thumb

هوش عاطفی: چگونه در روابط عاشقانه از نظر عاطفی باهوش باشیم؟

چرا هوش عاطفی و هیجانی (EQ) در روابط عاشقانه اهمیت دارد و چگونه می توانید از آن برای تقویت رابطه تون، افزایش صمیمیت، حفظ ارتباط و ایجاد عشقی پایدار استفاده کنید.

باهوش بودن از نظر عاطفی چطور بر روی روابط تأثیر می گذارد؟

هوش عاطفی(EQ) راز روابط صمیمانه پایدار است، عمدتاً به این دلیل که ما را نسبت به تغییرات بزرگ و کوچکی که دائماً در خودمان و دیگران رخ می دهد آگاه می کند. با تقویت EQ در خود، حساسیتی را در خود بوجود می آورید که همگی انتظار داریم این حساسیت را دیگران در مقابل ما داشته باشند. شما به طور خودکار، از طریق آگاهی فعال و همدلی، تغییرات کوچکی را در پویایی عاشقانه خود احساس خواهید کرد که نشان دهنده نیاز به اقدام و عمل است.

ایجاد رابطه عاشقانه قوی تر

ما مجبور نیستیم معشوقه های اشتباهی را انتخاب کنیم، در نهایت به ازدواج های ناموفق متعددی دست یابیم، یا اجازه دهیم که روابط عاشقانه سمی طولانی مدتی را تجربه کنیم. ما مجبور نیستیم اجازه دهیم نیازها و خواسته های متضاد بین دو نفر که همدیگر را دوست دارند ایجاد شود. ما مجبور نیستیم در زندگی عاشقانه، خود را تسلیم کسالت یا مشاجره کنیم.

ما این پتانسیل را داریم که عشقی را تجربه کنیم که همیشه آرزویش را داشتیم. صمیمیت عمیق، مهربانی متقابل، تعهد واقعی، مراقبت روحی، صرفاً به دلیل همدلی و توانایی ذاتی ما برای به اشتراک گذاشتن تجربیات عاطفی است. اما برای رسیدن به اوج عشق، به تمام مهارت‌های یک EQ بالا نیاز داریم:

  • آگاهی عاطفی دقیق برای جلوگیری از اشتباه گرفتن شیفتگی یا شهوت عشق پایدار.
  • پذیرش تجربه احساساتی که اگر به حال خود رها شود می تواند به یک رابطه آسیب برساند.
  • هوشیاری فعال برای ارزیابی ما از اینکه چه چیزی درست کار می کند و چه چیزی درست نیست.

بیشتر بخوانید: 

خوشبختانه، لازم نیست EQ شما قبل از شروع عشق به اوج خود رسیده باشد. در واقع، برای بسیاری از مردم، عاشق شدن به عنوان انگیزه ای برای تربیت مجدد قلب عمل می کند. به همین دلیل است که برخی از عشق های پرشور در دهه هشتاد زندگی قرار دارند: آنها متوجه می شوند که دو ضریب هوشی بالا به یک عشق عاشقانه اضافه می شود که هرگز رشد نمی کند، هرگز هیجان را از دست نمی دهد، و همیشه هر دو را به صورت فردی و جمعی تقویت می کند.

فعالانه به دنبال تغییر در رابطه خود باشید.

وقتی ترس از تغییر را کنار می‌زنید، متوجه می‌شوید که متفاوت بودن لزوماً به معنای بدتر بودن نیست. اصولا همه چیز بعد از تغییر خیلی بهتر می شود. روابط، خود ارگانیسم هستند و طبیعتاً باید تغییر کنند. هر رابطه‌ای که به سمت رشدی که می‌خواهید سوق داده نشود، ممکن است به نوع دیگری از رابطه ای که دوست ندارید تغییر کند. توانایی شما در پذیرش تغییر، با شجاعت و خوش بینی به دست می آید. از خود بپرسید آیا معشوق شما به چیز جدیدی از شما نیاز دارد؟ آیا برای ارزیابی مجدد با هم نیاز به برنامه ریزی دارید؟ آیا تأثیرات خارجی خواستار تغییر در نقش های مربوطه شما هستند؟ آیا مثل گذشته خوشحال هستید؟ بدون EQ، چنین سوالاتی اغلب برای رویارویی خیلی ترسناک هستند، بنابراین بسیاری از عاشقان سیگنال های تغییر را تا زمانی که خیلی دیر شده نادیده می گیرند.

