهحق باشد یا نه، احتمالاً احساس میکنید:
- تحت حمله قرار گرفتهاید
- مقصر شناخته شدهاید
- در تنگنا قرار گرفتهاید
در این مواقع، ممکن است مفید باشد که احساسات طرف مقابل را به رسمیت بشناسید و در عین حال احساس خود را نیز بیان کنید. مثلاً میتوانید بگویید: "میدانم که ناراحتی، اما من الان احساس میکنم در تنگنا قرار گرفتهام."
وقتی ترسیدهای.
چه از موقعیت خاصی ترسیده باشید و چه یک نگرانی کلی داشته باشید، اینکه به همسرتان بگویید چه احساسی دارید میتواند راهی برای دریافت حمایت مورد نیاز باشد.
مثل عصبانیت، ترس هم احساسی است که در درجات مختلفی ظاهر میشود. ممکن است به طور خفیفی احساس کنید:
- نگران
- مضطرب
- بیمناک
- دلواپس
- ناآرام
- عصبی
هستید یا شاید همسرتان به شما گفته باشد: "میتوانی بنشینی؟ باید صحبت کنیم." این احتمالاً واکنش قویتر و شدیدتری را در شما ایجاد میکند و ممکن است احساس کنید:
- مضطرب و دستپاچه
- فلج شده
- وحشتزده
- بسیار ترسیده
باشید.
میتوانید چیزی شبیه به این بگویید: "من واقعاً نگران این موضوع هستم" یا "این موضوع چیه؟ من الان خیلی وحشتزدهام."
وقتی شاد هستی.
به همسرتان اطلاع دادن از زمانی که شاد هستید هم میتواند برای تقویت رابطهتان مهم باشد. نه تنها او از شادی شما لذت میبرد، بلکه میتواند یک راه برای ارائه بازخورد درباره چیزی که او انجام داده تا شادی شما را به وجود آورد، باشد.
وقتی امور خوب پیش میرود و همسرتان به تازگی چیزی گفته یا انجام داده که دنیای شما را روشن کند، ممکن است بگویید که احساس میکنید:
- خوشحال
- شاد
- خندان
- خوشبخت
- خرم
- دلانگیز
- خوشرو
- روشنروح
- شادمان
- سربهفلک
- در اوج
احساسات دیگری که ممکن است داشته باشید شامل هیجانزده، پرانرژی، فوقالعاده، پربار، شاد، خوشحال، خوشبخت، آرام، راضی، عالی، یا پرشادی میشود. اگر شما و همسرتان در حال بازیابی از یک دوره بد هستید، ممکن است احساس امیدواری یا خوشبینی کنید.
میتوانید چیزی شبیه به این بگویید: "خیلی هیجانزدهام که برای امشب برنامههایی برای ما داشتهای!" یا "خیلی خوشحالم که به من فکر کردی!"
وقتی صدمه دیده ای
آسیب طیفی از احساسات را نیز در بر می گیرد. وقتی همسرتان چیزی میگوید یا انجام میدهد تا به شما آسیب برساند، احساسات شما میتواند دامنهای را از نارضایتی به ویرانی برساند.
وقتی صدمه دیدی یا زخمی شدی.
زخم مجموعهای از احساسات را شامل میشود. وقتی همسر شما چیزی بگوید یا انجام دهد که به شما زخم بزند، احساسات شما میتواند از نارضایتی تا ویرانگری متغیر باشد.
کلمات برای بیان زخم:
ممکن است احساس کنید که آزار دیده، کوچک شده، سرزنش شده، خیانت شده، تلخ، شکسته، کلاهبرداری شده، محکوم، فریب خورده، تحقیر شده، خجالت زده، ناکافی، پست، ناچیز، توهین شده، بدرفتاری شده، ستمشده، رد شده، سرقت شده، اهانت شده، کوچک، فشرده، سرکوب شده، مورد آزار و اذیت، مورد شکنجه یا زخمی شدهاید.
میتوانید چیزی شبیه به این بگویید: "وقتی این را گفتی، احساس کردم خیلی من رو کوچ کردی" یا "احساس میکنم که به اعتماد من خیانت شده است."
وقتی احساس تنهایی می کنی.
شاید دوبرتان شلوغ باشد و در میان افرادی باشید یا حتی کنار همسرتان نشسته باشید ولی احساس تنهایی کنید. مهم این است که چرا در این وضعیت احساس تنهایی میکنید و چه اتفاقی رخ داده تا این احساس در شما بوجود آمده است.