چالش‌هایی را که با آن مواجه می‌شوید به‌عنوان فرصت‌ به‌جای مشکلات نگاه کنید.

شجاعت و خوش بینی به شما این امکان را می دهد که مشکلات را نه به عنوان مشکلات، بلکه به عنوان فرصت های چالش برانگیز ببینید. شما دو نفر چقدر می توانید خلاق باشید؟ وقتی نیازی به سرزنش احساسات خود ندارید، توسط خاطرات عاطفی منفی کنترل نمی شوید و هوشیار هستید که همان اشتباه قدیمی را تکرار نکنید. وقتی ضریب هوشی بالایی داشته باشید، از بی نظمی و استعفا رها شده اید، و می توانید به حل مشکل به صورت مبتکرانه بپردازید. شما می توانید با اختلافات بین خود و بحران های اجتناب ناپذیر، به عنوان دعوت برای یافتن یکدیگر، چالش هایی برای نزدیک تر شدن و ظهور فردی و جمعی قوی تر روبرو شوید.

به تمام احساساتی که نسبت به یکدیگر دارید احترام بگذارید.

ما همیشه از کشفیاتی که در مورد شخصی که دوستش داریم خوشحال نمی شویم، اما وقتی صحبت از احساسات می شود، لازم است همه آنها را بپذیریم. عاشق بودن به این معنا نیست که هرگز عصبانی، ناامید، صدمه دیده یا حسادت نکنید. اینکه چگونه با احساسات خود روبرو شوید به خودتان بستگی دارد. آنچه مهم است این است که شما واقعا آنها را احساس کنید. بسیاری از روابط بر اثر سرزنش، ویران شده اند و میلیون ها زوج به دلیل شرم، صمیمیت عمیق را از دست داده اند. هر دو بقایای بی‌رحمانه خشم، ترس و اضطراب هستند. اگر کار ساخت EQ را انجام داده باشید و هوش هیجانی و عاطفی خود را تقویت کرده باشید، احساسات را تجربه خواهید کرد و به زندگی مشترک خود ادامه خواهید داد.

بیشتر بخوانید:  10 راهکار برتر برای غلبه بر ناامیدی

خنده را در زندگی عاشقانه خود حفظ کنید.

برای جلوگیری از عقلانی کردن احساسات، نیاز به پذیرش دارید و بخش بزرگی از پذیرش شما از خنده ناشی می شود. عاشقانی که نمی توانند با هم درباره خودشان بخندند، احتمالاً روابط خود را خیلی نمی پذیرند. آنها ممکن است نتوانند ایرادات منحصر به فرد و ایرادات اجتناب ناپذیر دیگری را تحمل کنند، بیش از آن که بتوانند ایرادات خود را تحمل کنند. آنها همچنین کمتر در معرض خوشایندترین شگفتی های یک رابطه هستند. در مقابل، EQ یا هوش هیجانی و عاطفی بالای شما به این معنی است که می توانید به بهبود رابطه خود ادامه دهید، اما هرگز در دام انتظارات غیر قابل تحمل از کمال نخواهید افتاد.

بیشتر بخوانید: 11 اتفاق همین‌جوری که خنده رو به لبت می‌آره

به احساس خود در زمانی که معشوق کنارتان نیست توجه کنید.

خوشبختانه، شما یک روش بی عیب و نقص برای نظارت دقیق بر نحوه پیش رفتن رابطه خود دارید: از سه معیار سنجش رفاه استفاده کنید تا بفهمید بقیه زندگی شما چگونه پیش می رود. آیا به طور کلی احساس بی قراری یا تحریک پذیری می کنید؟ آیا پس از یک شب خوشبختی زناشویی، روز خود را در اداره یا مدرسه به خوبی میگذرانید؟ آیا با وجود اینکه هر دوی شما همیشه برای هم در دسترس هستید، تنهایی تان هم حفظ می شود؟ عشق هرگز از با یک فرمان جلو نمی رود. اگر همیشه پرانرژی، روشن فکر و خیرخواه نیستید، واقعاً مهم نیست که وقتی با هم هستید عاشقانه رفتار می کنید یا نه. اگر رابطه جنسی رضایت بخشی ندارید، و در بیرون از خانه احساس لغزیدن و خیانت کردن به سرتان میزند، اگر وقتی شب به خانه می آیید با شنیدن "سلام عزیزم" احساس امنیت و آرامش می کنید، اما در صبح برای بیدار شدن مشکل دارید، چیزی درست نیست؛ حتی اگر همه چیز در قلعه گرم و مبهم است.