شاید احساس کنید:
- ترکشده
- گمشده
- بیگانه و غریبه شده
- تنها
- رهاشده
- دور انداخته
- قطع ارتباط
- فراموش شده
همچنین ممکن است احساس کنید که محروم شدهاید، فراموش شدهاید، نادیده گرفته شدهاید، ناقص هستید، جدا شدهاید، نامرئی هستید، حذف شدهاید، نپذیرفته شدهاید، نادرست هستید، غیرضروری هستید، قبولتان نکرده اند، ناسپاسی شده اید یا مورد بی ارزشی قرار گرفته اید.
به عنوان مثال، میتوانید چیزی شبیه به این بگویید: "وقتی مرا تنها در میان آن گفتوگو رها کردید، احساس ترکشدگی کردم" یا "وقتی مرا دعوت نمیکنید تا وقت خود را با شما و دوستانتان بگذرانم، احساس حذف شدن میکنم."
وقتی احساس محبت شدید میکنید.
گاهی اوقات میتوانید احساسات محبتی که همسرتان به شما القا میکند را نیز بیان کنید. به عنوان مثال، اگر کاری انجام دهند که نشان دهنده این است که چقدر شما را میشناسند و چقدر به شما اهمیت میدهند، شما ممکن است بخواهید کلماتی برای بیان احساسات خود پیدا کنید.
امیدوارم همسرتان به شما این احساس را بدهد:
- عزیز
- دوستداشتنی
- مهربان
- مراقبتکننده
- ارزشمند
- محترم
- گرامی
- دلشاد
- شاداب
- روح پر پرواز
- ستارهی من
- قلب من
- زیبا
- شیرین
به عنوان مثال، می توانید بگویید: «وقتی بچهها را برای بعدازظهر بیرون بردید، احساس نازپروردگی کردم تا بتوانم استراحت کنم».
این نوع بازخورد مثبت میتواند به تقویت و تعمیق اعتماد و صمیمیت رابطهی شما کمک کند.
بیشتر بخوانید: 6 نوع عواطف اساسی و تأثیر آنها بر رفتار انسان
وقتی احساس فشار و سنگینی میکنید.
احساس فشار و سنگینی ممکن است خوب یا بد باشد. از یک طرف، کاری که همسرتان انجام داده است ممکن است باعث شود که احساس کنید:
- شگفت زده
- متحیر
- مذهول
- مبهوت
- خوشحال
در چنین مواقعی، ممکن است بگویید: "اینقدر شگفت زدهام که این کار را انجام دادی! احساس میکنم از فشار و سنگینی خوبی رها شدهام!"
از طرف دیگر، ممکن است احساس کنید:
- مورد حمله قرار گرفته
- ناپسندیده
- باورنکردنی
- وحشت زده
- شگفت زده
- غلبه شده
- شوکه
- مبهوت
در این حالت، ممکن است بگویید: "نمیتوانم باور کنم که این کار را انجام دادی! خیلی وحشت زدهام!"
وقتی از چیزی که شما را متحیر کرده، سردرگم شدهاید، بلکه از چیزی که برای مدتی ادامه داشته، فشار و سنگینی به شما وارد شده، احساس ممکن است شما را با عبارتهایی مانند خفهکننده و مبهوت کند.
بیشتر بخوانید: آرامش درونی و 12 تمرین ضروری ذهن آگاهی برای پرورش آن
وقتی احساس رنجش میکنید.
بسیاری از موارد میتواند منجر به رنجش شود، اما این احساس معمولاً زمانی شروع میشود که احساس میکنید در برخی از امور کمتر از حق خود محسوب میشوید. به عنوان مثال، ممکن است احساس کنید همسرتان به اندازه کافی کار خانه انجام نمیدهد یا انتظار دارد کارهایی را که مسئولیت خودشان است، شما انجام دهید.
ممکن است بگویید که احساس میکنید:
- کنترل شده
- قضاوت شده
- مدیریت شده
- مالک شده
- بیقدرت
یا ممکن است خودتان را بیان کنید که احساس خفه شده و درندگی، گرفتار، مورد استفاده، قربانی شده، تجاوز شده، ترسیده، یا حتی بهرهبرداری شدهاید.
به عنوان مثال، ممکن است بگویید: "احساس میکنم که در حال حاضر از من سواستفاده میکنید و این باعث شده تا از انجام این کارها رنجش بیشتری به دست بیاورم."
وقتی احساس غمگینی میکنید.
با وقوع چیزی که باعث احساس غم و اندوه شما میشود، مقابله کردن ممکن است دشوار باشد. او ممکن است یک رویداد مهم را فراموش کند یا چیزی را بگوید که برای شما آسیبآور است.
شعر و نثر پر از کلمات برای توصیف غم است. بسته به شدت اندوه شما و دلیل آن، ممکن است احساس خود را به این شکل بیان کنید:
- خرد شده
- شکست خورده
- ناامید شده
- بدون چاره
- افسرده
- قلب شکسته
- احساس پشیمانی
کلمات دیگری که ممکن است برای توصیف احساسات غم استفاده کنید شامل افسرده، ناامید، متزلزل، غمگین، بیحوصله، ناامید، بی چاره، محبط، از روی امید افتاده، یا تاریک است.