وقتی این اتفاق می‌افتد، تمام اطلاعاتی که در مورد شما، معشوق و رابطه‌تان جمع‌آوری کرده‌اید، شما را به بهترین راه‌حل هدایت می‌کند.

10 راه برای دوست داشتن هوشمندانه

اگر به تازگی عاشق هوش هیجانی و عاطفی یا EQ هستید یا هستید، اگر یادتان باشد این نکات را رعایت کنید، بهتر هوش عاطفی را یاد خواهید گرفت:

  1. اجازه دهید سه شاخص رفاه، شما را در مورد انتخاب های عاشقانه ای که دارید، آگاه کنند. اگر احساس می کنید پرانرژی، از نظر ذهنی شفاف و به طور کلی محبت بیشتری دارید، در رابطه آینده داری هستید.
  2. به معشوق خود بگویید چه احساسی دارید. اگر می‌خواهید با چیزی ارتباط برقرار کنید، آنچه را که احساس می‌کنید بیان کنید. همانطور که مشخص می‌کند شما چه کسی هستید. اگر وانمود کنید که کسی یا چیزی هستید که نیستید، هرگز احساس نمی کنید که دوستش دارید.
  3. از تجربه احساسی گوش کنید. در حین گوش دادن به سخنان معشوق خود با احساسات او هماهنگ شوید.
  4. حمایت و عشقی را که معشوق شما به آن نیاز دارد نشان دهید. یک نفر ممکن است پیشنهاد یا دست کمکی را مفید یا آرامش بخش بیابد. ممکن است شخص دیگری همان اقدام را مزاحم بداند. همه دوست ندارند به طور یکسان لمس شوند، از محبت در جمع لذت ببرند، یا به دریافت هدایا یکسان پاسخ دهند. تیپ های شخصیتی متفاوت هستند. بگذارید همدلی شما را راهنمایی کند.
  5. وقتی شک دارید، بپرسید. عشق به شما اجازه نمی دهد که همه چیز را بدانید. اگر نپرسید که معشوق در مورد چیزی چه احساسی دارد، هرگز نخواهید فهمید.
  6. همواره برای نگهداشتن رابطه در تلاش باشید. چرا بسیاری از مردم بر این باورند که پس از یافتن عشق واقعی کارشان تمام می شود؟ روابط با توجه رشد می کنند و شکوفا می شوند یا از غفلت پژمرده می شوند و می میرند.
  7. از معشوق خود یاد بگیرید. آگاهی فعال شما را از تکیه بر فرضیات گذشته باز می دارد.
  8. مراقب خاطرات احساسی باشید. بقایای عاطفی آسیب های گذشته برای کسانی که امروز دوستشان داریم بسیار خطرناک است.
  9. به یاد داشته باشید که تنها مشکل اشتباه کردن، نپذیرفتن آن است. پیچیدگی روابط تضمین کننده خطا است، اما حتی اشتباهات نیز اگر بدون سرزنش انجام شوند، فرصتی برای رشد هستند.
  10. از تغییر به عنوان فرصتی برای رشد رابطه خود استفاده کنید. هر تغییری استرس زا است، اما همچنین فرصتی برای تجدید و احیای رابطه شماست.

بیشتر بخوانید: 10 تفاوت افراد با استرس کمتر و افرادی که استرس بیشتری دارن!

پیدا کردن "یکی"

وقتی برای اولین بار عاشق می‌شوید، چگونه می‌توانید تشخیص دهید که آیا این شخص «همان یکی» است؟ چگونه می دانید که آیا عاشق یک شخص واقعی و درست شده اید یا فقط عاشقید؟ اگر قبلاً سوخته اید، چگونه می توانید از تکرار اشتباهات خود جلوگیری کنید؟

به بدنت گوش کن نه ذهنت

ما یک همسر را به دلایلی انتخاب می کنیم که بیشتر به آنچه فکر می کنیم مربوط می شود تا احساس ما. ما روابط خود را بر اساس اینکه اوضاع باید چگونه باشد یا چگونه بوده است، انجام می دهیم. این دقیقا همان جایی است که ما اشتباه می کنیم. ما در عشق شکست می‌خوریم چون با احساساتمان رفتار نمی کنیم بلکه با مغزمان رفتار می کنیم.

مردم فکر می کنند به دلایل زیادی عاشق هستند. شهوت، شیفتگی، میل به امنیت، موقعیت یا پذیرش اجتماعی. آنها فکر می کنند که عشق واقعی را پیدا کرده اند زیرا چشم انداز فعلی، برخی از تصورات یا انتظارات را برآورده می کند. اما تا زمانی که آنها احساس خود را ندانند، انتخاب آنها اشتباه است.

هر زمان که رویاهای شما از یک معشوق احتمالی به شکل بحث های ذهنی که انتخاب شما را توجیه می کند یا برای تان عذاب آور است،دست بردارید، نفس بکشید، استراحت کنید و تمرکز کنید و به جای عقل، با بدن و احساس خود ارتباط بگیرید. اگر احساس اشتباهی ادامه یابد یا بیشتر شود، احتمالاً انتخاب شما اشتباه است. اگر اجازه دهید تصاویر ذهنی در مقابل احساسات فیزیکی شما را راهنمایی کنند، هرگز نخواهید فهمید که واقعاً چه می خواهید.

به پیام های کل بدن خود توجه کنید.

برای اکثر مردم دریافت سیگنال های واضح از کل بدن در طول عشق جدید دشوار است، زیرا آنها اغلب توسط میل جنسی غرق می شوند، به همین دلیل است که توجه به احساسات ظریف دیگر مهم است. تنش عضلانی، میگرن، درد معده یا کمبود انرژی می‌تواند به این معنی باشد که آنچه شما می‌خواهید آن چیزی نیست که نیاز دارید. از سوی دیگر، اگر درخشش عشق با افزایش انرژی و نشاط همراه باشد، این می تواند واقعی باشد.

اگر بیشتر از شیفتگی یا شهوت باشد، در بخش‌های دیگر زندگی شما و سایر روابط، سودی احساس می‌شود. این سوالات با هوش عاطفی و هیجانی یا EQ بالا را از خود بپرسید:

  • آیا این رابطه به کل زندگی من انرژی می دهد؟ مثلاً آیا کار من بهتر شده است؟ آیا بهتر از خودم مراقبت می کنم؟
  • ذهنم باز تر است؟ آیا من متمرکزتر، خلاق تر و مسئولیت پذیرتر هستم؟
  • آیا احساسات "عاشقانه" من فراتر از احساس مثبت مراقبت از معشوقم است؟ آیا با دوستان، همکاران یا افراد غریبه بیشتر احساس سخاوتمندی، بخشش بیشتر و همدلی بیشتری دارم؟

اگر پاسخ هایی که از بدن خود می گیرید آن چیزی نیست که می خواستید بشنوید، سعی کنید از ترس طبیعی از دست دادن، که همه ما تجربه می کنیم فراتر بروید. اکنون فهمیدن اینکه عشق واقعی را پیدا نکرده‌اید، می‌تواند شما را از رنج انبوهی از خاطرات عاطفی منفی رهایی بخشد. میراثی که می‌تواند شما را به تکرار همان اشتباهات باز دارد یا کلاً شما را از عشق رنجاند.

از فرصتی برای دستیابی استفاده کنید.