به عنوان مثال، میتوانید بگویید: "خیلی احساس ناراحتی میکنم که امشب این رویداد کاریام رو فراموش کردی" یا "احساس ناامیدی میکنم چون به نظر میرسد شما به این موضوع همانقدر که من اهمیت میدم اهمیت نمیدی."
وقتی متاسف هستید.
توانایی بیان پشیمانی و اعتذار در هر رابطهای اهمیت دارد. به عنوان مثال، اگر کارهایی را گفتهاید که احساسات همسرتان را زخمی کردهاست، شاید احساس نیاز به گفتن متاسفم دارید.
همه ما در این موقعیت قرار گرفته ایم، دهان خود را باز میکنیم یا اقدامی میکنیم که در همان لحظه احساس پشیمانی میکنیم. شما احتمالاً احساس میکنید:
- متاسف
- شرمنده
- گناهکار
- پشیمان
- خجالتزده
حتی ممکن است همه این احساسات را همزمان احساس کنید زمانی که به کسی که دوست دارید آسیب میزنید.
در این موارد، مانند "میدانم که ناراضی و ناامید هستید. از آنچه اتفاق افتاده بسیار متاسفم."
وقتی خستهاید.
ما در حال صحبت کردن درباره احساسی هستیم که بر شما حاکم میشود زمانی که تلاش کردهاید و سعی کردهاید که امور را درست کنید، اما بدون نتیجه ماندهاید. به عنوان مثال، شاید درباره یک مسئله دعوا کردهاید اما به توافق قابل قبولی نرسیدهاید.
ممکن است احساس کنید:
- خسته شدهاید
- خالی از انرژی
- بی رمق
- بیروح
- احساس بیانگیزگی
- احساس فرسودگی
- احساس فراگرفتگی
- احساس فشار و خستگی
- احساس فرسایش و خستگی
در این موقعیت، ممکن است بگویید: "من خیلی خستهام که درباره این حرف بزنم. میتوانیم یک استراحت بگیریم و بعداً دوباره صحبت کنیم؟"
وقتی احساس درک شدن میکنید.
تایید احساسات جزئی بسیار مهمی از یک رابطه خوب است. احساس داشتن اینکه همسرتان شما را متوجه میشود، نه تنها اهمیت دارد بلکه اهمیت دارد که همچنین به همسر خود همین پذیرش را بدهید.
این تجربه فوقالعادهای است، احساس:
- قبول شده بودن
- کامل بودن
- گوش کرده شدن
- تشخیص داده شدن
به عنوان مثال، ممکن است بگویید: "بابت قبول کردن من برای آنچه هستم از شما ممنونم" یا "خیلی خوشحالم که متوجه احساسات من هستید."
وقتی احساس ناامنی دارید.
تا حدی، این کلمات با احساس ابهام همراه هستند. همسر شما چیزی را گفته یا انجام داده که شما سعی میکنید بفهمید و درک کنید. از آنجا، میتوانید تصمیم بگیرید که چگونه پاسخ دهید.
کلمات "ناامن" بیشتر در زمانی مورد استفاده قرار میگیرند که فکر میکنید ممکن است متوجه نگرانیهای همسرتان شوید و احساس میکنید که احتمالاً از آن خوشتان نخواهد آمد. شما احتمالاً احساس میکنید:
- محتاط
- مراقب
- مشکوک
- متفکر
- ناامید
- هوشیار
- پرهیزکار
به عنوان مثال، میتوانید بگویید: "درباره این مسئله نا امیدم. میتوانید بیشتر توضیح دهید تا اطمینان حاصل کنم؟"
بیشتر بخوانید: هوش عاطفی: چگونه در روابط عاشقانه از نظر عاطفی باهوش باشیم؟
سخنی از منوباز
بهبود ارتباطات در رابطه شما اغلب با داشتن کلمات مناسب برای توصیف دقیق احساس شما شروع می شود. مدتی از وقت خود را صرف مرور این فهرست کنید و تمرین کنید که در مکالمات روزانه خود بیشتر در مورد احساسات خود صحبت کنید. با گذشت زمان، بحث درباره احساساتتان آسان تر می شود. در نهایت، به اشتراک گذاشتن آنچه احساس می کنید و گوش دادن به احساسات شریک زندگی خود می تواند رابطه شما را تقویت کند و به صمیمیت عمیق تر منجر شود.
بیشتر بخوانید: چگونه در روابط خود از نظر احساسی در دسترس باشیم.
دیدگاه خود را ثبت نمایید.