ما اغلب در ارتباط با یک فرد جدید مراقب هستیم و به طور خودکار موانعی برای شناختن یکدیگر ایجاد می کنیم و خود سانسوری داریم. باز گذاشتن خود و آسیب پذیر بودن در این مرحله می تواند ترسناک باشد، با این حال این تنها راه برای فهمیدن اینکه آیا عشق واقعی بین شما امکان پذیر است یا خیر، و اینکه آیا هر کدام به دنبال یک شخص واقعی هستید یا خیر، این است. سعی کنید اولین کسی باشید که به شما کمک می کند یک راز صمیمی را فاش کنید، به خودتان بخندید یا زمانی که ترسناک به نظر می رسد محبت خود را نشان دهید. آیا واکنش آنها شما را سرشار از گرما و نشاط می کند؟ اگر چنین است، ممکن است روحی همدل و خویشاوند پیدا کرده باشید. اگر نه، ممکن است فردی با EQ پایین پیدا کرده باشید و باید تصمیم بگیرید که چگونه به آنها پاسخ دهید.

آنچه برای احساس دوست داشتن نیاز دارید در مقابل آنچه می خواهید.

برای پیدا کردن شخصی که واقعاً "همان یکی" است، تفاوت بین چیزی که بدون آن نمی توانید زندگی کنید و آنچه دوست دارید را بدانید. تمرین زیر می تواند کمک کننده باشد.

پنج ویژگی یا خصوصیت را به ترتیب نزولی انتخاب کنید که برای شما در یک عاشق مهم‌تر است. به عنوان مثال: منظم، شوخ طبع، ماجراجو، با ملاحظه، از نظر احساسی باز، ورزشکار، جذاب و/یا شیک، محافظ، خلاق، محاوره ای، مهربان باهوش، از نظر مالی موفق، شناخته شده، قابل احترام، کاریزماتیک محبوب، مادری/پدری، معنوی، پرورش دهنده، توانمندساز
همانطور که هر ویژگی را در نظر می گیرید، از خود بپرسید که آیا این ویژگی به شما انرژی می دهد، آرام می کند و از نظر عاطفی شما را تحریک می کند. آیا این تجربه خوشایند، ناخوشایند یا خنثی است؟
یک میل زودگذر یا سطحی خواهد بود، در حالی که یک نیاز در سطح احساس عمیق تری ثبت می شود.
تمرین را چندین بار انجام دهید تا درک واضح تری از تفاوت بین خواسته های خود و نیازهای احساس شده خود در عشق پیدا کنید.
آیا این شخصی که فکر می کنید عاشق او هستید این نیازها را برآورده می کند؟
پاسخ دادن به یک شریک عاشقانه با هوش عاطفی EQ پایین

همه ما عضلات عاطفی را به یک اندازه رشد نمی دهیم. اگر از کسی که دوستش دارید جلوتر هستید، در اینجا چند راه با هوش عاطفی بالا برای پاسخ دادن به رفتار با هوش عاطفی پایین و شنوندگان ضعیف آورده شده است.

برای در نظر گرفتن احساسات و همچنین کلماتی که می خواهید همسرتان بشنود، وقت بگذارید. اگر در مورد آنچه که نیاز دارید و چرا به آن نیاز دارید، شفاف نیستید، ممکن است پیام شما اشتباه باشد.
زمانی را انتخاب کنید که شما و شریک زندگیتان عجله یا مشغله نداشته باشید. با هم قدم بزنید یا برای صبحانه یا شام قرار بگذارید، خاطرات دوست داشتنی باهم بسازید.
اگر می‌خواهید شریک زندگی‌تان بشنود که مشکلی با او دارید، پیام‌های «احساس می‌کنم» را در مورد نیازهایتان بفرستید. به عنوان مثال، "من بیشتر دوست دارم عشقبازی کنم، اما این مشکل را با بوی پیاز و سیر دارم، پس لطفا قبل از خواب مسواک بزن!
اگر همسرتان به احساسی که شما ابراز کرده‌اید واکنش تدافعی نشان می‌دهد، نگرانی‌های او را تکرار کنید: «می‌ترسید که اگر من این کار را انجام دهم، شما و بچه‌ها نادیده گرفته شوید.»
پیام "من احساس می کنم" خود را تکرار کنید، سپس دوباره گوش دهید و این روند را تا زمانی که از شنیده شدن خود راضی باشید ادامه دهید.

Nima

1403/01/05

سلام مطالبتون خویه اما، خواهشن یک ویراستاری بکنید. اونقدر فعل و فاعل و جمله هایی که نوشتید گنگه که نمیشه بفهمی چی نوشتید.ممنون

دیدگاه خود را ثبت نمایید.